شور حسینی زیر پوست شهر/ماجرای غمی که جنس اش فرق می کند

محرم علیرغم آنکه یادآور بزرگ ترین جنایت و ظلم تاریخ است و مصائب فرزند پیامبر خاتم(ص) را یادآور می شود، اما شوری شیرین را نیز در خود نهفته دارد، شوری که محتشم به خوبی در مصرع «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» از عمق آن پرده برمی دارد.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، اگرچه زندگی در روزگار ما تا حدی بی قصه شده و روزمرگی هایی که چاشنی بحران و نوسانات اقتصادی به خود گرفته، باعث می شود اصطلاحاً آمدن فصل ها و گذر شب و روز آنطور که باید به چشم مان نیاید و از حال و هوای این گذر و آمد و رفت ها لذتی را که باید، نبریم، اما هستند در این میان ایام و موقعیت هایی از زمان که هر چقدر هم که گیر باشی و کُمیت دل و فکرت لنگ بزند نمی توانی متوجه شان نشوی و از کنارشان بی تفاوت بگذری، اساساً عطری در این اوقات هست که مشام جان را از بوی زندگی پُر می کند و باعث می شود یادت برود کجای زندگی ایستاده ای و در گود آن با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنی.

«محرم» ماهی که نه فقط برای شیعه بلکه برای غیرشیعه و حتی غیرمسلمانان آشنایی دیرینه است، ازجمله همین اوقات و ایام است و صدای آمدن اش از روزها قبل به گوش دل می رسد؛ محرم علیرغم آنکه یادآور بزرگ ترین جنایت و ظلم تاریخ است و مصائب فرزند پیامبر خاتم(ص) را یادآور می شود، اما شوری شیرین را نیز در خود نهفته دارد، شوری که محتشم به خوبی در مصرع «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» از عمق آن پرده برمی دارد.

از روزها قبل آمدن محرم، این شور زیر پوست شهر موج می زند ... داربست های برافراشته و جوانانی که علیرغم فشارهای اقتصادی و مشکلات، روی این داربست ها مشغول آرایش چهره شهر با رنگ عزای حضرت ارباب(ع) اند گرفته تا بنرهای نصب شده به در و دیوار شهر و محلات که هر یک برگزاری مجلسی در عزای امام(ع) را اطلاع می دهند، همه این شور را فریاد می زنند ... بازار لباس مشکی هم که داغ داغ است و جالب آنکه از هر صنف و قشری و حتی کسانی را که ظاهرشان خیلی نشان از در قید و بند بودن عزاداری های محرم ندارد، می بینی که برای تهیه لباس سیاه محرم دغدغه دارند.

 

 

تکایا و خیمه های برپا شده در گوشه و کنار محلات و خیابان ها نیز جلوه ای دیگر از این شور را به نمایش می گذارد، علاوه بر این، علامت های ایستاده مقابل درب مساجد که به نشانه عزاداری سر خم کرده اند، لباس سیاهی که شهر و محله بر تن می کند، حتی جایگزینی موسیقی هایی که قبل از این از داخل ماشین ها به گوش می رسید به مداحی های مرتبط با محرم، نوشته هایی که گردن آویز ماشین ها در سطح شهر می شود و ... همه و همه بیش از پیش ثابت می کند هیچ چیز باعث نخواهد شد محرم حسینی رنگ غفلت و گَرد خلوتی به خود بگیرد.

بی تردید همین شور است که باعث شده محرم و عزاداری های حضرت اباعبدالله(ع) در کنار غم مصائب اهل بیت(ع) و حزنی که بر اثر آن بر قلب ها حاکم می شود، توام با حلاوتی خاص باشد چنان که ناخودآگاه جذب اش شده و فراتر از آن در طول سال دلتنگ اش می شوی و برای رسیدن اش لحظه شماری می کنی، این حس و حال و تفاوت نگاه به عزاداری ارباب(ع) را شاید این بیت به خوبی توصیف کند: «اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند/اين راه عشق پيچ و خمش فرق مي کند».

 

 

در این میان گذر بر حس و حال مردم در آستانه محرم حسینی بهتر می تواند این شور و شیرینی بی مثال اش را توصیف کند.

 

سلام بر محرم و حال و هوای متفاوت اش

فاطمه اقبالی، کارشناس فرهنگی و فعال رسانه ای از حس و حال محرمی خود چنین می گوید: سلام می‌کنیم بر محرمش که از کودکی تا اکنون یادش ما را رهــــا نمی‌کند؛ سلام می کنیم بر حسین(ع) از دل تاریکی های شب های عاشورای کودکی مان تاکنون که عشقش اسیرمان کرده است؛ سلام می کنیم بر غربت حسین(ع) از مدینه تا کربلا؛ سلام بر لبِ تشنه حسین(ع)، که تشنه لبیک بود نه آب و سلام می کنیم بر حال و هوای محرم که با همه حال و هواها فرق می کند...

