هنر «خوشنویسی»  هویت ایرانی ها را طی هزاره های گذشته نشان می دهد

احسان الله شکراللهی معتقد است: خوشنویسی به عنوان یک هنر پذیرفته شده در شرق و در جوامع اسلامی و به طور خاص در ایران، یکی از هنرهایی است که بُعد مهم هویتی ایرانی‌ها را طی هزاره‌های گذشته نشان می‌دهد.

خبرگزاری شبستان - البرز

 

استان البرز را به واسطه مفاخر و مشاهیر آن می شناسند و این سخن بی راهه و دور از واقعیت نیست، آن جا که کتاب « قلّه ای از طالقان، با قلمی گوهرنشان: نقد و معرفی کتاب» به قلم استاد احسان الله شکرالهی را نگاهی بیاندازیم.

 

همچنین « راز خط در آثار استاد غلام حسین امیرخانی» همچنین کتاب «راز خط نستعلیق در آثار استاد امیرخانی» که هر کدام اشارتی است به هنر خوشنویسی و معرفی اساتید این هنر اصیل ایرانی اسلامی.

 

استاد نسخ شناسی خطی و مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند یکی از چهره های ممتاز خوشنویسی ایران از مفاخر استان البرز است. احسان شکراللهی امروز برای زبان و ادبیات فارسی دورتر از مرزهای کشورمان در هند همت گمارده است.

 

شکراللهی به نقل از یکی از روزنامه های مطرح کشور از جایگاه « هویت» این گونه می گوید: هویت به گمان من یعنی شاخصه‌های شناسایی هرچیز؛ یعنی نشانه‌ها و اطلاعاتی که براساس آن نشانه‌ها و اطلاعات ما هرچیزی را میتوانیم بشناسیم. هویت یک شیء، هویت یک انسان و هویت یک جامعه همه با این تعبیر قابل تعریف است. به عبارت دقیق‌تر تمام عناصری که در شناسایی یک شیء، انسان و جامعه کمک کند می‌تواند به عنوان بخشی از هویت آن تلقی شود.

مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند در خصوص «هویت فرهنگی» و نقش صاحبان علم و هنر معتقد است: زمانی که ما می‌خواهیم جایگاه خود یا خانواده خودمان را برای کسی بیان‌کنیم، معمولاً استناد می‌کنیم به دانشمند بودن یا هنرمند بودن یا نهایتا ثروتمند بودن خود یا نزدیک‌ترین بستگان خود. که البته ثروت واقعی و ماندگار هم درنهایت همین دانش و ادب و هنر است. به واقع یکی از نشانه های افتخارآمیز در هویت انسان‌ها، افرادی هستند در جامعه که از لحاظ ابعاد علمی، هنری، ادبی یا اجتماعی در آن جامعه نسبت به دیگران برتری دارند و اینگونه هرجامعه نسبت چهرههای فرهنگی و هنریاش نسبت به دیگر جوامع تشخص پیدامیکند. بنابر این صاحبان علم وهنر بخش مهمی از هویت یک جامعه را تشکیل می‌دهند.

 

به عنوان یکی از مفاخر استان البرز، بفرمایید از نگاه شما « هنر» چه جایگاهی در رشد و تعالی جامعه دارد؟ بنده البته خود را خادم این گروه می‌دانم؛ اما در پاسخ به این سوال باید عرض‌کنم در نگاه من هنر کشف زیبایی و بازگویی آن با هر ابزاری است. یعنی هنرمند از زاویه نگاه خود زشتی‌ها زیبایی‌هایی را تشخیص می‌دهد و با یکی از ابزارهای هنری مثل موسیقی، رنگ، نقش، خط و... از زشتی‌ها پرهیز می‌دهد، و زیبایی‌ها را بازسازی می‌کند و زوایای آن زیبایی را به مخاطبان هنر نشان می‌دهد. به صورت طبیعی به هر میزان که هنرمندان و مخاطبان هنر در یک جامعه بیشتر باشند آن جامعه بیشتر می‌تواند به کشف و بازنمایی زیبایی بپردازد و آن جامعه طعم زیبایی بیشتری را می‌چشد، و پیام‌های زیبای بیشتری دریافت می‌کند و این فی‌نفسه زمینه‌ساز تعالی یک جامعه است.

 

تعریف شما از هنر خوشنویسی چیست؟ هنر خوشنویسی به عنوان یک هنر پذیرفته شده در شرق و در جوامع اسلامی و به طور خاص در ایران، یکی از هنرهایی است که بُعد مهم هویتی ایرانی‌ها را طی هزاره‌های گذشته نشان می‌دهد. مخصوصاً از زمانی که مردم حدیث نبوی با این مضمون را شنیدند که «هرکسی بسم‌الله الرحمن الرحیم را زیبا بنویسد بدون حساب و کتاب به بهشت می‌رود»، بسیاری از افراد گرایش پیداکردند که ابتدا باسواد شوند و سپس این هنر را بیاموزند. درواقع حضرت پیامبر با این حدیث جامعه را به سمت دانایی و زیبایی رهنمون شدند. البته  تنها با این حدیث نمی‌توان همة ابعاد معنوی خوشنویسی را خلاصه‌کرد. حدیث دیگری هست با این مضمون که «خط زیبا حق را فزونی می‌بخشد»، به عبارت دیگر هرچیز حقی وقتی با خط زیبا بیان شود بهتر در جامعه مطرح شود و قدرت نفوذ بیشتر پیدامی‌کند. از این رو گرایشی در میان اکثر ایرانی‌ها وجود دارد که کلمات بزرگان و متون مقدس به زیبایی نگارش شود و در اختیار مخاطبانِ باسوادِ این آثار قرارگیرد.

