دینداری مناسکی موجب فراموشی تزکیه و انسان سازی می شود

دینداری مناسکی به ظاهرگرایی می انجامد و در آن تزکیه و انسان سازی فراموش می شود.

خبرگزاری شبستان_هرمزگان؛ حسین زاهدی دهویی استاد دانشگاه:یکی از مهمترین چالش های درون دینی دینداران، باریکی مرز بین اصل و فرع  است و البته در اینجا منظور اصول و فروع دین نیست.

 

در جامعه ای دیده می شود با وجود شرکت افراد زیادی در مناسک و فعالیت های دینی باز هم ناهنجاری ها فراوان است و این موضوع انسان را به فکر فرو می برد که افراد این جامعه دل در گرو کدام سطح از دینداری دارند که تأثیر آن را در جامعه نمی توان دید.

 

بارها شاهد بوده ایم که افراد جامعه لحظه ای از فعالیت ها، مناسک و تجمعات دینی و مذهبی نظیر عزاداری برای سید و سالار شهیدان و دیگر ائمه فروگذار نمی کنند اما به مباحث اخلاقی، روابط اجتماعی حسنه، کسب روزی حلال و پایبندی به حداقل های قانون که می رسد بنا به تفسیر خود و آن گونه که می پسندند، عمل می کنند.

 

نگارنده سعی دارد در این مقال به یکی از مهمترین چالش های این حوزه یعنی ماندن اکثریت جامعه در "دینداری مناسکی" بدون توجه به هدف دینداری که اخلاق است، بپردازد.

 

دینداری دارای ابعاد مختلفی است که عبارت است از بعد عبادی، بعد اسطوره ای، بعد اعتقادی و اصول عقاید، بعد اخلاقی، بعد اجتماعی و بعد تجربی که اگر بنا بر هر دلیلی به یکی از ابعاد، بیش از ابعاد دیگر پرداخته شود، جنبه های دیگر مغفول مانده و انتظاری که از یک جامعه ی دیندار، مورد نظر است برآورده نمی شود و یا به عبارت دیگر، شاهد کاریکاتوری از دینداری در جامعه خواهیم بود.

 

در ادامه  قصد داریم به صورت اجمالی تاثیر تاکید بیش از حد به بعد مناسکی دین برمغفول ماندن از ابعاد دیگر مانند اخلاق و معرفت دینی بپردازیم.

 

در دینداری مناسکی، جنبه ی ظاهری فعالیت ها بر دیگر جنبه ها برتری دارد. در حالت افراطی، این نوع دینداری به ظاهرگرایی می انجامد و هدف، انجام آن فعالیت ها می شود و تزکیه و انسان سازی فراموش می شود.

 

دینداری مناسکی، دینداری پاره وقت است، یعنی به طور موقت تا فرد در فضای برنامه ها و فعالیت ها قرار دارد، دیندار است و بعد از آن دین را فراموش کرده، آن را گوشه ای گذاشته و کار خود را می کند.

 

دیندار مناسکی، درد دین، دغدغه های دینی و حساسیت های دینی ندارد و به پرسش های عمیق دینی نیست بلکه در این نوع دینداری میزان دینداری افراد، بر اساس ظاهر آنها و اعمالشان سنجیده می شود نه آنچه در درون دارند.

 

در ادامه باید گفت خطر بزرگتری که این نوع دینداری را تهدید می کند تبدیل شدن همین حداقل های دینی به نمایش است.

 

در دینداری نمایشی که نتیجه ی دینداری مناسکی است، شخص مانند بازیگری است که نقش خود را با غلو و اغراق با انجام اعمال ظاهریِ میان تهی برای سرگرمی و از روی عادت ایفا می کند که نمونه هایی از آن را در ایام ماه محرم می توان دید.

 

هدف ازبرگزاری مراسم سوگواری امام حسین (ع) باید در راستای هدف اصلی قیام و حرکت این امام همام، یعنی مبارزه با ظلم، بدعت ها، خرافات و کج روی های دینی باشد نه اینکه هر روز شاهد یک بدعت جدید در سطح جامعه باشیم.

 

دینداری نمایشی خطرات فروانی دارد که یکی از مهمترین آن پیرامون واقعه ی کربلا، مداحی هایی است که جایگزین تشریح فلسفه اصلی قیام و حرکت امام حسین (ع) توسط بزرگان اندیشه شده و پس از شنیدن هزاران باره ی آن، نه بر معرفت مخاطبان می افزاید و نه به صورت دقیق و مستند به مصیبت های جانگداز آن امام شهید و خانواده ی پاکش پرداخته می شود.

 

پر واضح است فعالیت ها، آیین ها و نمایش های دینی (در اینجا منظور از نمایش، (show) است نه گونه ای از هنر های دراماتیک) در جای خود و به اندازه خود نیکو است اما تمام سخن این است که تبلیغ و تأکید نامتعارف بر این مسائل ممکن است این سوء برداشت را ایجاد کند که افراد احساس کنند صرف شرکت در این برنامه ها تمام دِین خود را به دین ادا کرده اند در حالی که نه رعایت نظم و اخلاق می کنند و نه به قانون و بسیاری از مسائل دیگر که دین بر آن تاکید دارد پایبندی ندارد.

 

کد خبر 737095

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha