درسی از «بابانوئل‌ها»

خبرگزاری شبستان: درحالی که مسجد را سنگر آموزه‌های دینی و انقلابی می‌دانیم اما به اندازه‌ای که بابانوئل‌ها برای نقش‌آفرینی در یک دوره چند روزه از سال، آموزش می‌بینند، شاید دستگاه‌های فرهنگی و دینی در اندیشه آموزش و پرورش ائمه جماعات مساجد نیستند.

خبرگزاری شبستان، گروه مسجد و کانون های مساجد: بابانوئل یک شخصیت تاریخی است که با فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی آمیخته شده است و این عنوان اشاره به نام یکی از کشیشان مسیحی به نام «سن نیکولاس» (Saint Nicholas) دارد که در قرن چهارم میلادی می‌زیست و از اهالی بیزانس و منطقه آناتولی در ترکیه فعلی بوده‌ است. نیکولا در خردسالی پدر و مادرش را از دست می‌دهد و ثروت زیادی برایش به ارث می‌ماند و به خاطر کمک و هدیه دادن به فقرا شهرت داشت.

 

البته بابانوئل در فرهنگ عامه، معمولا یک پیرمرد چاق با ریش سفید بلند و لباس قرمز است. معمولا او یک کیسه پر از هدیه به همراه دارد که در روز کریسمس یا شب قبل از آن برای بچه‌ها به ارمغان می‌آورد.

اما این موضوع اصلا به این معنا نیست که هر کسی دلش خواست می‌تواند لباس بابانوئل بپوشد و در سطح شهر رفت و آمد کند، بابانوئل‌ها باید در مدارسی مثل مدرسه‌ «سانتاکلاوس» دوره‌های تخصصی ببینند و پس از آن «گواهی بابانوئلی» دریافت کنند، در واقع بابانوئل‌ بودن فقط به پوشیدن لباس قرمز و ریش بلند و سفید نیست، جالب است که این موضوع در غرب یک حرفه تخصصی محسوب می‌شود.

 

مدرسه‌ سانتاکلاوس، افرادی با میانگین سنی ۶۳ سال را پذیرش می‌کند و به آنان یاد می‌دهد که چگونه با کودکان معاشرت کنند، بابانوئل‌ها باید در مدرسه یاد بگیرند که چگونه در ایام تعطیلات کریسمس سرحال باشند، آنان باید اصول اخلاقی را به خوبی بیاموزند و یاد بگیرند که چطور برای دوربین‌های عکاسی، ژست بگیرند... این موضوع را به یاد داشته باشید زیرا دوباره به سراغش می‌آییم.

 

 

حجت‌الاسلام محمدجواد حاج علی اکبری؛ رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد، در نخستین همایش تجلیل از ائمه جماعات ممتاز آموزشی که چندی پیش برگزار شد با اشاره به شعار «مدیریت مسجد؛ یک تخصص است» گفت "یک امام جماعت به عنوان مدیر مسجد با توجه به اینکه روزگار حاضر دوران دانایی است و با توجه به جایگاه امامت مسجد، باید به میدان عمل وارد شود و با نگرش تخصصی مدیریت کند، زیرا مدیریت مسجد باید با تکیه بر دانش نسبت به قطب علمی، فرهنگی، تربیتی و اجتماعی یک منطقه باشد.»

 

وی در همین همایش گفت که اگر بخواهیم هر جنبه دیگری را برای مسجد تعریف کنیم تا به مقصد برسد، باید سرش بر بالین علم باشد، مسجد را از هر زاویه‌ای ببینیم راهی جز این ندارد که با علم مدیریت همراه شود و مدیریتش دانش‌بنیان باشد»... این سخن را هم به خاطر بسپارید.

 

چند روز پیش، حجت الاسلام سیدصدرالدین مرتضوی؛ امام جماعت مسجد حاج ابوالفتح تهران در گفت‌گویی با شبستان، درباره تخصصی بودن مدیریت مساجد همانطور که پزشک یا مهندس بودن یک تخصص است، گفت «در دورانی که کارها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، بر اساس تخصص، مهارت و دانش، مدیریت می‌شوند، باید طلاب برای مدیریت درست مساجد پرورش یابند، این در حالی است که حوزه‌های علمیه، طلاب را برای مدیریت مساجد پرورش نمی‌دهند و بر همین اساس، ناکارآمدی برخی ائمه جماعات به جایگاه مساجد و دین‌مداری مردم آسیب وارد آورده است.»