صرف نظر از محتوای معنوی، معنویتی در صورت خوشنویسی ایرانی-اسلامی وجود دارد که در مخاطب اثر مثبت می‌گذارد. بسیار شاهد بوده‌ایم که افرادی از دیگر فرهنگ ها حتی توان خواندن خطوط را نداشتند ولی تا بهاندازه‌ای از پیچ و خم خطوط و کرشمه‌های قلم به وجد آمده‌اند که گویی سحر شده‌اند، و گاهی اشک ایشان هم جاری شده است. با این توضیح اگر بخواهیم تعریفی از هنر خوشنویسی ارائه کنیم باید بگوییم «به نگارش درآوردن متون مقدس و ادیبانه و حکیمانه با کیفیتی که حامل برخی عناصر زیبایی شناختی همچون توازن، تقارن، همسازی، یکدستی، قدرت و صلابت، نرمی و لطافت، و... باشد، و اثر خوشنویسی با تکیه بر این عناصر صوری صرفنظر از محتوا نیز بتواند روی مخاطب اثر مثبت برجای بگذارد.

 

 

لطفا بفرمایید، نسخ خطی چه نسخه‌هایی هستند و چه باید‌ها و نبایدهایی در خصوص نسخ خطی باید در نظر گرفته شود؟

نسخه خطی به واقع کتابی است که با دست نوشته شده باشد و هویت مستقل داشته باشد، نه مثل کتاب چاپی که تمام نسخه‌های یک تیراژ عین هم هستند. به عبارت دیگر تا پیش از صنعت چاپ بحث انتشار کتاب از طریق دست و در قالب استنساخ صورت می‌گرفت. البته حتی امروز هم که صنعت چاپ وجود دارد ما شاهد تولید بسیار محدود نسخ خطی در قالب برخی آثار خوشنویسی یا دستنویس آثار دانشمندان پیش از چاپ آنها هستیم. در عین حال  نسخ خطی را به آهوان رو به انقراضی می‌توان تشبیه کرد که باید همة همت خود را برای حراست از آن‌ها بخرج دهیم.  چرا که به جرأت می‌توان گفت از رهگذر شناخت این عناصر فرهنگی در قالب نسخه‌های خطی ما می‌توانیم تاریخ هنر، تاریخ علم و تاریخ ادبیات خودمان را بشناسیم، که بخش عمدة هویت ما هستند.

 

نقش نسخه‌های خطی در تاريخ خوشنويسی و هنرهای وابسته به آن را توضیحی اجمالی بفرمایید؟

به طور طبیعی کتابت و خوشنویسی همواره بخشی از فرایند تولید نسخه خطی بوده است. اما هنرهای دیگر وابسته به نسخه‌پردازی که در این فرایند قابل شناسایی هستند عبارتند از تذهيب، تجليد، رنگ‌آميزي، جدول‌كشي، ستون‌بندي، حاشيه سازي، متن و حاشيه، زرافشاني، نگارگري (مينياتور، مصورسازي، مجلس‌سازي) قطاعي، تهيه رنگ، رنگ‌كردن كاغذ، مركب سازي، دوپوسته‌كردن كاغذ، ابر و باد، آهاردادن كاغذ، مهره‌زدن، جلدهاي روغني، سوخت، ضربي، خط ناخني، و حكاكي و مهرسازي که مستقیم و یا غیرمستقیم با نسخ خطی در رابطه هستند. اما حرف نخست را در این میان خط و خوشنویسی می‌زند و باقی هنرها درپیرامون آن شکل گرفته‌اند. چون پیام اصلی را در حقیقت خط که رمزنگاری زبان است منقل می‌کند.

 

از منظر شما به عنوان یکی از جامیان نسخ خطی این عنوان به چه کسانی تعلق می‌گیرد و الزامات آن چیست؟

در نگاه من حامیان نسخ خطی کسانی هستند که به هرشکل سعی می‌کنند وجوه اهمیت نسخ خطی را به ما یادآور شوند. به طور مشخص فهرست‌نگاران و مصححان و پژوهشگران نسخ خطی، گنجینه‌داران نسخ خطی اعم از گنجینه‌های دولتی، عمومی و شخصی، حتی کسی که فیلمی می‌سازد که عنصر نسخ خطی در آن محوریت دارد. یا کسانی که از نسخ خطی نسخه دیجیتال تهیه می‌کنند.  حتی شمای خبرنگار که در این خصوص خبری تهیه می‌کنید به نظر من حامی نسخ خطی قلمداد می‌شوید.

 

متناسب با برپایی نمايشگاه خوشنويسی محمد رسول‌الله بفرمایید، آیا هنر دینی نیز داریم؟ در صورت مثبت بودن پاسخ بفرمایید تعریف شما از این هنر و چارچوب‌هایی که در خصوص آن باید لحاظ کرد، چیست؟

هنر دینی به زعم بنده شامل هر هنری است که آموزه‌های معنوی و اخلاقیِ مورد تأکید دین را به زبان هنر بیان می‌کند. مثلا اگر ما در بارة صداقت به عنوان یک صفت مورد تاکید همة ادیان فیلمی بسازیم که بیانگر اهمیت آن در جامعه باشد و موجب ترویج آن گردد، این هنر دینی است، حتی اگر هیچ نامی از هیچ دین یا عالم دینی و آیه و حدیثس در این فیلم نیامده باشد. اگر ما متنی پدید بیاوریم که ادبیات آن آموزه‌های دینی را تقویت‌کند باید به آن هنر دینی بگوییم. به‌طور خلاصه اگر بخواهیم برای هنر دینی تعریف مشخصی بیان کنیم باید بگوییم هنر دینی به معنی استفاده از ابزار هنری در راستای تقویت آموزه‌های اصلی دین است، نه صرفاً ترویج آنچه مربوط به ظواهر دینی و تاریخ ادیان می‌شود.

به نظر حضرتعالی فرهنگ ارتباطی با امر اقتصاد دارد و آیا می تواند در رشد اقتصادی گره‌گشا باشد؟

بله قطعاً فرهنگ ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد، البته به شرط مدیریت صحیح. این مطلب را در قالب مثالی توضیح می دهم. در حال حاضر کشور فرانسه یکی از بزرگترین جاذبه‌هایش موزة لوور است. بسیاری از مردم با هدف دیدن این موزه به این کشور می‌روند. این حضور مردم درآمدهای کلانی را برای کشور فرانسه به دنبال دارد. شبیه این مطلب را در قونیه که مزار شاعر بزرگ فارسی‌زبان مولانا است، شاهد هستیم که گفته می‌شود امروزه ترکیه یک سوم درآمد نفت ایران از گردشگران قونیه درآمد دارد. جای آن دارد که ما نیز درست و شایسته از منابع فرهنگی خود در جهت بهره برداری اقتصادی استفاده‌کنیم.

 

سؤال پایانی، توجه و اهتمام دانشجویان و اساتید کشورمان را در توجه و ارزش‌گذاری به نسخ خطی چگونه ارزیابی می کنید؟

در خصوص توجه اساتید و دانشجویان به نسخ خطی باید گفت که همه شبیه هم نیستند، بعضی نسبت به این مهم عمیق‌تر و رفتارشان با این عنصر هویتی دقیق‌تر است و برخی نیز بی‌توجه و بی‌ملاحظه هستند. امروزه اگر چنان‌که شایسته است به ریشه‌های تاریخی هریک از شاخه های علوم بخواهیم بپردازیم قطعاً سرنخ‌هایی را در نسخ خطی ایران و اسلام می‌توانیم پیداکنیم، و این از جهت تقویت غرور ملی بسیار با اهمیت است.

از قول استاد نجیب مایل هروی، استاد برجسته نسخ‌شناسی عرض می‌کنم که در جوامع شرقی به ویژه کشورهای اسلامی، دانشجویان تمام شاخه‌های علمی و هنری باید دو واحد نسخه‌شناسی بگذرانند تا در متون پیشین ریشه‌های  علوم جدید را رصدکنند و با بررسی تاریخ علوم نوین در کتابهای کهن تمدن خودی حس احترام به فرهنگ و هویت ملی در آنها تقویت شود.

از چهرة ماندگار نسخه‌شناسی کشورمان شادروان استاد عبدالحسین حایری هم شنیدم که فرموده بودند: ما زمانی میتوانیم در جهان معاصر در میان سایر ملل احساس سربلندی کنیم که تاریخ علم و ادب و هنرمان را خودمان بنویسیم، و این جز از طریق بازشناسی نسخ خطی و فهرست‌نگاری و تصحیح انتقادی آنها میسر نیست.

از جمله کتاب ها و آثار این هنرمند برجسته البرزی می توان به «چیدمان کتیبه نگاری: گزیده ی کتابشناسی کتیبه های اسلامی ایران» ، « قلّه ای از طالقان، با قلمی گوهرنشان: نقد و معرفی کتاب»، « راز خط در آثار استاد غلام حسین امیرخانی»، «غائله ای از خط و قوانین غلط، سیاهه ای از سیاهکاران نسخه های خطی ساقط شده از مجموعه کتابخانه مجلس»، «کشتی ، کشکول یا جام شراب الگوی نادر ترین قطع کتاب» و «راز خط نستعلیق در آثار استاد امیرخانی» اشاره کرد.

 

*مهدیه دانایی

 

 

کد خبر 754438

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha