به گزارش خبرگزاری شبستان از مشهد، فرهاد آقا بیگی در نشست تخصصی قصهگویی که در مرکز فرهنگی هنری شماره ۷ مشهد برگزار شد گفت: امسال جشنواره با رنگ و بویی متفاوتتر از سالهای پیش در حال برگزاری است و طبق آماری که معاونت فرهنگی کانون کشور اعلام کرده است حدود، ۱۰ هزار و ۴۰۰ نفر در این جشنواره شرکت کردند که از این میان سهم استان ۱۱۴۰ نفر بوده که این نشان از استقبال خوب هم استانیهای عزیز و تلاش همکاران در دبیرخانه استانی بیست و یکمین جشنواره بینالمللی قصهگویی دارد.
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی به نقش قصه و ادبیات شفاهی در انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر اشاره کرد و گفت: قصه یک رسانه ارزشمند است و بخش علمی جشنواره، یکی از قسمتهای مهم و قابل توجه برای ما بود؛ چرا که حضور علاقهمندان به حوزه قصه و قصهگویی و وجود دانشگاههای تخصصی در استان باعث شده خراسانرضوی به عنوان یک قطب علمی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان شناخته شود.
وی گفت: قبول دارم در این حوزه کمبودها و کاستیهایی وجود دارد و معتقدم باید در این زمینه فعالیت بیشتری انجام داد اما امیدوارم با همت همکاران این جشنواره به خصوص در بخش علمی از نظر کمی و کیفی گسترش یابد و در آینده تبدیل به سمینار علمی و پژوهشی شود و بر این باورم که اگر تجربه و تخصص مربیان ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار دانش و علم اساتید و جامعه دانشگاهی، قرارگیرد، خروجیهای خوبی خواهیم داشت.
حمیدرضا نویدی مهر هم در این نشست به بیان اهمیّت و پیشینه قصهگویی در ایران و جهان پرداخت و گفت:قصهگو با یک هوشمندی و با ذوق و استعداد خاص از دل فرهنگهای گوناگون خوشهچینی میکند و کودک را در بُعد زمان به سفر برده و ضمن آموزش حل مسئله به او کمک میکند روایتگر زندگی خودش هم باشد و کودکان نیز با بکارگیری قوه تخیل خود، زندگی و تجربیات را به صورت مستقیم لمس میکنند.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امامرضا(علیهالسلام) دیدگاه افلاطون در کتاب «جمهور» در رابطه با کارکردهای قصههای عامیانه و افسانهها برای کودکان را بیان داشت و گفت: «باید مادران و دایهها را با قصههای خوب آشنا سازیم و ایشان را بر آن داریم که آن قصهها را به کودکان بگویند و از این راه به روح فرزندان خود خدمت کنند، خدمتی بسیار بزرگتر از آنچه که برای آسایش تن آنان میکنند.
وی از تقویّت حس کنجکاوی، پرورش قدرت تخیّل و خلّاقیّت و انتقال ارزشهای اجتماعی و اخلاقی به کودکان به عنوان کارکردهای قصّه یاد کرد و گفت: «قصّه موجب پیوند فرهنگی و ایجاد تعامل اجتماعی میشود و ضمن افزایش دانش عمومی کودکان در حوزه مسائل اجتماعی و تاریخی، کارکردهای درمانی و روانشناختی نیز داشته و علاقه به مطالعه کتاب را در کودکان افزایش میدهد.
زهرا عباسی هم در ادامه این شست ادبیّات کودک و نوجوان، قصهگویی را روشی مناسب و دلنشین برای آموزش ضربالمثلها به کودکان و نوجوانان معرفی کرد و گفت: ضربالمثل یک جمله کوتاه شناخته شده و گاه دارای ریتم است که حاوی پند و اندرز و حاصل تجربههای قومی است که به دلیل بیان متناسب، وضوح و گستردگی و عمومیّت آن بین مردم به خوبی شناخته شده و از عناصر فولکلوریک و میراث هر قوم و ملّتی محسوب میشود و قصّهگویی یکی از روشهای حفظ و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر است.
موسس کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان «سارا و رکسانا» در بخشی از سخنان خود به نقش ضربالمثلها در تقویت تفکّر و اندیشه ورزی کودکان اشاره کرد و گفت: از آنجا که ضربالمثلها، حکمت زیادی را با کلماتی اندک منتقل میکند، یادگیریشان به تقویّت دانش زبانی کودکان و نوجوانان کمک زیادی میکند و با نقل قصّه به شیوهای خلّاقانه میتوان تجربههای نهان ضربالمثل را به نسلهای دیگر منتقل کرد.
عباسی گفت: «قصهگوی خوب با کمک ابزار، لحن و حرکات مناسب به تثبیت داستان و ضربالمثل در ذهن شنونده کمک میکند و امروزی کردن داستان ضربالمثلها به درک بهتر آنها یاری میدهد و در این مسیر، قصهگو میتواند علاوه بر حفظ میراث ملل، نقش به سزایی در گسترش دانش زبانی، شیوایی کلام و ساخت ضربالمثلهای جدید داشته باشد.
حمیدنوایی لواسانی هم اظهارداشت:به تفاوت قصه و داستان اشاره کرد و گفت: آنچه این دو را از هم جدا میکند، دنیای متفاوت آنهاست. به عبارتی اگر بخواهیم ادبیات کودک را به دو دسته اصلی تقسیم کنیم یک شاخه از آن را نوشتههایی میدانیم که تخیل موضوع اصلی آنهاست وگروه دوم ادبیات غیر داستانی است که تخیل در آن نقشی ندارد.
نویسنده، مدرس و پژوهشگر ادبیات کودک افزود:در تقسیم بندی دیگر، کتابهای داستانی را شامل داستانهای واقعگرا، افسانههای عامیانه و افسانههای نو(فانتزی) برشمرد و ضمن اشاره به دو اصطلاح «قصه» و «داستان»، اتفاق مشروطه را عامل جداسازی این دو مفهوم دانست و در ادامه گفت: قبل از اینکه بدانیم چگونه داستان را به قصه تغییر بدهیم، باید به این نکته دقت کنیم که به دو دنیای متفاوت نگاه میکنیم که هر کدام ارزشهای خودش را دارد و قصهگو در جهان باستان خردمندی بود که با اتکا به قدرت شهودیاش حظی از حقیقت برده و آن حقیقت را در معرض دید دیگران قرار میداد.
نظر شما