تعهد الهی ما این است که خودمان را از قید و بند ولایت طاغوت  نجات بدهیم

خبرگزاری شبستان: ولایت یک جامعه به این است که ولی در آن جامعه اولا مشخص باشد. بدانند که این است ولی، این یک؛ ثانیاً منشا و الهام بخش همه نیروها، نشاط ها، فعالیت های آن جامعه باشد. قطبی باشد که همه جوی ها و سرچشمه ها از او سرازیر می شود.

به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان: در کتاب «ما منتظریم (خورشید مهدویت در منظومه فکری آیت الله خامنه ای ‌رهبر معظم انقلاب اسلامی)» که به اهتمام حسن ملائی گردآوری شده، آمده است:

 

آدم دارای ولایت این است؛ ولی را بشناسد، فکر ولی را بداند، با ولی همفکر بشود، عمل ولی را بشناسد، با ولی هم عمل شود، دنبال او راه بیفتد، خودش را فکراً و عملاً پیوسته با ولی کند، این با ولایت است.(1)

 

امام صادق(ع) موالیان خود را آن کسانی که دارای ولایت اند قدرشان را می شناسد، برایشان احترام قائل می شود، ولایت را با عمل می داند. می گوید آن کسی که دارای عمل است، ولی ماست، آن کسی که دارای عمل نیست، عدو ما اوست. این بر همین اساس است که ولایت در فرهنگ امام صادق(ع) با ولایت در فرهنگ آن جاهل یا مغرض که به نام امام صادق(ع) دارد زندگی می کند، تفاوت دارد.(2)

 

هجرت لازمه ولایت

اگر ما ولایت را توانستیم با این وسعت بفهمیم و مساله را در حد مسائل فرعی ولایت و درجه دو ولایت خلاصه نکنیم... مساله هجرت یکی از دنباله های ولایت خواهد شد؛ چرا این جور می گوییم؟ برای اینکه اگر لازم باشد هر انسانی در ولایت خدا و ولی خدا زندگی بکند- که این اصل را اصل ولایت به ما آموخت- اگر پذیرفتیم که می باید انسان همه نیروهایش، همه نشاط های جسمی و فکری و روانی او، با اراده ولی الهی و والی مِن قبَل الله به کار بیفتد و خلاصه انسان باید با جمیع عناصر وجودش بنده خدا باشد، نه بنده طاغوت، اگر این مطالب را قبول داریم و می پذیریم، پس ناچار این را هم باید قبول کنیم که اگر یک جایی وجود ما و هستی ما و همه نیروها و نشاط های ما تحت فرمان ولایت الهی نبود، بلکه تحت فرمان ولایت طاغوت و شیطانی بود؛ تعهد الهی ما این است که ما خودمان را از قید و بند ولایت طاغوت رها کنیم، نجات بدهیم، آزاد کنیم و برویم تحت سایه پرمیمنت ولایت الله. خارج شدن از آن ولایت ظالم و وارد شدن به آن ولایت عادل.(3)

 

نشانه های جامعه ولایت مدار

ولایت یک جامعه به چیست؟ ولایت یک جامعه به این است که ولی در آن جامعه اولا مشخص باشد. بدانند که این است ولی، این یک؛ ثانیاً منشا و الهام بخش همه نیروها، نشاط ها، فعالیت های آن جامعه باشد. قطبی باشد که همه جوی ها و سرچشمه ها از او سرازیر می شود، مرکزی باشد که همه فرمان ها را او می دهد و همه قانون ها را او اجرا می کند. نقطه ای باشد که همه رشته ها و نخ ها به آنجا برگردد.

 

همه به او نگاه کنند، همه دنبال او بروند، موتور زندگی را او روشن بکند، در این جامعه، راننده و پیش قراول کاروان زندگی در جامعه او باشد، این جامعه، جامعه  دارای ولایت است، امیرالمومنین(ع) بعد از پیغمبر(ص) 25 سال دارای ولایت نبود، در آن جامعه سلمان دارای ولایت بود، ابوذر شخصا دارای ولایت بود، مقداد شخصا دارای ولایت بود، آن دیگری شخصا دارای ولایت بود اما جامعه اسلامی چه طور؟ جامعه اسلامی بعد از پیغمبر(ص) 25 سال دارای ولایت نبود تا اینکه امیرالمومنین(ع)  به حکومت جامعه اسلامی رسید و جامعه اسلامی شد دارای ولایت؛... آن وقتی که امام منشا امر و نهی در جامعه می شود، آن وقتی که همه رشته ها از امام ناشی می شود، آن وقتی که امام دارد عملا جامعه را اداره می کند، آن وقتی که پرچم جنگ را امام(ع) می بندد، آن وقتی که فرمان حمله را امام می دهد، آن وقتی که قرارداد صلح را امام(ع) می نویسد، آن وقت است که جامعه دارای ولایت است، و در غیر این صورت جامعه دارای ولایت نیست، پس این هم جامعه دارای ولایت.(3)

 

جامعه اسلامی که دارای ولایت است، یعنی همه اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه، یعنی ولی متصل است. لازمه همین ارتباط و اتصال است که جامعه اسلامی در درون خود یکی است و متحد و موتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب می کند و اجزایی را که با آن دشمن باشند، بشدت دفع می کند و با آن معاوضه می کند، یعنی «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم»، لازمه ولایت و توحید جامعه اسلامی است.(4)

 

پی نوشت ها:

1.طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص565

2.قبسات نور، ص81

3.طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص566-567

4.سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 29/9/1368

 

 

کد خبر 691101

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha