خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: هفته پژوهش امسال هم گذشت و نشست ها و همایش های متعددی از سوی وزارت خانه ها، موسسات علمی و پژوهشگاه ها، دانشگاه ها برگزار شد که هرکدام از آنها با بررسی موضوعات متناسب با حیطه کاری شان تلاش داشتند پژوهش را از منظر متفاوتی بررسی کنند، البته اینکه چه قدر این قبیل برنامه ها می تواند روند علم و پژوهش را در جامعه ارتقا بخشد و نیروی محرکه این مهم باشد خود جای بحثی جداگانه دارد اما آنچه که مشخص است موفقیت محققان این مرز و بوم در عرصه های متعدد علمی و افتخارآفرینی در مجامع جهانی است که انتظار می رود به همان اندازه که در خارج از کشور برای اندیشمندان و محققان ارزش قایل اند، در داخل نیز این مساله بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
در این میان اندیشمندان حوزه علوم انسانی و تحقیقات شان از اهمیت ویژه ای برخوردارند چراکه به شاکله فکری جامعه فرُم می دهند و می توانند در قالب اندیشه بسیاری از مسایل خرد و کلان را حل کنند.
اکنون پس از پایان هفته پژوهش بر آن شدیم تا دیدگاه های استادان حوزه و دانشگاه، پیرامون این امر مهم را به صورت گزیده ارایه کنیم. در ادامه حاصل نظرات حجت الاسلام مهدی مسائلی، فرزاد جهان بین، محمد نعمتی، سعید طاووسی مسرور،رضا لک زایی تقدیم حضورتان می شود:
تبلیغ و خطابه را رنگ علمی زده و به اسم پژوهش عرضه می کنیم
حجت الاسلام مسائلی، استاد حوزه علمیه اصفهان و از دغدغه مندان علوم انسانی است. او در مورد پژوهش و کم و کیف آن نظرات متفاوتی دارد و معتقد است نمی توان هر سخنی را علمی دانست و کتاب کرد و به نام پژوهش به جامعه عرضه کرد.
وی با بیان اینکه پژوهش به معنای تعریفی که عموما ارایه شده، تولید علم است، اظهار کرد: یعنی فرضیات جدیدی مطرح شود که با روش های علمی تبدیل به نظریه شده و نهایتا آن نظریه ها منجر به ایجاد شاخ و برگه های جدید برای علم شوند. بسیاری از این پژوهش ها که اکنون انجام می شود صورت علمی دارد اما در واقع منتهی به نتیجه نمی شود، اولویت های علمی ما و نیازهایی که داریم باید مشخص شود، برخی مباحث که به عنوان پژوهش مطرح می شود به اولویت ها نمی پردازد، اولویت هایی که در آنها نقص داریم نیاز به بحث و بررسی دارد، البته پژوهشگران درگیر این مسایل هستند اما گاهی به مباحث حاشیه ای پرداخته می شود و صرفا جنجال ایجاد کرده و فایده ای برای جامعه ندارد.
وی افزود: از سوی دیگر یک پژوهش باید منصفانه و علمی باشد، یعنی به هر ترتیبی که شده ناقدان را زیر سوال نبرد. در برخی پژوهش ها و به ویژه آنچه که مربوط به علوم انسانی است، معولا افراد می خواهند نظر خود را تبلیغ کنند یعنی آنچه که به عنوان پژوهش مطرح می کنند معمولا خطابه و تبلیغی است که رنگ و لعاب علمی به آن می زنند، این دیگر پژوهش نیست. فکر می کنم این عوامل در این مساله تاثیر داشته باشد که چرا امروز پژوهش های ما در جامعه کاربرد ندارند.
جایگاه تکنولوژی در پژوهش
مسائلی در مورد تاثیر فناوری در روند پژوهش ها گفت: پژوهش با تکنولوژی سرعت بیشتری پیدا می کند. برای جمع آوری اطلاعات، گردآوری مطالب و ... همه و همه تکنولوژی است که به کمک ما آمده است اما اینکه برخی تنبلی کنند و هر آنچه را که باید خودشان ارایه کنند از انواع و اقسام پایگاه های اینترنتی دریافت کنند و هیچ تلاشی برای ارایه نظر و تحلیل خود نکنند، قابل قبول نیست. واقعیت آن است که در این حوزه کم کاری کرده ایم. از سوی دیگر اهمیت دارد که چه موضوعاتی را به قشر محصل و دانشجو ارایه کنیم. موضوع باید بروز و در عین حال مورد نیاز باشد. همین مساله در نوع نگاه محقق موثر است. در چنین شرایطی است که فناوری ها صرفا ابزاری برای کپی کردن تعریف نمی شوند.
استاد حوزه علمیه اصفهان اظهار کرد: البته این پدیده در گذشته نیز وجود داشته اما در قالبی دیگر، برای مثال مقوله کتاب دزدی مطرح بوده است که علما با آن رو به رو بودند. در اعصار گذشته نیز افرادی بودند که قسمت هایی از کتاب های دیگران را بردامی داشتند بدون آنکه به آن منبع ارجاع دهند و آن نوشته ها را به نام خودشان تمام می کردند. امروز نیز چنین مواردی وجود دارد و اتفاقا به دلیل وجود تکنولوژی و فناوری ها، سرعت این برداشت ها از مطالب دیگران افزایش یافته است.
پژوهش باید بین دانشگاه و صنعت پل بزند
«فرزاد جهان بین»، عضو هیات علمی دانشگاه شاهد است. او فعالیت های متعددی را در حوزه علوم انسانی اسلامی در کارنامه علمی خود ثبت کرده و آثار و مقالات متعددی را به رشته تحریر در آورده است.
عضو هیات علمی دانشگاه شاهد نیز با اشاره به ویژگی های یک پژوهش کاربردی و راهگشا در مشکلات و چالش های جامعه، اظهار کرد: به جز آن دسته از خصوصیات عمومی که برای پژوهش مطرح شده و به واسطه آنها یک پژوهش را علمی قلمداد می کنند، به نظر من به دو مولفه مهم باید توجه خاص داشته باشیم، نخست آنکه پژوهش ناظر به حل مسایل کشور باشد، تلقی من این است که ما مسائلی داریم که باید حل شوند و اگر پژوهشی ناظر بر حل این مسایل نبود و گره ای را چه در ابعاد نظری و کاربردی باز نکرد، کاربردی نیست.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه اعتقاد دارم در مباحث علوم انسانی در عین احترام برای همه پژوهش هایی که انجام می شود، اساسا آن دسته از پژوهش ها که تلاش می کنند در کنار استفاده از سایر منابع، پژوهش را بر اساس منابع اسلامی پیش ببرند از ارزشمندی بیشتری برخوردارند و نوآوری مضاعفی می توانند داشته باشند. به بیان دیگر به تولید نزدیک تر هستند تا آن دسته از پژوهش هایی که صرفا ترجمه و فرآوری دیدگاه هایی است که در غرب ارایه شده است.
جهان بین در مورد تاثیر ترجمه مقالات و آثار وارداتی در روند یک پژوهش، گفت: من مخالفتی با ترجمه ندارم، به هر روی ترجمه بحث های علمیِ دیگران را برای کسانی که به زبان های خارجی تسلط ندارند، مطرح می کند اما بحث اینجاست که همیشه تولید از ترجمه سخت تر است، چون در ترجمه یک مطلب آماده وجود دارد و صرفا برگردان به زبان مقصد می شود اما اینکه خودتان به سمت مسیر تولید بروید سخت تر است.
پژوهش باید مساله محور باشد/ امام حسن عسگری(ع) در آن خفقان علم کاربردی به جامعه عرضه می کردند
اما 25 آذر مصادف با ولادت امام حسن عسگری(ع) بود. امام یازدهم شیعیان که در شرایطی سخت و در حصر دائمی به سر می بردند اما این موضوع باعث نشد که حضرت از علم و دانش ونشر آن در جامعه ناامید شود و با روش های مختلف از جمله شبکه وکالت و همان ارتباط و مراودات محدود با یارانشان جامعه شیعیان را اداره می کردند.
گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به مناسبت این تلاقی یعنی ولادت امام حسن عسگری(ع) با یکی از روزهای هفته پژوهش دیدگاه علمی آن حضرت را در گفت وگو با «سعید طاووسی مسرور»، عضو هیات علمی گزوه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) بررسی کرد.
