آیت الله «سید صمصام الدین قوامی» در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، با اشاره به ابعاد مختلف بیانیه گام دوم انقلاب و جوان گرایی مدنظر در آن، اظهار کرد: جوان گرایی از ویژگی های بارز بیانیه گام دوم محسوب می شود، مقام معظم رهبری(مدظله العالی) همواره در جلسات شفاهی نیز روی مساله جوان گرایی تاکید ویژه ای دارند که حکایت از آن می کند که باید بیش از هر زمان دیگری با توجه به جوان بودن جمعیت کشور به مسایل این قشر توجه کرد.
این مجتهد نظریه پرداز مدیریت اسلامی ادامه داد: جوان امروز باید السابقون السابقون باشد، و باید به طور طبیعی راه خود را پیش برود، امام راحل زمانی که انقلاب کرد 79 سال سن داشت. اکنون مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب 79 ساله هستند. امام(ره) به جوانان بها می دادند، اکنون آقایانی که بعد از چهل سال پیر شده اند آن زمان جوانانی بیست و چند ساله بودند اما رهبر و بنیان گذار انقلاب به آنها مسئولیت می داد و بسیاری را فرمانده سپاه کرد. امام راحل که خود نزدیک ۸۰ سال سن داشت پرچم را به جوانان می داد، همین افرادی که اکنون سردار هستند آن زمان زیر ۳۰ سال سن داشتند. پس امام خمینی(ره) با وجود فاصله سنی که با جوانان داشت اما جوان گرا بود، ما می بینیم که در عرصه های مختلف سیاست و اقتصاد، جوانان را وارد عرصه می کرد.
وی تصریح کرد: این نشان می دهد که کار اجرایی را باید به جوانان داد تا پیش بروند اما پیشکسوتان باید آنها را حمایت کنند و این امر در همه ابعاد اعم از تولید علم، اجرا و سیاست ورزی صدق می کند، اکنون یک وزیر داریم که 37 سال سن دارد و می گوییم جوان است اما آن موقع حتی جوان تر از این وزیر داشتیم. می خواهم نتیجه بگیرم که باید بسیاری از امور را به جوانان بدهیم، لانه جاسوسی را جوانان گرفتند و فصل جدیدی را آغاز کردند و انقلاب نوینی را رقم زدند، امام راحل نیز آنها را تایید کرد. ابعاد متعددی در مورد جوانان مطرح است از جمله اینکه انگیزه شان بالا بود و در تصمیم گیری ماجراجوتر هستند، احتیاط هایی را که بسیاری از افراد دارند، در جوانان نمی بینیم.
امام جمعه پردیسان قم بیان کرد: کشور ما دارای ۳۵ میلیون جوان و نوجوان است که باید زمام دار باشند و عقب نمانند، بلکه پیشتاز بوده و در همه ابعاد جامعه حضور پیدا کنند، مثلا شهید «احمدی روشن» دانشمند هسته ای اما جوان بود، اکنون در موسسه رویان نیز مجموعه ای از جوانان فعالیت می کنند، حوزه علمیه، دانشگاه، دولت و نیروهای مسلح هرچه که جوان تر باشند در همه ابعاد بهتر است اما هرگز به این معنا نیست که افراد با تجربه و پیشکسوت منزوی شوند. در غرب مجلسی است که مادام العمر به افراد مسن اختصاص دارد. می روند آنجا فکر می کنند و راه نشان می دهند و آن کسی که باید اجرا کند و بدود و خسته نشود، جوان است.
آیت الله قوامی در ادامه ابراز کرد: امام موسی کاظم(ع) در سن بیست سالگی امام شدند و مسئولیتی جهانی را عهده دار شدند، اغلب امامان(ع) ما زیر ۳۰ سال به امامت رسیدند و دوران طولانی امامت داشتند برای مثال امام موسی کاظم(ع) سی و پنج سال امامت کردند که این نشان می دهد خود امامت که مقام بسیار حساس و اجتماعی و قوی است شاید خداوند عمدا می آید و کاری می کند که یک خط معنوی ایجاد کند، بعد امامی که خودش جوان است کابینه اش هم جوان می شود. پیامبر(ص) در سن چهل سالگی به نبوت رسیدند و ما می بینیم که در آن دوران به مدت ۲۳ سال از جوانان بسیار استفاده کردند، حضرت امیر(ع) نیز علی رغم جوانی سرلشکری اغلب جنگ ها را بر عهده داشتند.
رییس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی تاکید کرد: البته خود ۴۰ سالگی هم سن جوانی است. وقتی که جوان روی کار می آید یارانش هم در همان حدود هستند، یعنی کسانی که عهده دار مسئولیت می شوند جوان هستند، یک روح جوان گرایی در اسلام وجود دارد و اگر بتوانیم کار را به اجراییات و غیر اجراییات تقسیم کنیم، نماینده های مجلس و خبرگان می توانند سن بیشتری داشته باشند چون آنجا محل فکر و سیاست گذاری و برنامه ریزی است اما وقتی که یک نفر می خواهد اجرا کند باید جوان باشد، در قرآن طالوت هفده سال سن داشت که در مقابل جالوت می ایستد. این سنی نیست اما مسئولیتی پیدا می کند. داوود نبی و سلیمان نیز جوان بودند، حضرت موسی(ع) وقتی که با فرعون در افتاد هجده سال داشت.
وی اضافه کرد: بنابر این، این گونه نیست که کسی پیر شود و به جایی برسد، اکنون در حوزه علمیه کسی که می خواهد مرجع تقلید باشد باید حتما مسن باشد، در نجف این گونه نیست، شهید صدر وقتی که چهل سال سن داشت در حد مرجع بود، حتی در ابعاد علمی می شود زود مراحل را طی کرد، سهروردی که این همه سر و صدا در اشراق دارد وقتی که رحلت کرد 35 سال داشت. این سنی نیست اما این همه آثار و تالیفات از او باقی ماند و مکتبی را پایه گذاری کرد.
قوامی در پایان خاطرنشان کرد: بسیاری از اندیشمندان تاثیرگذار در سنین جوانانی به اوج رسیده و صاحب مکتب و نظریه شدند. خود ملاصدرا در سنین جوانی به تولید علم رسید. ابن سینا از آن جمله است، شهید ثانی وقتی به شهادت رسید، ۵۰ سال داشت، تمامی آثارش هم معتبر و درسی و منبع است. اما سوال آن است که او از چه زمانی شروع کرد که این قدر دارای اعتبار شد؟ پاسخ آن است که از جوانی آغاز کرد؛ اما اکنون طلبه های ما تصور می کنند سن شان باید بالا برود تا به جایی برسند در حالی که چنین نیست.
نظر شما