به گزارش خبرگزاری شبستان، رضا مهدوی با بیان این مطلب، افزود: با همین مبانی در این مراکز سعی دارند که به هنرجویان آموزش موسیقی ایرانی دهند!البته اخیراً با همکاری دفتر گسترش آموزشهای آزاد وزارت ارشاد و آموزش و پرورش کتابهای نوظهوری بر اساس موسیقی ایرانی روانه هنرستانها شده که باز هم خلاءهایی وجود دارد این در حالی است که بخش اعظم سرفصل های کتب درسی بر اساس موسیقی غربی است و بالطبع اغلب فارغ التحصیلان هنرستان های موسیقی به لحاظ نظری و عملی افرادی موفق نه برای موسیقی ایرانی و نه برای موسیقی غربی نیستند.
این کارشناس موسیقی ادامه داد: اتفاقأ افرادی که خارج از محیط مدرسه ای آموزش هنری می بینند رشد و خلاقیت هنرمندانه تری دارند چرا که تابع دروس اجباری و نامتجانس با فرهنگ خودی و بومی نیستند.
معرفی معلولان هنری به جامعه
به گفته مهدوی با این روش بدنه موسیقی ایرانی در آینده آسیب بیشتری خواهد دید چراکه فارغ التحصیلان نه در نوازندگی آموزش درستی داشته اند و نه در بخش نظری آموزش اصولی دیده اند که به عنوان معلولان هنری در جامعه شناخته می شوند.
وی تصریح کرد : وقتی هنرجویان ساز ایرانی را با سرفصل موسیقی غربی می نوازند قواعد موسیقی ایرانی را تحت لوای موسیقی غربی آموزش خواهند دید و نمی توانند به شیوه و مکتب خاصی در موسیقی ایرانی اتکا و متمرکز شوند در نتیجه فردی نهایتاً در سطح متوسط عملی کار خواهد شد و درس ها را برای نمره ایده آل می گذراند و اکثر این هنرجوها وارد دانشگاه نمی شوند و اغلب در همان مقطع رها می کنند، مگر تعداد اندکی آنهم به واسطه تکمیل معلومات خود توسط استادان طراز اوّل در محیطهای خصوصی.
بی عدالتی در آزمون سراسری دانشگاه ها
عضو شورای تخصصی ـ موضوعی دفتر تألیف کتب درسی تصریح کرد : نتیجه این رویکرد به ما این چنین نشان داده که اهّم فارغ التحصیلان دانشگاهی ما از خروجی هنرستان ها نیستند بلکه دانش آموزان دیگر رشته های علوم نظری به ویژه ریاضی فیزیک، خواهند بود. البته این خود نیز مشکل اساسی به واسطع بی عدالتی آزمون سراسری در دانشگاه هاست، استادان در سر کلاس درس در مقطع کارشناسی باید برای دانشجو که در بخش عملی توانمند است مباحث دروس عمومی و نظری چهار سال دبیرستانی را تکرار کند.
وی با بیان اینکه ما با این ترتیب در دانشگاه ها هم ضعیف هستیم، گفت : هنرجویان موسیقی در مراکز خصوصی بیشتر رشد می کنند تا در مراکز آکادمیک و دانشگاهی و این ایراد بزرگی است که بر سیستم آموزشی دولتی وارد است که چرا در جذب استادان نخبه عاجز است و دانشکده های موسیقی تکرار چهار ساله و در چند سال گذشته نظام جدید سه ساله هنرستان است.
برای هنرجوی موسیقی ایرانی فواصل موسیقی غربیِ کلیسایی را تدریس می کنند
این پژوشگر در مورد وضعیت هنرجو ها در زمینه موسیقی غربی نیز خاطر نشان کرد: به طور کلی مبانی تئوری و عملی محیط های آموزشی موسیقی ضمن اینکه از گذشته تاکنون تغییر محتوایی اصولی نداشته و مباحث درسی به روز و بومی سازی شده نیست ، و برای هنرجوی موسیقی ایرانی و هنرجوی موسیقی غربی به طور یکسان فواصل موسیقی غربیِ کلیسایی را تدریس می کنند.
وی خاطر نشان کرد:در پیشرفته ترین حالت موسیقی قرن 18 و 19 در سرفصل درسی است که این مباحث در اروپا تکمیل شده و نکات جدیدتری در کنار مبانی موسیقی مدرن و تلفیقی آموزش داده می شود در واقع در یک جمله باید گفت که مبانی نظری و حتی عملی موسیقی در ایران نسبت به دیگر کشورها پیش پا افتاده است.
از استادان برجسته موسیقی ایرانی چه بهره ای برده ایم
این مؤلف و آهنگساز موسیقی کودک با اشاره به اینکه ما در زمینه عملی و تئوری در موسیقی ایرانی و غربی استادان برجسته ای داریم اما تا کنون نتوانسته ایم از این اساتید برای تدریس بهره بگیریم گفت:به سه دلیل عمده از استادان بهره گیری نشده است نخست آنکه اکثر استادان برجسته موسیقی محتوای دروسی را که در این مراکز آموزشی باید به هنرجو آموزش داده شود را قبول ندارند. دوم اینکه هنرجویان خلاق و نخبه نیز در کلاس های خصوصی این استادان با شرایط بهتری تربیت و از حمایت های بیشتری از سوی استاد خود برخوردار می شوند و سوّم اینکه هنرستان ها بودجه کافی برای پرداخت حق التدریس به استادان را ندارند و مقدار این وجه به حدی پایین است که برای یک استاد درجه یک که به جای خود، برای رده های پائین تر هم گذاشتن وقت برای تدریس فقط صرف انرژی است.
وی ادامه داد: گرچه در دنیا استادان درجه اول بیشتر تمایل دارند در مراکز رسمی و دولتی تدریس کنند و در مرحله بعد در مراکز خصوصی، اما زمانی که حق استاد ادا نشود طبیعی است که مدرسان بیشتر علاقه مند هستند که در مراکز خصوصی و شخصی خود هنرجو تربیت کنند. و یا به عبارتی هنرجویان را از سر کلاس درس هنرستان و دانشگاه تشویق و ترغیب می کنند که جهت یادگیری مطالب بیشتر به مراکز غیردولتی و یا منازلشان می کشانند.
رشته موسیقی در آموزش و پرورش هنوز به رسمیت شناخته نشده است
مهدوی در چرا جویی این موضوع که در چند سال پس از انقلاب اسلامی چرا تغییری در نحوه آموزشی هنرستان ها و دانشکده های موسیقی ایجاد نشد اظهار داشت:در آموزش و پرورش رشته موسیقی هنوز به رسمیت عمومی شناخته نشده و آموزش و پرورش تنها مدارک را مهر و امضا می کند! و تمایلی ندارد در این بخش حضور جدی پیدا کند! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم هنرستان ها را نیم بند اداره می کند و ارشاد استان تهران برای هنرستان موسیقی مدیر تعیین می کند.
وی یاد آور شد:از سویی به دلیل احتیاطی که در امور موسیقی دارند تلاشی برای تغییر سیستم آموزشی این هنرستان ها هم ندارند. هرچند که اخیراً می خواهند در بحث محتوا گام به گام بنا بر ضرورت زمانه حضور فعالتری داشته باشند که خود بنده هم عضو آن شورای ممیزی و تصویب متون درسی جدید هستم. بالطبع فضای دانشگاهی هم متأثر از فضای دوره متوسطه است، پس نمی توان انتظار چندانی داشت.
تشکیل شورای تخصصی رشته موسیقی در آموزش و پرورش
مهدوی در توضیح آنکه بهتر است این رشته زیر نظر آموزش و پرورش اداره شود اضافه کرد: اگر آموزش و پرورش مثل دیگر رشته ها تولیت این امر را بر عهده بگیرد و پشتیبان آن شود و برای دروس آن سرفصل تعیین کند مثل دیگر رشته های هنری و فنی در موسیقی هم تغییرات عمده ای به سمت کیفی تر شدن خواهیم داشت.
وی اضافه کرد:در واقع آموزش و پرورش باید شورایی تشکیل دهد که استادان موسیقی گرد هم آیند و این شورا برای بخش موسیقی هنرستان ها تصمیم گیری کنند تا به نتیجه درستی برسند و حداقل اینکه راه دیگری را انتخاب کنند و شیوه های متعدد دیگری را در آموزش موسیقی در پیش گیرند که حداقل فاصله محتوایی دروس عملی و نظری هنرستان تا دانشگاه موسیقی منطقی شود.
تکرار نشدن اشتباهات گذشته یعنی نیمی از راه درست پیمودن
این نوازنده سنتور در پاسخ به پیش گرفتن راه آزمون و خطا و امکان اشتباه مجدد در سیستم آموزشی برای موسیقی اظهار داشت: در حال حاضر از راهی که رفته ،می روند به نتیجه ای نرسیده ایم. یقین دارم در تجربه ای دیگر این چنین نخواهد بود چون انسان طبیعتاً باید از گذشته ها درس بگیرد و اشتباهات گذشته را تکرار نکند و تکرار نشدن اشتباهات گذشته یعنی نیمی از راه درست پیمودن.
وی اضهار کرد:اما تا زمانی که مشخص نیست با دایر بودن هنرستان موسیقی ما از هنرجوی این رشته چه می خواهیم و چه انتظاری داریم و دورنمای او چه خواهد بود نه نوازنده خوب داریم نه کارشناس خوب و در نهایت همان معلول هنری به جامعه تحویل می شود. مراکز آموزشی موسیقی باید مهد تربیت هنرجوی خوب و با صلاحیت باشند و تضمین کننده آینده ارکسترهای جدّی و فعال در نهادها و سازمانها و حتی بخش خصوصی.
پرهیز از تشکیل شوراهای فرمایشی
این موسیقیدان گفت: متأسفانه در شوراها اغلب اعضا تکراری هستند و در بسیاری از موارد هم پیش می آید که در ظاهر موافق هم هستند ولی نظر واقعی خود را رو در روی یکدیگر نمی گویند و این باعث فریب مدیران هنری می شود؟! باید دولت به جای این شوراهای فرمایشی شورایی واقعی از طیف های گوناگون استادان را دور هم جمع تا به یک اتفاق نظر برسند و تعیین کنند تا چه اندازه از ژانرهای مختلف موسیقی نیاز هست که در آن هنرجو تربیت شود و آیا اینان به تولید آثار شاخص می رسند و اصلاٌ چه تعداد کارشناس نظری در جامعه موسیقی نیاز داریم؟
وی گفت:بعد از این پرسش ها آنها به یک جمع بندی از خرد جمعی برسند و در نهایت به فکر اصلاح آموزش هنر مظلوم موسیقی برسیم. که امروزه ضرورت وجود آن بیش از پیش برای متولیان حکومت شناخته شده است.
نه سنتی هستیم ، نه مدرن
مؤلف کتاب ترنّم خاطر نشان کرد: در کشور ما برای آموزش موسیقی روی محور مدوّنی حرکت نمی شود، نه سنتی هستیم و نه مدرن و نه حتی می توانیم ادعا کنیم که با دانش روز همگام شده ایم و با توجه به ذخایر موسیقی ای که داریم در درس تاریخ موسیقی هم نتوانسته ایم تاریخ کاملی از موسیقی ایرانی را در اختیار هنرجویان قرار دهیم. در هنرستان های موسیقی در مبانی موسیقی ایرانی هم گامی برنداشته ایم که اگر عملی کارهای قوی از هنرستان ها نداریم حداقل بتوانیم نظریه پردازان و کارشناسان قوی در این رشته تربیت کنیم .
وی افزود:این مهم میسر نمی شود مگر اینکه در آموزشهای موسیقی چند گزینه ای فارغ از هر استانداردسازی به صورت حرفه ای و متمرکز بر روی سرفصل های درسی و شیوه های تربیتی خارج از روال مَدرسی تمرکز شود.
صورت مساله را پاک نکنیم
مهدوی درباره واژه موسیقی جهانی و تشکیل شوراها گفت: آموزش و پرورش با تشکیل یک شورای تخصصی موسیقی در تصمیم گیری قاطع و دادن فرصت قانونی به این شورا موضوع را مجدداً بررسی کند تا راهی مناسب را برگزیند و برای معلمین هنری با کمک وزارت ارشاد بودجه مناسب در نظر گیرد.
وی ادامه داد:اگر می خواهیم شرایط آموزش مَدرسی موسیقی بهتر شود باید به پیشینه آموزش شفاهی وشنیداری در کنار متد جدید آموزش مکتب جدید توجه کافی داشت. و اینکه اندک هنرستان های موجود را هم تعطیل کنند چاره درستی نیست، با این سبک و سیاق پیشرفتن لطمه بر پیکره موسیقی خواهد زد. اصولا باید نقایص را مرتفع نمود نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد.
این یک اشتباه بزرگ است که مدارک دانشجویان رشته موسیقی ایرانی را ایرانی بدانیم و دروس کلاسیک غربی را جهانی
وی افزود :البته در حال حاضر نکته مهم دیگری که وجود دارد همین واژه مصطلح غلط "جهانی" است که دارد آسیب جدّی به روح و روان هنرمندان ایرانی می زند. واقعاً عجیب است قبل از انقلاب اسلامی چنین چیزی وجود نداشت، حالا بعد از انقلاب به چنین چیزی می رسیم آنهم با داعیۀ غرب ستیزی!! این یک اشتباه بزرگ است که مدارک دانشجویان رشته موسیقی ایرانی را ایرانی بدانیم و دروس کلاسیک غربی را جهانی! نمی دانم عالمان شورای انقلاب فرهنگی از چه چیزی دفاع می کنند؟!
مهدوی با اشاره ای به دوران مدیریت خود در مراکز آموزشی گفت: بنده در هنرستان موسیقی حوزه هنری و موسیقی دانشگاه سوره سالیانی به همراه تیم اجرایی و آموزشی زحمت کشیدم و بهترین کادر علمی ـ عملی موسیقی را فراهم ساختم و بهترین خروجی ها به جامعه عرضه شد البته طبق گواهی اهل فن که هرکدام در حال حاضر از چهره های شاخص هنری موسیقایی هستند و طی نامه ای رسمی 6 تن از اعضاء .
برجسته هیأت علمی دانشگاه تهران برای بنده گواهی ای اعطا کردند به وزارت علوم در اواسط دهه 70 جهت ارتقا به تحصیلات تکمیلی در چند شاخه موسیقایی.
ترویج آموزش صحیح منطبق بر تولید هنر دینی
بر اساس گزارش پایگاه خبری حوزه هنری ،مدیرکل مرکز موسیقی حوزه هنری در رابطه با آموزش در حوزه هنری گفت: قطعاً آموزشهای هنری در حوزه هنری متفاوت تر از دیگر مراکز خواهد بود و در این حوزه فلسفه دیگری وجود دارد که نهایتش ختم به خیر خواهد بود و به نظرم یکی از رسالتهای مهم حوزه در کنار کشف و جذب و حمایت استعدادهای درخشان، ترویج آموزش صحیح منطبق بر تولید هنر دینی است که به نظرم هیچ جایی بهتر از حوزه نمی تواند عمل کند.
چندگانگی در فعالیتها
این کارشناس موسیقی کودک در مورد فعالیت اخیر شبکه آموزشی در رابطه با موسیقی گفت: حقیقتاً نه دوگانگی بلکه چندگانگی وجود دارد و همه ما را رنج می دهد. در همین سازمان یک قطعه مذهبی را اجازه پخش نمی دهند ولی آموزش و ترویج موسیقی دارند آنهم به اشکال گوناگون. البته فی نفسه کار خوبی می کنند و همه ما باید حمایت کنیم چرا که بیانگر یک رویکرد نوین در سازمان و نیز ورود هوایی تازه در صدا و سیما است که هم می تواند هنرمندان را راضی کند و هم تبعات مثبت آن شامل مردم فهیم و هنردوست ایران باشد.
پایان پیام/
نظر شما