طاووسی مسرور با بیان اینکه امام حسن عسکری(ع) نهضت علمی خود را از طریق شاگردان در جهان اسلام می پراکندند، اظهار کرد: یعنی علاوه بر وکلایی که داشتند اگر به تاریخ زندگی اصحاب امام حسن عسکری (ع) و آثار آنها نگاه کنیم به آثار مکتوب متعددی می رسیم برای مثال «احمد محمد بن خالد برقی» که کتاب «المحاسن» را نوشته و بخش هایی از آن تا به امروز باقی مانده است از شاگردان حضرت است و جالب آنکه او کتابی در مورد جغرافیای تاریخی شهرها به نام «التبیان فی اخبار بلدان» نوشته است.
عضو هیات علمی گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: همچنین برخی اصحاب امام حسن عسکری(ع) ردیه هایی بر فرق منحرف و مخالف مکتب اهل بیت(ع) و مکتب امامان اثنی عشری نوشتند مثل حسین بن اشکیب سمرقندی که او کتابی به نام «الرد علی الزیدیه» دارد. این شخص یکی از فضلا و دانشمندانِ اصحاب امام حسن عسکری(ع) است و با وجود رتبه علمی که داشت خادم حرم حضرت معصومه(س) بوده است.
وی گفت: برای مثال دوره مشروطه یک بحث این بود که قانون اساسی می خواهیم، یک عده گفتند قانون اساسی بلژیک و فرانسه را ترجمه می کنیم و می آوریم، یا قانون تجارت می خواهیم، این ساده ترین راه ممکن بود. در حالی که اگر بر اساس مقتضیات بومی این کار صورت می گرفت ارزش داشت؛ در نتیجه معتقدم باید به این سمت برویم که مساله یابی ما و حل مسائل، بر اساس مبانی و منابع خودمان باشد.
این محقق افزود: مهترین وجهی که به ذهن می رسد که از فعالیت های علمی امام حسن عسکری(ع) و شاگردانشان درس بگیریم آن است که عمده این فعالیت ها مساله محور است یعنی کارکردگرا و ناظر به مسائلی است که شیعیان در آن زمان واقعا با آن رو به رو و مبتلا به آنها بودند، مثلا اگر شیعه ای بلند می شود و رد بر زیدیه می نویسد برای آن بود که زیدیه یمن، امامت امامان جواد(ع) و امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) را زیرسوال برده بودند لذا این شبهه برای شیعه بوده و باید پاسخ داده می شده است.
وی اظهار کرد: اگر مکاتبات امام(ع) را بررسی کنیم هرگز با مساله ای مواجه نمی شویم یا اقلا من مواجه نشدم که حضرت(ع) ابتدا یا فقط برای طرح بحث سخن گفته باشند، بله اگر مسایلی از روایات ائمه(ع) پیشین و نوشته های سایر مذاهب اسلامی در ذهن شیعه سوال ایجاد می کرد، حضرت(ع) پاسخ می دادند، این در حالی است که امروز ما در این زمینه ضعف داریم و پژوهش هایی که انجام می دهیم موضوع محور هستند. اگر رساله های دکتری و پایان نامه ها بررسی شود بسیای از این موارد مشخص خواهد شد.
طاووسی مسرور گفت: معتقدم حتی اگر قرار است که کار موضوع محور انجام دهیم خوب است که روی موضوعی دست بگذاریم که بعدا بتوانیم از طریق آن، مساله ای را حل کنیم، نه اینکه بدون هیچ ذهنیتی از خروجی کارمان بیاییم و موضوعی را تعریف کنیم و بعد از چند سال که وقت گذاشتیم به پایان برسد. این مهمترین درسی است که می توان از سیره علمی حضرت عسگری(ع) گرفت.
خلاقیت های پژوهشی با نقد لیبرالیسم شکوفا می شود/از لیبرالیسم علم نسازیم
«محمد نعمتی»، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و رئیس مرکز نوآوری و ایده پردازی علوم انسانی اسلامی (منا) است. او چندی قبل طی هم اندیشی با بسیاری از جوانان ایده پرداز و نخبه در حوزه علوم انسانی دیدار داشت. این دیدار ذیل فعالیت های «منا» بود.
وی به مناسبت هفته پژوهش در گفت گو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، اظهار کرد: من نظام پژوهش را نظام تولید علم و نظام علمی را نظام حل مساله تعریف می کنم، با یک تبصره که در نگاهم ناظر بر علوم انسانی است نَه نظام فنی مهندسی و یا تجربی.
استادیار دانشگاه امام صادق(ع) افزود: به شخصه یک نظام پژوهشی را نظام تولید علم می دانم که ماهیت آن حل مسائل اجتماعی است. مسائل اجتماعی نوع بشر از نگاه من، موضوع بهره مندی جامعه از همه خیرات و مواهب است، یعنی عالمان اجتماعی می خواهند یک مدینه فاضله طراحی و آن را روی زمین محقق کنند. اتوپیایی می سازند که در مقام ذهن شان و عینیت بخشیدن در فضای تعاملات اجتماعی است.
وی ادامه داد: آرمان عالمان اجتماعی، زندگی ای است که طی آن آحاد جامعه از امکانات مختلف به صورت عادلانه برخوردار باشند به گونه ای که نیازهای نوع آدمی به عدالت پاسخ داده شود. البته این نیازها مختلف است از بهره مندی از انواع کالا و خدمات و داشتن سرپناه گرفته تا تربیت، آموزش، فرهنگ، امنیت، دسترسی عادلانه به مواد غذایی و خدمات بهداشتی، امنیتی و بهره مندی عادلانه از منابع طبیعی و ثروت های عمومی.
نعمتی اظهار کرد: همه این مقولات انواع نیازهای بشر را پاسخ می دهد و عالمان اجتماعی می خواهند در آن اتوپیا، یک جامعه و روابط اجتماعی را سامان دهند. در این سیر البته قدرت هم می تواند مقوله ای در کنار سایر مقولات باشد، یعنی توزیع قدرت چگونه باشد که این اهداف محقق شود و عده ای کاخ نشین و بقیه کوخ نشین نباشند. پس پژوهشی خوب و قابل قبول خواهد بود که ناظر بر این مسایل یعنی حل مسایل اجتماعی باشد. از نظر من چنین پژوهشی پذیرفته است.
وی در بخش دیگری از مباحث خود با تاکید بر اینکه باید باور کنیم علوم اجتماعی لیبرال بر اساس جهان بینی و مبانی فلسفی خاص و در جغرافیایی خاص شکل گرفته است نه به عنوان نسخه ای برای ما، افزود: آنها نوعی ساماندهی را برای حیات دنیا ارایه کرده اند، اگر تابوی علم بودنش را کنار بگذاریم یعنی از لیبرالیسم علم نسازیم و در همین حد اکتفا کنیم که در گوشه ای از دنیا در برهه ای از زمان عده ای آمدند و حرف هایی زدند و رفتند آن وقت است که اوضاع متفاوت خواهد شد.
وی ادامه داد: اگر این تابو شکسته شود یعنی اعتمادبنفس در طلبه و دانشجوی ما ایجاد شود شرایط متفاوتی رقم خواهد خورد. اگر بخواهیم خلاقیت ها شکوفا شود چاره ای نداریم جز آنکه نسخه لیبرالی را نقد کنیم.
معارف قرآن، شاه کلید تحول در علوم انسانی
رضا لک زایی، پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص) است. کتاب او با عنوان «مبانی علوم انسانی از منظر قرآن کریم» به تازگی همزمان با هفته پژوهش منتشر شد. با این محقق در ابتدا با موضوع کتابش صحبت کردیم.
وی در مورد انگیزه خود از نگارش این اثر اظهار کرد: چنان که می دانیم صحبت هایی که در کشور ما درباره علوم انسانی می شود نشان دهنده این است که در این زمینه ما دچار چالش هایی هستیم، حالا برای عبور از این چالش ممکن است که راه های گوناگونی پیشنهاد شود، پیشنهادی که ما در کتاب «مبانی علوم انسانی از منظر قرآن کریم» داریم این است که باید تولید علوم انسانی بر محور مبانی قرآنی انجام شود.
پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص) ادامه داد: برای این منظور گفته ایم که اولاً دقت کنیم که علوم انسانی مشترک لفظی است و نه مشترک معنوی و با تفاوت انسان، علوم انسانی هم متفاوت می شود. آن وقت ما بر اساس دستگاه انسان شناسی حکمت متعالیه و مبتنی بر سیستم جامع انسان شناسی امام خمینی(ره)، هشت مدل انسان را در دو مجموعه متعالی و متعارف، دسته بندی کرده ایم و مبانی هر یک از این دو مجموعه را بر اساس قرآن کریم ارائه کرده ایم.
لک زایی گفت: با توجه به اهمیت بحث غایت، غایات هشت گانه این دو مدل انسان و به تبع علوم انسانی را هم در یک فصل، به تفصیل بحث کرده ایم. بر این مبنا ما پیشنهاد داده ایم که به جای علوم انسانی اسلامی از علوم انسانی متعالی در مقابل علوم انسانی متعارف استفاده کنیم.
وی افزود: منظور از متعالی هم این است که در این مدل از علوم انسانی از معارف قرآن کریم و دستگاه حکمت متعالیه استفاده می شود. نکته دیگری که لازم است به آن اشاره کنم این است که در این کتاب گفته شده فلسفه دارای دو تأثیر پیشینی و پسینی بر علوم انسانی است. یعنی هم بر علوم انسانی تأثیرگذار است و جهت آن را تعیین می کند و هم در علوم انسانی و محتوای آن تأثیرگذار است، نه آنکه فلسفه را ذیل علوم انسانی قرار بدهیم و یا فوق آن.
شاه کلید دستیابی به علوم انسانی اسلامی
بخش دیگر گفت وگوی ما با رضا لک زایی در مورد راهکارهای دستیابی به علوم انسانی اسلامی بود. او در این رابطه اظهار کرد: علوم انسانی رایج متناسب با عقاید و مشکلات و نیازهای ما نیست. دوم عزم جدی داشتن برای متحول ساختن علوم انسانی موجود و به تعبیری قیام علمی لله، و دیگری استفاده از ظرفیت حکمت متعالیه که به تعبیر برخی از حکما مصداق بارز فلسفه اسلامی است. و در گام بعد تولید علوم انسانی بر مبنای قرآن کریم که رابطه این دو (یعنی فلسفه اسلامی و قرآن) نه مثل دو فعل لازم بلکه مثل یک فعل متعدی است.
این محق ادامه داد: به دیگر سخن، باید رابطه علوم انسانی به مثابه محتوا را، با مبانی، و مبانی با منابع را روشن و به طور شفاف برقرار کنیم. مثلاً وقتی در علوم انسانی متعارف و رایج گفته می شود: «ضعیف محکوم به شکست و نابودی است»، این یک مبناست که محتوای علوم انسانی متعارف را تغذیه می کند.
وی تصریح کرد: حالا پرسش این است که این مبنا از کدام منبع گرفته شده است؟ پاسخ این است که از جنگل! و مشاهده قانون تنازع بقا در جنگل. در علوم انسانی متعالی مبتنی بر قرآن کریم یکی از مبانی این است که «باطل محکوم به شکست و نابودی است»، بعد محتوای علوم انسانی را این مبنا سیراب می کند و کمک به ضعفا از دل آن بیرون می آید. حالا ما این مبنا را از کدام منبع گرفتیم؟
این محقق گفت: ما این منبع را از قرآن کریم که می فرماید: «إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً». آن وقت حکمت متعالیه به عنوان فلسفه اسلامی چرایی این مطلب را با زبان عقلی که یک زبان جهانی است برای ما توضیح می دهد و می گوید بنا بر اصالت وجود، حق، امر وجودی و باطل امر عدمی است، بنابراین حق که به تعبیر قرآن مثل آب منفعت بخش است می ماند و باطل که مثل کف روی آب است از بین می رود. بنابر این، ایجاد تقابل بین قوی و ضعیف، درست نیست، و ممکن است که گاهی حق با ضعیف باشد و گاهی هم حق با قوی. اما تقابل حق و باطل، اقتضایی نیست بلکه یک تقابل همیشگی و جاودانه است.
نظر شما