محرم آمد و دوباره کوچه ها و خیابان های شهرمان رنگ و بوی حسین(ع) گرفت. محرم آمد، دوباره نوای نوحه و روضه در فضای شهر پیچید و خودنمایی پرچم و طبل و سنج و... یادآور ایام عزاداری و سوگواری امام حسین(ع) برای ما شد.

محرم را آغاز می کنیم به امید شفاعتش، با دعای برای شفای بیماران، با دعا برای هدایت کسانی که به فکر آسیب رساندن به ایران و ایرانی اند و محرم را آغاز می کنیم با آرزوی قبولی سوگواری های مان و دست شفاعت ارباب.

 

جنس غمش فرق می‌کند

محمد حسنلو، فعال رسانه ای نیز از حس و حالش در آستانه محرم چنین می گوید: با اینکه شاعر می‌گوید «اصلاً حسین(ع) جنس غمش فرق می‌کند» خیلی موافقم. گذشته از نقدهایی که همیشه به برگزاری نوع مراسم عزاداری نوه پیامبر(ص) داشتم و دارم، باید بگویم که متنش زیباتر از حاشیه‌هایش است. متنش آنقدر پررنگ نوشته شده که مجالی برای حاشیه نمی‌ماند. متنش آنقدر احساس دارد که دیگر جایی برای بی‌احساسی‌ها و خرافات‌های این روزها نمی‌ماند. امام حسین(ع) جنس غمش فرق می‌کند. اصلا غم نیست، عین شادی ا‌ست. شاید از جنس همان شادی که بعضی از فرشتگان در خلقت آدم حس‌ش را داشتند. البته بعضی دیگر هم حسودی کردند و کنار رفتند، ولی خب یادمان نرود هدف خداوند از خلقت بشر رسیدن به کمال و تعالی بود که حتم دارم غم امام حسین(ع) خیلی از سنگ و کلوخ‌های این مسیر سخت رسیدن به کمال و در اصل آدم شدن را کنار می‌زند.

 

Image result for ‫آماده شدن شهر برای محرم‬‎

 

موسم جلا دادن به دل های زنگارگرفته

فریبا پازوکی، مترجم و فعال رسانه ای درباره حس و حالش نسبت به رسیدن محرم می گوید: فرقی نمی کند که چه کسی هستی یا چه کار می کنی؛ وقتی محرم می آید حال و هوای دلت ابری می شود، انگار بخشی از وجودت کنده می شود تا دل به دل حسین(ع) و یارانش در صحرای کربلا بدهی. وقتی پارچه های سیاه را روی دیوارها و سر در خانه ها می بینی، وقتی هیئت های عزاداری را می بینی که برای زنده نگه داشتن یاد سیدالشهداء(ع) به پا شده اند، وقتی بوی اسفند می آید و دسته های عزاداری در حالی که برای امامشان سینه می زنند از کنارت رد می شوند، وقتی هر جا می روی و سوار هر ماشینی می شوی نام امام حسین(ع) را می شنوی، نمی توانی خودت را از محرم و درس هایی که امام حسین(ع) با شهادتش به تو داده جدا بدانی.

گاهی بدون اینکه متوجه باشی اشک در چشمانت حلقه می زند و این آغازی دوباره برای جلا دادن به دل های زنگار گرفته است.

 

نفس هایی که بوی حسین(ع) می دهند

پریسا رهنما، فعال فرهنگی نیز از شوری که محرم در جانش ایجاد می کند، چنین گفت: حال و هوای خاص خیابان ها، تکیه هایی سیاه با نورهای سبز که در محلات قد عَلَم کرده اند، نوحه های گوش نواز و ... نخستین تصویری است که با شنیدن نام محرم در ذهن نقش می بندد... ایامی که به جرات می توان گفت هیچ جای جهان این چنین زیبا به استقبالش نمی روند. دهه ای که حاجتمندان و حاجت روا شدگان برایش تشنه اند و نفس ها بوی حسین(ع) می دهند. هر مسلمان و غیرمسلمانی در این سرزمین با دهه اول محرم حال و هوایش عوض می شود و نام و یاد حسین(ع) او را از دنیا فارغ می کند. من هم جدا از اهالی این سرزمین نیستم و با شروع محرم حال غریبی را تجربه می کنم که در آن دوست دارم از هرچه که مرا از خوبی ها دور می کند، فاصله بگیرم و به حضرت سیدالشهداء(ع) متوسل شده و پناه ببرم. این حال غریب را دوست دارم و داشته هایم را مدیون این حال غریب و این حالم را مدیون امام حسین(ع) هستم.

 

... با آنچه رفت بهتر می توان معنای انقلابی را که محرم حسینی در قلب ها، جان ها و سبک زندگی مردم به راه می اندازد، درک کرد انقلابی که آرام آرام و بی صدا خلق را با خود همراه می کند و شیعه و اهل سنت و ارمنی و ... را پای سفره کرامت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می نشاند.

 

*آمنه مستقیمی

کد خبر 726982

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha