حضرت فاطمه (س) اسطوره ای دست یافتنی برای تمام نسل ها

اسطوره جلوه دادن الگوهایی چون حضرت زهرا(س) نه تنها دستیابی به این حضرت یا سایر ائمه را بلکه پیروی از ایشان را نیز سخت می کند.

خبرگزاری شبستان سرویس قرآن و معارف: "متاسفانه غلو در تمام مذاهب و ادیان وجود دارد و خاص شیعه نیست حال یا سهوا یا عامدانه. حضرت علی (ع) می فرماید دو گروه پشت مرا شکستند: جاهل متنسک و عالم متهتک. جاهل متنسک که ظواهر بسیار مذهبی دارند اما به قشر و پوسته ای از دین اکتفا می کندد و گروه دوم که عالمانه پرده دری می کنند  و ظاهر دین را مستمسک بهره برداری مطامع خود قرار می دهند. در طول تاریخ دسته اول جاهلانه و دسته دوم عامدانه لطماتی به اسلام وارد کردند من جمله غلو . یکی از پیامدهای ورود غلو عدم الگوگیری از بزرگانی است که در مورد آنها غلو شده است در حالی که در قرآن به آیاتی برمی خوریم که خطاب های تندی نسبت به پیامبر (ص) دارد این همه برای آن است که راه غلو بسته شود و بدانیم که رسول الله (ص) با همه عظمت خود که دردانه خلقت است  در نهایت مخلوق است نه خالق در واقع اسطوره جلوه دادن الگوها نه تنها دستیابی به انها را بلکه پیروی از ایشان را نیز سخت می نماید."

آنچه در ادامه می آید بخش دوم و پایانی گفتگوی خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با دکتر عاطفه زرسازان، عضو هیات علمی دانشگاه مذاهب اسلامی درباره جایگاه و شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) به مناسبت ایام فاطمیه است.

 

گاهی ما در بیان شخصیت و جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  به گونه ای عمل می کنیم و در حقیقت توصیفی از حضرت ارائه می کنیم که شاید برای اذهان امروزی قابل قبول نباشد. منظورم اکتفا کردن به این است که بگوییم حضرت صدیقه طاهره  دخت پیامبر و همسر امام علی و  مادر حسنین است. دیدگاه شما در این باره چیست؟

 

شاید این سخن شما در سال های قبل درست باشد  اما حقیقتا در چند سال گذشته و در مراکز تخصصی به طور مبسوطی درباره فضایل حضرت کار شده است که به عنوان نمونه می توان به دانشنامه فاطمی اشاره کرد که زیر نظر آقای رشاد در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی صورت گرفت یا جمع آوری احادیث حضرت در کتاب مسند فاطمه(س) که توسط آقای عطاردی انجام گرفت و ... .

 

اما ما گاهی چنان الگوهایمان را با توصیفات عجیب و غریب می ستاییم و آن ها را عملا از دسترس خارج می کنیم چون بر این باور هستیم که آن ها از جنسی دیگر بودند در حالی که قرآن می گوید پیامبر (ص)  مانند شما در بازارها راه می رود. ما عملا ائمه از جمله فاطمه زهرا (س) را در چنان لفافه ای می پوشانیم که گویا آن حضرت از منظومه ای دیگر است. دیدگاه تان در این باره چیست؟

 

متاسفانه غلو در تمام مذاهب و ادیان وجود دارد و خاص شیعه نیست حال یا سهوا یا عامدانه. حضرت علی (ع) می فرماید دو گروه پشت مرا شکستند: جاهل متنسک و عالم متهتک. جاهل متنسک که ظواهر بسیار مذهبی دارند اما به قشر و پوسته ای از دین اکتفا می کنند و گروه دوم که عالمانه پرده دری می کنند  و ظاهر دین را مستمسک بهره برداری مطامع خود قرار می دهند. در طول تاریخ دسته اول جاهلانه و دسته دوم عامدانه لطماتی به اسلام وارد کردند من جمله غلو . یکی از پیامدهای ورود غلو عدم الگوگیری از بزرگانی است که در مورد آنها غلو شده است در حالی که در قرآن به آیاتی برمی خوریم که خطاب های تندی نسبت به پیامبر (ص) دارد این همه برای آن است که راه غلو بسته شود و بدانیم که رسول الله (ص) با همه عظمت خود که دردانه خلقت است در نهایت مخلوق است نه خالق در واقع اسطوره جلوه دادن الگوها نه تنها دستیابی به آنها را بلکه پیروی از ایشان را نیز سخت می نماید.

 

برخی این موضوع را مطرح می کنند که سخن تازه ای در مناسبت های مذهبی مثلا در همین ایام فاطمیه وجود ندارد و گفتنی ها پیشتر گفته شده است. آیا می توان درباره سیره اهل بیت از جمله حیات حضرت فاطمه (س) سخن تازه و نو ارائه کرد؟

 

البته این نقد را قبول دارم که گاهی ما در تکرار مکررات اسیر می شویم و نمی توانیم معادل سازی مطابق نیاز جامعه و مناسب با مخاطب امروزی داشته باشیم . از این رو مخاطب دلزده  می شود از طرف دیگ این نکته هم قابل ذکر است که برخی افراد همواره دنبال حرف نو هستند در حالیکه اصول همه ادیان یکی بوده و فروعات نیز مشخص است قرار نیست حرف نو به معنی مطالب من درآوردی و نسبت دادن به دین جهت خوش آمدن مخاطب باشد بلکه حرف نو یعنی زاویه نگاه را تغییر دادن، نیازهای جامعه را سنجیدن، مخاطب را شناختن و به زبان او سخن گفتن است چنانکه قرآن بیان می دارد: ما یرسل الرسول الا بلسان قومه یعنی اول زبان مخاطب و نیازهای او را بشناس سپس مطالب دین را بیان کن.

 

چه باید کرد؟

 

تدبر کاری که قرآن از ما می خواهد . من به عنوان مسلمان وقتی قرآن می خوانم این تصور را بکنم مخاطب قرآن من هستم کاربرد آیه برای من کدام است؟ مثلا در سوره کوثر وقتی می خوانم انا اعطیناک الکوثر ، مخاطب کاف را خودم بگیرم یعنی فلانی ما به تو خیر کثیر دادیم پس به پاس آن نماز بخوان (نماز شکر) و قربانی کن وصدقه بده در حالی که اگر کاف خطاب را برای پیامبر (ص) بدانیم خود را کنار می کشیم و قرآن را از حیز انتفاع برای خودمان می اندازیم و بعد از یک مدت هم می گوییم قرآن مربوط به 1400 سال پیش است و برای ما کاربرد ندارد در حالی که این ضعف از طرف من مسلمان است که حد قرآن را در آنجا نگه داشته ام.

 

کد خبر 758388

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha