خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ شامگاه یک روز سرد زمستانی برای یک دیدار گرم و صمیمی با مادر شهید«محمد حسین رئوفی فرد» عازم محله منتظری یا همان خیابان خاکی قدیم، شدیم، محله ای با همان معماری سنتی و با کوچه هایی باریک و کاهگلی، اما مردمانی با صفا و مومن، این را از نزدیک بودن مساجد و حسینیهها در اینجا می توان به خوبی تشخیص داد؛ قرار است چند تن از طلاب حوزه علمیه سفیران هدایت بیرجند با خود پرچم متبرک به حرم امام رضا(علیه السلام) را برای زیارت و تبرک جویی به منزل شهید بیاورند.
مادر و خواهر و داماد شهید هم به استقبال طلاب حوزه می آیند، برق خوشحالی در چشمان پر از اشک مادر شهید رویت می شود؛« خوش آمدید، ما را سرفراز و خوشحال کردید، شما چشم و چراغ اسلام و نظام هستید، خدا به شما که به اسلام خدمت می کنید عزت بدهد! خدا دشمنان اسلام و نظام را ریشه کن کند!» چند دقیقه ای را برای پیروزی اسلام بر کفر و سلامتی و عزت طلاب و جوانان کشور دعا می کند.
سال ها دوری از فرزند قامت مادر را خمیده کرده است، پاها هم دیگر یاریگر او نیست، به کمک دخترانش در حالی که شیشه زرد رنگی در دست دارد، بر روی صندلی در همان ورودی اتاق می نشیند، باید شربت یا چیزی شبیه آن در ظرف باشد، مادر هر دو سه دقیقه یکبار چندقطره از آن را می خورد و بر حسین(علیه السلام) سلام میکند، خیره خیره به سمت ظرف نگاه می کنم که می گوید:«این ظرف آب دارد، لب و گلویم خشک می شود و باید چند قطره ای آب بخورم، خدا را شکر می کنم که امروز می توانم حداقل دو رکعت نمازم را خودم بخوانم».
انقلاب ایران را گلستان کرده است!
حجت الاسلام والمسلمین «صدرالدین عارفی»، مدیر حوزه علمیه سفیران هدایت بیرجند که خود به سرکشی از خانواده این شهید بزرگوار به همراه چند تن از طلاب آمده است، از یکی از طلبه ها می خواهد که پرچم متبرک به حرم امام رضا(علیه السلام) را برای زیارت خدمت مادر شهید بیاورد. مادر شهید با دیدن پرچم امام رئوف صدای گریه اش بلند می شود، او در تمام لحظات برای نظام و انقلاب دعا می کند، با اینکه خود کسالت دارد اما از شرایط راضی است و می گوید: « انقلاب ایران را گلستان کرده است؛ اما هنوز برخی ها می نالند، اینها قبل از انقلاب و شرایط آن را درک نکردند که اوضاع مردم چطور بود.»
خانم «نساء مزیدی»، مادر شهید محمدحسین رئوفی فرد با ارزش ترین دارایی خود که یک باب منزل مسکونی است را وقف حوزه علمیه کرده و از این موضوع خوشحال است، مدیرحوزه علمیه سفیران هدایت بیرجند چند دقیقه ای در مورد این امرخداپسندانه مادر شهید سخن به میان می آورد.
حجت الاسلام عارفی به یک وقف خداپسندانه که در دو قرن پیش در مصلی بیرجند انجام شده است اشاره می کند و می گوید: « ماه صفر برای روضه به مصلی رفته بودیم و آنجا روضه خوان می گفت این چند شب عزاداری که اینجا صورت می گیرد وقف آن به 212 سال قبل بر می گردد که توسط فلان شخصیت صورت گرفته و الان هنوز در حال اجرا است؛ با خودم گفتم او چه سعادتی داشته که کاری را کرده که بعد از دو قرن هنوز نام او را به نیکی یاد می کنند و انگار زنده است، این مکانی که شما وقف حوزه علمیه کردید از همین نوع است و سالهای سال از شما و فرزند شهیدتان در این مکان به نیکی یاد خواهد شد؛ چراکه شما نه تنها فرزندتان را در راه خدا دادید، بلکه منزل مسکونی خود را هم در راه ترویج دین خدا وقف حوزه علمیه کردید».
او می گوید:« حوزه علمیه به پاس این امر خداپسندانه هر سال در سالروز شهادت شهید رئوفی فرد، مجلسی را برای شهید در حوزه سفیران برگزار خواهد کرد».
نماز شب برای پیروزی نهایی اسلام!
منزل مسکونی که وقف حوزه علمیه شده، در آن نماز شب مادر شهید ترک نشده است، او می گوید:« من در این منزل روزی بین پنج تا 14 هزار صلوات می فرستم و هنوز نشده که کمتر از پنج هزار صلوات برسد، تسبیح دست من است و هر دور که تمام می شود یک عدد عناب داخل ظرف می اندازم، نماز شب من در این خانه ترک نشده، شب های چهارشنبه و جمعه هم نماز امام زمان(عج) می خوانم و برای پیروزی نهایی اسلام دعا می کنم».
خانم مزیدی از برپایی مجالس روضه اهل بیت(علیه السلام) به خصوص در دهه فاطمیه در این منزل برایمان می گوید و اینکه به لطف خدا توانسته تا امروز روضه را در این منزل در هر شرایطی برگزار کند، اعتقادات او بسیار راسخ است و انسان در محضر چنین مادرانی احساس شرمندگی می کند، با خودم میگویم احمق های خارج نشین که برای براندازی نظام لحظه شماری می کند و هر روز وعده «تابستان داغ» و ... می دهند؛ باید باشند تا ببینند که مادران ایرانی با نظام و انقلاب شان پیمان ایمانی بسته اند و تا پای جان پای عهد خود هستند.
مادر، آبروی امروز خود را مدیون فرزند شهیدش می داند و می گوید: «این آبرویی که ما امروز داریم از همین شهید عزیزمان است، از خدا می خواهم که همیشه ما را در راه ولایت ماندگار نگه دارد تا مایه آبروی شهید باشیم؛ من نام نوه خودم را هم «محمد حسین» گذاشته ام تا راه دایی خود را برود، او پسر بسیار مذهبی و با ایمانی است و علاقه زیادی به حوزه دارد».
منزلی که وقف شده را چندین مرتبه می خواستیم بفروشیم؛ اما انگار قسمت نبود و این واقعا لطف خدا بود که امروز وقف حوزه شد، این را مادر شهید می گوید و از برخی مسئولان بدلیل عدم نامگذاری مکانی به نام شهید گلایه می کند. او می گوید: «پسرم با سر رفت اما بی سر برگشت، انتظار داشتیم که در بیرجند مکانی را برای آشنایی مردم با نام و رشادت های او به نامش می کردند، خیلی تلاش کردیم اما نشد، بعدها عکسی را در فلکه طالقانی به نام او زدند».
نذری برای انقلاب در حرم حضرت زینب(س)!
خانم مزیدی از روزهای ابتدای انقلاب و سفرش به سوریه تعریف میکند و میگوید:« همان اوایل جنگ بود که به همراه پدر شهید عازم سوریه شدیم، نذر کرده بودیم که وقتی به سوریه رسیدیم برای پیروزی اسلام و نظام 500 تومان در حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) و 500 تومان در حرم حضرت رقیه(سلام الله علیها) بیندازم و این کار را کردیم، از همان زمان هر شب چهارشنبه و جمعه برای سلامتی امام عصر و پیروزی نهایی اسلام، نماز امام زمان(عج) می خوانم، الان هم بعد از نماز برای جوانان انقلابی و خدمتگزاران به نظام و اسلام دعا میکنم».
سرتيپ 2 «محمدحسين رئوفي فرد» در نهم مهرماه 1334 در شهر بيرجند متولد شد، او تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در بیرجند به پايان رساند و با ديپلم مكانيك فارغالتحصيل شد، شهید رئوفی فرد در 26 خرداد 53 به استخدام هوا نيروز درآمد و پس از گذراندن دورههاي نظامي، براي يادگيري پرواز با بالگرد به دانشكده مركز آموزش هوانيروز اصفهان اعزام شد.
شهید رئوفی با رشادت های خود پس از انقلاب به مناطق آشوب زده و به خصوص مبارزه با اشرار و سوداگران مواد مخدر گوشهاي خدمات زیادی را به کشور کرد، آخرين ماموريت اين خلبان شجاع هوانيروز در غرب كشور رقم خورده است. سرانجام در 10 اسفند 58 پس از انجام ماموريت در اطراف بانه عازم بازگشت به سقز ميشوند كه در گردنه خان هدف گلولههاي اشرار قرار ميگيرند و سقوط ميكنند.
بالگرد و خلبانان پس از سقوط در زير خروارها برف مدفون و گروههاي اكتشاف مدت دو ماه به جستجو ميپردازند تا اينكه پس از ذوب شدن برفها در 22 فروردین 59 لاشه متلاشي بالگرد و دو خلبان شهيد را پيدا ميكنند.
گزارش و عکس: جواد شریفی نیا
نظر شما