 

حال نوبت آن است که این سه مقدمه را کنار هم قرار دهیم: بابانوئل و مدرسه سانتاکلاوس، بالین علم در اندیشه حاج عالی اکبری و پرورش نیافتن تخصصی ائمه جماعات در سخن مرتضوی.

 

پر رواضح است که با ظهور دوره مدرن و پایان یافتن سنت مدیریت‌های غیر علمی، غیر تخصصی و موروثی روزگار پیشین، اکنون نوبت تخصصی‌شدن همه حوزه‌های انسانی و اجتماعی رسیده است.

 

اما در حالی که بابانوئل‌ شدن با سپری کردن برخی مقدمات همراه است و هر کس که ریش بلند و تن پوش قرمز بر تن دارد نمی‌تواند برای کودکان هدیه به ارمغان بیاورد، به گفته سیدصدرالدین مرتضوی و بسیاری دیگر از ائمه جماعات مساجد و کارشناسان و صاحب‌نظرات حوزه فرهنگی کشور و با تایید رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد، امامت جماعت در ایران همچنان در قالب سنتی باقی مانده است در حالی که باید با دیده یک تخصص به آن نگریست.

 

در حالی که مسجد را سنگر باورها و آموزه‌های دینی و انقلابی می‌دانیم و از آن تعبیر به هسته مقاومت فرهنگی می‌کنیم، اما به اندازه‌ای که غربی‌ها بابانوئل‌ها را برای یک دوره چند روزه از سال، آموزش می‌دهند، تقریبا هیچ یک از دستگاه های فرهنگی و مسئولان مربوطه در اندیشه و تکاپوی آموزش و پرورش ائمه جماعات کشور نیستند.

 

شکل‌گیری روند آموزش و پرورش ائمه جماعات در کشور نیازمند همکاری سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز رسیدگی به امور مساجد، مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه کشور و سایر دستگاه‌های متولی و پشتیبان مسجدی است، در حالی که بر اساس آنچه که دیده و شنیده می شود حتی میان این مراکز مسئول در این عرصه، هماهنگی و هم‌نشینی مستمر وجود ندارد، این وضعیت زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم چندی پیش یکی از مسئولان دستگاه‌های فرهنگی در نشستی خطاب به نمایندگان برخی از دستگاه‌های فرهنگی، گفت «چند سال است درخواست می‌کنیم مسئولان ارشد دستگاه‌های متولی و پشتیبان مسجدی حتی برای هر سه ماه یک‌بار دور هم بنشینند و برای تقویت جایگاه مساجد در کشور چاره‌اندیشی کنند، اما هنوز چنین اتفاقی نیفتاده و گویی نخواهد افتاد.»

 

امامت جماعت و مدیریت مسجد در ایران، انگار به گونه‌ای موروثی یا سفارشی است یعنی یا پسر، جانشین پدر در مدیریت مسجدی می‌شود یا اینکه به سفارش فردی، یک طلبه‌ نوپا می‌شود امام جماعت یک مسجد، این روند محاسنی دارد، اول از همه اینکه، آن پسر احتمالا درس مردم‌داری و مسجدداری را حتی به شکل سنتی و غیر سیستماتیک از پدر آموخته است  و دوم اینکه وی با پیچ و خم‌های مسجد پدری آشنا است و احتمالا با دشواری‌های کمتری در مدیریت آن روبرو است، اما همه این موارد نمی‌تواند ضامن مدیریت درست یک مسجد و جذب گروه‌های گوناگون مردم به مساجد باشد، که با نگاهی به وضعیت کلی امروزین مساجد کشور می‌توان میزان درستی آن را دریافت.

 

کوتاه سخن آنکه، باید برای حفظ گوهر کم‌یاب یا شاید نایاب مساجد که از روزگار پیامبر مهربانی‌ها، حضرت محمد (ص) کانون و پایگاه بیشتر رویدادهای فرهنگی، سیاسی، علمی و اجتماعی جامعه بوده‌اند، طرحی نو در حوزه آموزش و پرورش ارکان مسجدی به ویژه ائمه جماعت به عنوان مدیران این خانه‌های خدا درانداخت و طرح‌هایی دقیق و مدون را اجرایی کرد که به قولی "به عمل کار برآید، به سخن‌دانی نیست."

 

جستار از: مرتضی خواجوند سریوی

 

 

 

کد خبر 678705

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha