مشکل گشایی های دعای تحویل سال از سبک زندگی

حجت الاسلام بهاری با بیان اینکه درک «أَحْسَنِ الْحَالِ» لوازم و آدابی را می طلبد، گفت: اینکه بخواهیم گستره این دعا را به ابعاد صرفا مادی یا معنوی تقسیم کنیم درست نیست، احسن الحال جمیع احوال بشر را مطرح می کند، هم بعد مادی و هم بعد معنوی را.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: با شروع سال جدید بسیاری از مردم تصمیم می گیرند نگرش خود به زندگی را تغییر دهند و با دگرگونی طبیعت آنها نیز آماده بهاری دیگر شوند. این تحول می تواند شروعی برای زندگی بر اساس اخلاق، احترام، مهربانی، کمک به همم نوع باشد.

 

بر آن شدیم با توجه به آنچه که در دعای تحویل نسبت به مساله تغییر احوال بیان شده است، سبک زندگی که در این دعا بیان شده را بررسی کنیم. در این راستا با حجت الاسلام «ابراهیم بهاری»، استاد اخلاق و کارشناس مذهبی به گفت وگو پرداخته ایم که حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:

 

دعای تحویل سال چه سبکی از زندگی را به معرفی می کند و اساسا چرا در این دعا از خداوند تغییر و تحول را در طلب می کنیم؟

 

دعا در مجموعه زندگی انسان عنوان یک سلاحی است که برنده تر از این سلاح قطعا در اختیار انسان قرار نگرفته و نمی گیرد، دعا یک رابطه عاطفی و ارتباط بلاانقطاع و بی واسطه بین خالق و مخلوق است. اینکه دعاکننده چگونه در مسیر دعا قدم بردارد، مستلزم آن است که فرد قواعدی را رعایت کند، معصومین(ع) در همه ابعاد چه دعاهای شخصی و و چه دعاهای اجتماعی مسیری را به ما نشان داده اند، این دعاها برخی دنیوی و برخی هم دنیوی و هم اخروی هستند، برخی دعاها مناسبتی و برخی عمومی هستند به این معنا که برخی وقت خاصی دارند و برخی را می توان در هر زمانی خواند. مثلا دعای کمیل، دعای ندبه، دعای توسل مشخص است که در چه زمانی باید خوانده شوند اما برای دعایی مثل صلوات زمان مطرح نشده و گفته اند هر وقت شد به جا بیاورید و یا خواسته هایی که از خداوند داریم نیز در این ردیف قرار می گیرند.

 

دعایی که به وجود مبارک امام صادق(ع) منسوب بوده و آن را به نام دعای تحویل سال می شناسیم چندین فراز دارد که باید به آن توجه کنیم. شاید مجموعه چهارگانه این دعا  عظمت خالق را به ما نشان می دهد چنانچه می فرماید: «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ؛ که این فراز را در دعای جوشن کبیر هم  می بنیم.

 

تامل در این فرازهای کوتاه اما پرمعنا از چه حقیتی پرده برمی دارد؟

 

وقتی که به این عبارات دقت می کنیم در خواهیم یافت که هم تناسبی با محیط پیرامونی دارد مبنی بر اینکه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و هم نگاه درونی به ما دارد که در درون ما هم انقلابی رخ می دهد چون با توجه به تغییر فصل حتی درون انسان، فکر انسان و جسم انسان دگرگونی هایی ایجاد می شود.

 

در این دعا بیان می شود «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ» یعنی ای خدایی که در قلب ها انقلاب ایجاد می کنی، معلوم می شود اگر کسی می خواهد محبتی را جلب کند یا در ارتقایی از رشد قرار بگیرد قطعا واسطه های این ترقی خداوند است و خدا است که می تواند محبت ما را در قلب کسی زیاد کند و یا در قلب کسی نفرت نسبت به ما ایجاد کند چون بغض و حب به واسطه پروردگار عالم است که در قلب کسی ایجاد می شود. قلب مربوط معنویت است و ابصار به ظاهر بر می گردد، ما انقلاب طبیعت را می بینیم که درختان و زمین دگرگون می شوند و ما این دگرگونی و انقلاب را از خداوند برای خود و زندگی مان طلب می کنیم.

 

در ادامه دعا می خوانیم «یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ» یعنی ای کسی که تدبیر شب و روز می کنی، این عبارت بسیار حرف دارد، یک منجم می نشیند و طلوع آفتاب هزار سال دیگر را پیش بینی می کند که مثلا در 22 اسفند سال 1400 خورشید چه زمانی طلوع و غروب می کند. علت این نظم همان تدبیر خداوند است، قدرت لایتناهی که خداوند دارد و یک نظمی به این امور بخشیده است. کسی که ادعا می کند می خواهد تدبیری در زندگی اش بیندیشد باید از خداوند یاد بگیرد. در این قسمت از دعا از مدبر امور عالم درخواست می کنیم که سبک زندگی ما را بر اساس بهترین تدبیر رقم بزند.

 

خداوند شب را برای استراحت قرار دارد و روز را برای کار و تلاش انسان، اگر کسی این نظم را دگرگونه کرد دچار مشکل می شود، انسان هر چه قدر از نور دور می شود به تاریکی می افتد. چنان که شرع مقدس تمامی معاملات شب را مکروه می داند چون تقلب در شب را قوی می داند و اینکه به هر دلیلی ممکن است انقلاب در کالا صورت گرفته و در خرید و فروش قلب شود.

 

از طرف دیگر اگر بدن یک ثانیه شب استراحت کند بهتر از آن است که یک ساعت روز بخوابد، قدیمی ها به نماز عشا می گفتند نماز خفتن، می گفتند که نماز عشا را خواندند می خوابند و سحرخیز بودند، اول صبح در روشنایی سر کار می آمدند و به کار مشغول بودند و غروب دست از کار می کشیدند، شاید امروز جامعه برعکس شده و مصرف ها بالا رفته و فرم زندگی عوض شده اما ضررهای خودش را داشته است، از این مسایل کم نیست که بخواهیم به آن نبپردازیم لذا تدبیر در شب و روز برای این است که خداوند شب را برای استراحت بشر و روز را برای معاش و تلاش او قرار داد.

 

در ادامه دعا به چه ملزوماتی برای اصلاح سبک زندگی و درک حیات طیبه اشاره می شود؟

 

در ادامه دعا می خوانیم «یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ»،این یعنی هیچ نیرویی جز خداوند به همه احوالات عالم آگاه نیست. کسی که می خواهد زندگی اش را به بهترین شکل مدیریت کند، باید از خداوند در وهله اول همه چیز را بخواهد. در ادامه دعا می خوانیم: «حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ» و از خداوند می خواهیم و به او می گوییم که کسی جز تو قدرت تغییر ندارد،  من نمی توانم به سمت غیر خدا بروم و از خدا انتظار کمک داشته باشم، مردم وقتی می گوییم حول حالنا ناظر بر این مفاهیم است.

 

احسن الحال در ادامه این فراز چیزی است که باید برای دنیا و آخرت از خداوند بخواهیم، زمانی که «فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» برای برخی در آخرت اتفاق می افتد از خداوند بخواهیم که احسن الحال ما را در آن روز قرار دهد و ما را بینا در آخرت محشور سازد.

 

 رسیدن به احسن الحال چقدر در گروی معنویت و اخلاق است؟

 

این احسن الحال که از خداوند طلب می کنیم در همه ابعاد وجود دارد و اینگونه نیست که در آن فقط نگاه مادی وجود داشته باشد. آنچه در این دعا مطرح می شود همه جانبه است. یعنی خداوند را اینگونه مورد خطاب قرار داده که هم دنیا و هم آخرت را در آن مطالبه کرده است و مساله این نیست که فقط معنویت را مطالبه کرده باشد، آدمی که در معیشت مشقت داشته و مقداری هم ایمان متزلزل دارد ممکن است که اصلا دچار حالت خروج موقت از دین شود، حال اگر این شخص ارتزاق اش تامیین شود اعتقادش هم قوی تر می شود.

 

اینکه بخواهیم گستره این دعا را به ابعاد صرفا مادی یا معنوی تقسیم کنیم درست نیست، احسن الحال جمیع احوال بشر را مطرح می کند، هم بعد مادی و هم بعد معنوی را، گاهی خداوند حکمت و مصلحتی را برای انسان دارد، فرد دچار تزلزل و سختی می شود اما بعدها متوجه می شود که چه قدر به نفع اش بود که به آنچه می خواسته، نرسیده است.

مراحل دستیابی به احسن الحال به این آسانی نیست و قطعا مراتبی دارد که انسان به آن جایگاه برسد، این تحول در حال انسان که شروع می شود مثل یک رشد جنین است، رشد جنین در عرض 9 ماه متفاوت است، روز اول نطفه است اما روز آخر تبدیل به موجودی می شود که ذی شعور و ذی عقل است، معنویت انسان هم این گونه است وقتی که از خدا طلب احسن الحال می کند این احسن الحال بودن ابعاد بسیار بالایی دارد، هرکسی به اندازه ظرفیت اش قابلیت دریافت آن را دارد.

 

راه حفظ احسن الحال در بهار طبیعت چیست؟

 

خوش به حال کسی که وقتی خدا احسن الاحال به او ارزانی می کند ظرفیت اش را خودش ایجاد کرده باشد، چون برخی افراد زمانی که به برخی مراتب مادی و معنوی می رسند، به دلیل آنکه ظرفیت اش را ندارند، دچار سقوط می شوند. شمر بن ذی الجوشن، از نظر مقام معنوی جایگاه کمی نداشت، حافظ قرآن بود، بزرگ قبیله بود، در رکاب حضرت امیر(ع)در جنگ صفین شمشیر زد اما یک غفلت سبب شد تا این چنین سقوط کند.

 

مثال دیگر قارون است، او همه ثروت اش حلال بود، یک ذره از ثروت قارون حرام نبود، زمانی خداوند با او برخورد کرد که قاورن با ثروت خود دل مردم را سوزاند و یک روز به بستگان اش گفت که همه جمع شوید و کاروان تشکیل داد و شروع به سوزاندن دل مردم کرد، میان آنان حرکت کرد و بسیاری به حال و ثروت او غبطه خورده و دلشان سوخت و گفتند ای کاش ما هم با قارون بودیم، خداوند شب به زمین فرمود که او را ببلع، صبح که شد مردم دیدند که نه قارون هست و نه ثروت اش. گفتند خدا را شکر که با قارون نبودیم و اینان همان کسانی بودند که تا دیروز آرزو می کردند که کاش همراه قارون بودند.

 

در نتیجه باید توجه کنیم که احسن الحال ظرفیت می خواهد، وقتی در دعای قنوت می خوانیم: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً» ناظر بر همین احوالات است، برخی هم در این دعا «حسنه» را نمی گویند، در حالی که احسن الحال یعنی ظرفیت سازی در درون وجود انجام شود. لذا احسن الحال در بسیاری از موارد نهفته است.

 

کد خبر 773786

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha