فلسفه اخلاق از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(1)

آیت الله مصباح یزدی از جمله کسانی است که با پرداختن نظام مند به بحث فلسفه اخلاق،می توان گفت که در این زمینه پیشگام بوده اند.


خبرگزاری شبستان: فلسفه ی اخلاق یکی از شاخه های فلسفه است که به بررسی و تدقیق مفاهیم اخلاقی می پردازد. در فلسفه اخلاق سئوالاتی از این دست مطرح می شود که مفاهیم اخلاقی چون خوب ، بد و بایسته و شایسته از چه حیث معرفتی برخوردارند.درواقع فلسفه ی اخلاق از ملاک خوب بودن یا بد بودن افعال اختیاری انسان بحث می کند و ملاک ها و معیارهای خوب بودن و بد بودن افعال اختیاری را می سنجد.این که ماهیت و چیستی مفاهیم اخلاقی از چه قرار است مسئله ای است که در فلسفه اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد.یکی از مشکلاتی که پیرامون فلسفه اخلاق در تفکر اسلامی وجود داشت تبود یک نظام و تئوری خاص برای سامان دادن نظامی به نام فلسفه اخلاق در تفکر اسلامی بوده است.پراکندگی منابع در موضوعات مختلف همچون کلام،فلسفه،فقه،اصول،تفسیر و غیره سبب ان شده است که سیستمی به نام فلسفه اخلاق در تفکر اسلامی وجود نداشته باشد.
-آیت الله مصباح یزدی از جمله کسانی است که با پرداختن نظام مند به بحث فلسفه اخلاق،می توان گفت که در این زمینه پیشگام بوده اند.از وی در زمینه های فلسفه اخلاق آثار بسیاری به زبان های عرب و فارسی وجود دارد که از جمله های آن ها می توان به اثار زیر اشاره کرد:
فلسفه اخلاق،کلمه حول فلسفه اخلاق به زیان عربی،دروس فلسفه اخلاق،نقد و بررسی مکاتب اخلاقی.سعی داریم تا به برخی از مطالب مهم و پاسخ های که ایشان به پرسش های فلسفه اخلاق داده اند را بیان کنیم.


طرح مسئله:
-یکی از پرسش هایی که در فلسفه اخلاق مطرح است پیرامون نسبت الزام در گزاره های اخلاقی و اختیار انسان است.در گزاره های اخلاقی ما از دو مفهوم باید و نباید استفاده می کنیم.مثلا می گوییم که باید راست گفت و نباید دروغ گفت.در گزازه های اخلاقی مفاهیم الزام آور باید و نباید در گزاره ذکر می شوند.فیلسوفان اخلاق هنگامی که قوام حکم اخلاقی را به الزان دانسته اند دچار این مشکل شده اند که چه رابطه ای میان اختیار انسان از یک سو و مفاهیم الزام آور از سوی دیگر وجود دارد.به بیان دیگر مشکل از این جا آغاز شده است که از سویی ارزش فعل انسان به اختیاری بودن آن است و از سوی دیگر در گزاره های اخلاقی مفهوم باید که حاکی از الزام است اخذ شده است و چگونه می توان میان این دو را جمع کرد.
در میان فیلسوفان غربی امانوئل کانت این گونه به این پرسش پاسخ داد که از آن جا که این الزام از طرف عقل خود انسان است لذا با اختیار منافاتی ندارد.به نظر کانت،الزامی با اختیار انسان منافات دارد که از خارج بر انسان تحمیل شده باشد.و الزامی که از جانب عقل بر انسان تحمیل می شود می تواند با اختیار انسان جمع گردد.

 

پاسخ های آیت الله مصباح یزدی:
آیت الله مصباح یزدی به دو گونه به این مسئله پاسخ می دهند.پاسخ نخست از طریق ماهیت زبانی گزاره های اخلاقی است.و پاسخ دوم از طریق تفکیک الزام و اختیار و تعلق داشتن آن ها به دو حوزه گوناگون و مختلف است.
پاسخ اول:
گزاره ی اخلاقی روبرو را در نظر بگیرید:«باید راست گفت.»این گزاره حالت انشایی و امری دارد .این گزاره را هم در نظر بگیرید:«راست گفتن خوب است.»این گزاره حالت خبری دارد.به نظر آیت الله مصباح یزدی ماهیت گزاره های اخلاقی اساسا از نوع دوم است.یعنی گزاره های اخلاقی،گزاره هایی خبری و اخباری اند.در واقع صورت اصلی گزاره اخلاقی به صورت«راست گفتن خوب است» تصویر می شود.بنابراین اگر ماهیت زبانی گزاره اخلاقی خبر باشد و نه انشاء،آن گاه این پرسش که اختیار انسان با الزام چگونه جمع می شود تخصصا از موضوع خارج است.

پاسخ دوم:
فرضا اگر ما قضایای اخلاقی را از قبیل انشائیات بدانیم و اگر قوام حکم اخلاقی را هم به الزام بدانیم می توانیم از نظر آیت الله مصباح به این پرسش این گونه پاسخ دهیم که در این پرسش میان امور تکوینی و تشریعی خلط شده است.
به عبارت دیگر آن چه که در ارزش اخلاقی می بایست رعایت شود این است که از اختیار تکوینی انسان،فعل اخلاقی صادر شود یعنی فاعل فعل اخلاقی زمانی که می خواهد کاری را انجام دهد تکوینا اختیار داشته باشد که بتواند انجام بدهد یا انجام ندهد.اما الزامی که از فعل اخلاقی استفاده می شود الزام تشریعی است و نه تکوینی.از نظر آیت الله مصباح اصل این اشکال از این جا ناشی شده است که ایجاب اعتباری با ایجاب تکوینی خلط شده اند.در واقع به نظر ایت الله مصباح،الزامی که در گزاره های اخلاقی وجود دارد الزامی از مقوله تشریع و اعتباری است و نه امری تکوینی.و از آن جا که امر تشریعی با امر تکوینی قابل جمع است لذا در این صورت اشکالی پیش نمی آید. 

م.شرف
پایان پیام/

کد خبر 76091

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha