جامعه‌ای که به فکر تمدن‌سازی نباشد، در لایه‌های درونی خود فروکاسته و محدود می‌شود

خبرگزاری شبستان: دنیای امروز، دنیایی تمدنی است یعنی جامعه‌ای که به فکر تمدن‌سازی نباشد، در لایه‌های درونی خود، فروکاسته و محدود می‌شود چرا که بحث‌های تمدنی مختص جامعه پس از انقلاب اسلامی نیست بلکه این دست مطالعات، جهانی و عمومی­ اند.

به گزارش خبرگزاری شبستان  به نقل از طلیعه، حجت الاسلام والمسلمین سید حسین حسینی، عضو هیئت‌ علمی گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت وگویی در خصوص کتاب «تمدن پژوهی (مطالعات مفهومی تمدن اسلامی)» و اهداف خود از نگارش این کتاب، گفت: کتاب تمدن پژوهی با زیر عنوان مطالعات مفهومی تمدن اسلامی به همت انتشارات جامعه شناسان در سال ۹۵ منتشر شد.


وی تصریح کرد: نگارش و تنظیم این کتاب با مشارکت جمعی از استادان چون علی ذوعلم، توانا، زمانی، نرماشیری، بابایی، قربانی و سمیعی انجام شده است.

 

وی تاکید کرد: تمدن پژوهی به معنای پژوهش پیرامون مفهوم تمدن است و دلیل اصلی نگارش این کتاب،  توجه به مباحث تمدن پژوهی در جامعه علمی امروز بوده است چرا که عمدتا به مسائل مفهومی آن کمتر پرداخته شده است.

 

حسینی در ادامه تبیین کرد: در این کتاب سعی کردم  بحث تمدن پژوهی را در حوزه مفهوم تمدن نوین اسلامی پر رنگ کنم و درواقع عمده هدف، مطالعه مفهومی پیرامون مفهوم تمدن و در گام بعد، تمدن نوین اسلامی بوده است.

 

عضو هیئت‌ علمی گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اشاره کرد: در بحث نسبت تمدن سازی و تمدن پژوهی، معتقدیم که تمدن سازی، مستلزم تمدن پژوهی است بدین معنی که برای دستیابی به تمدن و ساخت جدید تمدنی، ناچار به تمدن پژوهی هستیم. دنیای امروز، دنیایی تمدنی است یعنی جامعه‌ای که به فکر تمدن‌سازی نباشد، در لایه‌های درونی خود، فروکاسته و محدود می‌شود چرا که بحث‌های تمدنی مختص جامعه پس از انقلاب اسلامی نیست بلکه این دست مطالعات، جهانی و عمومی­ اند.

 

وی در ادامه گفت: پس از انقلاب اسلامی، نیازمند طرح مباحث تمدنی هستیم چرا که دستیابی به تمدن نوین اسلامی، امری ضروری است. بنابراین در مقدمه کتاب آورده‌ام که در این نوع مطالعات ، به سه سؤال بایستی توجه کرد:

  • چیستی تمدن نوین اسلامی که به تحلیل مفهوم تمدن می پردازد.
  • چرایی تمدن اسلامی که به دلایل نیازمندی به تمدن نوین اسلامی توجه میکند و مرز و تفاوت آن را با تمدن دوره طلایی قرون گذشته اسلام و همچنین تمدن امروزین غرب روشن میکند.
  • بحث چگونگی تمدن نوین اسلامی که بدنبال راهکارهای طی این مسیر است.

 

حسینی خاطرنشان کرد: یکی از دلایل انتشار این کتاب، دستیابی به نوعی وحدت مفهومی در خصوص مفهوم تمدن است چرا که  در مباحث تمدنی، نیازمند چنین وحدتی هستیم و این امر هنوز شکل نگرفته است.

 

نگارنده کتاب تمدن پژوهی ادامه داد: تمدن پژوهی، بحثی میان‌رشته‌ای و موضوعی چندضلعی است که مستلزم جمع مؤلفه‌های بسیار گسترده و گوناگون است تا بتوان مفهوم تمدن را بدرستی تبیین  کرد؛ ازاین‌رو، بحث تمدن پژوهی را نمی‌توان تنها از اختصاصات نگاه جامعه‌شناختی دید؛ آنچنان که برخی صاحب‌نظران چنین پنداشته ­اند.

 

وی بیان کرد: مؤلفه‌هایی چون تاریخ، جامعه، انسان، فرهنگ و دین، در تعریف این مفهوم دخالت دارند ولی ضروری است این مفهوم را بگونه‌­ای تعریف کنیم که مرزهای مفهومی آن دقیقا آشکار شوند.

 

سید حسین حسینی گفت: در فصل اول که تنظیم و تحریر آن توسط بنده بوده، مدلی برای تحلیل  سیستمی مفهوم تمدن ارائه دادم و تلاش کردم به این پندار که عده‌ای قائل هستند، تمدن پژوهی صرفاً در ذیل علوم اجتماعی قرار دارد، پاسخ دهم.

 

وی در ادامه بیان کرد: در فصل اول  الگویی ارائه دادم که با این روش می‌توان مرز مفهوم تمدن را با مؤلفه‌های دیگر تمییز داد.

 

عضو هیئت‌ علمی گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاکید کرد: معتقدم در خصوص بحث تمدن کارهایی باید صورت بگیرد که عبارت‌اند از :

۱ – ایجاد مسئله؛ بین اندیشمندان علوم انسانی که به ‌ضرورت مطالعات تمدن پژوهی بپردازند تا این امر، تبدیل به یک مسئله علمی شود. به نظر بنده این مهم، هنوز مسئله جامعه علمی ما نشده است زیرا بسیاری از اندیشمندان به این موضوع توجهی نمی‌کنند و یا اگر توجه کنند، نوع نگاه‌ها، روشمند نیست. زمانی یک موضوع تبدیل به مسئله خواهد شد که اندیشمندان علوم انسانی بدان روی‌آورند و مسئله ذهنی و کاری آن‌ها شود و در گام بعد، نگاهی روش‌مند داشته باشند. دقیقا تمایز نگاه علمی به یک مسئله، با نگاه عمومی، در نگاه روش‌مند است و این نوع کتاب‌ها می‌تواند به ایجاد مسائل ضروری علمی در جامعه کمک ‌کند.

۲ – مطالعات جمعی بنحوی که اندیشمندان علوم انسانی با مشارکت جمعی، به این مهم بپردازند.

۳ -نظریه‌پردازی در موضوع تمدن،و به ‌ویژه «نظریه‌پردازی جمعی» بایستی در مراکز علمی صورت بگیرد.

وی اشاره کرد: بنده نیز در سالهای پیش  مقاله‌ای با عنوان  «نظریه‌پردازی جمعی» نگاشته‌ام که در همایش نظریه پژوهی منتشر شد و در ذیل آن، تعریفی از نظریه‌پردازی جمعی ارائه داده ­ام.

و۴ – تنظیم برنامه پژوهشی جامع در حوزه مطالعات تمدنی.

سید حسین حسینی تاکید کرد: باید این چهار گام را در حدود جامعه علمی برداریم تا بتوانیم بگوییم مقدمات نگاه و توجه علمی به مسئله تمدن در حال شکل‌گیری است.

این استاد فلسفه دین تشریح کرد: بنابراین مهم‌ترین هدف و چالش این کتاب، تحقیق فلسفی مفهوم تمدن ، ایجاد نوعی وحدت مفهومی، اهمیت و نقش اسلامی سازی علوم و نقش علوم انسانی در تحقق تمدن نوین اسلامی، است.

نگارنده کتاب تمدن پژوهی در ادامه اشاره کرد: مسایل ما در این کتاب عبارت‌اند از:

-مؤلفه‌های مفهوم تمدن چیست؟ که در فصل اول بدان اشاره کردم.

-جایگاه و نقش اسلامی سازی دانش در بازسازی معنای تمدن چیست؟

و آیا برای تحقق تمدن نوین اسلامی نیازمند علوم انسانی اسلامی هستیم؟

حسینی افزود: در این کتاب سعی شده به مسائل و چالش‌هایی که حول محور کتاب بنا شده، پاسخ درخوری داده شود.

وی گفت: کتاب تمدن پژوهی دارای ۹ فصل است که عناوین آن عبارت‌اند از:

فصل اول: روش تحلیل مؤلفه‌های مفهومی تمدن

فصل دوم: آسیب‌شناسی مطالعه تمدن اسلامی

فصل سوم: جهش تمدنی ایرانیان

فصل چهارم: نوسازی تمدن اسلامی

فصل پنجم: تحلیل معرفتی ماهیت پاسخگویی تمدن نوین اسلامی به نیازهای انسان

فصل ششم:الهیات معطوف به تمدن

فصل هفتم: جایگاه اسلامی سازی علم در بازسازی تمدن اسلامی

فصل هشتم: نسبت جهانی‌سازی با تمدن اسلامی

فصل نهم: نتیجه‌گیری

وی ابراز کرد: در فصل نهم ذیل عنوان جمع‌بندی و نتیجه‌گیری، ضمن اینکه خلاصه‌ای از هر فصل را آوردم، چهار محور را به‌عنوان نتیجه‌گیری کتاب بیان کردم که می‌تواند مسیر پژوهش‌های بعدی را فراهم کند، که عبارت‌اند از:

  • ۱- ضرورت توجه علمی و متدیک و نگاه نظری در حوزه تمدن پژوهی در جامعه علمی کشور که تاکید بر اهمیت مطالعات پژوهشی پیرامون مفهوم تمدن دارد و تاکید بر دستیابی به وحدت مفهومی در این خصوص، تاکید بر توجه به مدل نگاه سیستمی، و تاکید بر اینکه برای تعیین مؤلفه‌های اصلی تمدن باید به مرزهای واژگانی تمدن با مفاهیم فرهنگ، جامعه، تاریخ، و انسان توجه کرد که در غیر این صورت، این‌گونه مباحث آسیب زا خواهند شد.
  • ۲ – تاکید بر امکان و ضرورت ایجاد تمدن نوین اسلامی در جهان امروز.
  • ۳ – ضرورت توجه به عوامل نوسازی تمدن نوین اسلامی که در اینجا بر نقش علوم انسانی و قدرت پاسخگویی تمدن نوین اسلامی به نیازهای جامعه اشاره شده و همچنین این نکته که تمدن سازی بدون حکومت شکل نمی‌گیرد. بنابراین باید از لایه‌های فردی، به سمت لایه‌های اجتماعی و نظام‌مند تمدن پیش برویم.
  • ۴ – تاکید بر نقش مسئله اسلامی سازی علوم در ایجاد و تحقق تمدن نوین اسلامی.

 

سید حسین حسینی تبیین کرد: محور آخر را  به‌عنوان مهم‌ترین نتیجه  این کتاب ذکر کردم و در فصل نهایی بر این محور تاکید شده است که باید به اهمیت بحث اسلامی سازی علوم و تأثیر مبنایی این مهم بر ایجاد تمدن نوین اسلامی توجه نمود زیرا هر تمدنی احتیاجی به علومی تمدنی و دانش تمدنی دارد. اگر بپذیریم که نیاز به تمدن جدیدی در دنیای امروز داریم ، بدون  تحقق دانش تمدنی، این مهم امکان‌پذیر نیست و اگر دانش تمدنی ، همان دانش معاصر باشد، آن چیزی که به‌عنوان تمدن جدید باید ایجاد شود، محقق نمی‌شود؛ پس این دانش تمدنی باید امری جدید باشد که از آن با عنوان علم دینی یاد می‌کنیم.

 

نگارنده این کتاب در انتها بیان کرد: من در پایان کتاب بر این نتیجه آخر تاکید کردم که دانش نوین تمدنی وعلم دینی در تحقق تمدن نوین اسلامی، بسیار تاثیرگذار است و البته برنامه پژوهشی اسلامی سازی علوم یکی از راهکارهای اجرایی و عملیاتی است که می‌تواند ما را از لحاظ علمی  در مطالعات تمدن پژوهی، به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی، هدایت کند.

کد خبر 687402

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha