خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : در میان سینماگران، برخی فیلم کوتاه را در نگاه کلی همان فیلم بلند می دانند که در اشلی کوچک تر ساخته می شود، به همین خاطر باید مولفه های کلیدی ساخت فیلم بلند را رعایت کرد اما کوشید داستان را در بازه زمانی کوتاه تر برای مخاطب تعریف کرد. گونه ای دیگر از فیلمسازان اما به فیلم کوتاه این گونه نمی نگرند. آن ها بعضا فیلم کوتاه را برشی فرضی از یک فیلم بلند تلقی می کنند و به این ترتیب قائل به رعایت ساختارهای مالوف فیلمسازی در روایت و ساختار نیستند.
فیلم کوتاه «شب تولد» ساخته «امید شمس» که به تازگی برای حضور در جشنواره بین المللی «Xpo north» اسکاتلند انتخاب شده، از گونه نخست است. فیلمی که قواعد کلاسیک روایت را رعایت می کند و به مخاطب درباره چرایی و روند اتفاقات اطلاعات می دهد. فیلم گره داستانی ایجاد می کند و سپس با امکاناتی که در اختیار دارد گره گشایی می کند و به پایان بندی می رسد.
براساس آن چه گفته شد شاید به نظر برسد روایت کلاسیک داستان ساده است و «امید شمس» کار راحت تر را برای بیان داستان فیلم کوتاهش برگزیده اما با نگاهی عمیق تر، «شب تولد» در ایجاد ارتباط میان «نشانه سینمایی» و «معنایی که در ذهن مخاطب می سازد» ظرافت های جالب توجهی دارد. توضیح این که هر اثر سینمایی از آن جا که مبتنی بر نوعی بیان تصویری است لاجرم متکی به نشانه های تصویری خواهد بود. به این معنا که فیلمساز نشانه های تصویری فیلم را کاملا هدفمند در مقابل دیدگان بیننده قرار می دهد و از نمایش هر عنصر یا تمرکز بر آن هدفی را دنبال می کند. در این جا هیچ نشانه تصویری نمی تواند بی هدف در فیلم قرار گیرد که در این صورت، مخاطب دچار گمراهی بی مورد خواهد شد؛ چرا که به دنبال معنای آن در ادامه فیلم می گردد اما نمی یابد.
«شب تولد» برمبنای آن چه گفته شد اثری جذاب و دیدنی است؛ چرا که کارگردان نشانه ها را به معناهای مورد نظر فیلم می رساند اما این کار را به ساده ترین شکل ممکن انجام نمی دهد. به طور مثال کارگردان یک فیلم می تواند یک چاقو به مخاطب نشان دهد تا وقتی قتلی در فیلم اتفاق افتاد، مخاطب به یاد آن چاقو بیفتد. اما می توان آلت قتاله را مستقیم پیش دیدگان تماشاگر قرار نداد و سهمی برای دقت و گره گشایی ذهنی او در نظر گرفت.
شمس در فیلم خود دقیقا همین روند را پیش می گیرد. او مخاطبش را مجبور می کند همه عناصر بصری و کلامی مستقیم و غیرمستقیم فیلم را به دقت دنبال کند تا گره گشایی فیلم برای او به امری لذت بخش بدل شود. او حتی از این هم فراتر می رود و نشانه ها را تا حد ممکن تصادفی جلوه می دهد.
در تاریخ سینما فیلم هایی را سراغ داریم که با بهره گیری از این شیوه لذتی دوچندان به مخاطبان خود هدیه داده اند و نظر منتقدان را نیز به خود جلب کرده اند.
البته باید توجه داشت پیاده سازی این ساختار در فیلم کوتاه دشوار می نماید. کارگردان فیلم کوتاه زمان زیادی برای به ثمر رساندن قصه بر اساس نشانه ها در دست ندارد اما می توان گفت «شمس» در فیلم خود از این آزمون با موفق بیرون آمده است؛ چرا که ریتم فیلم تا حد قابل قبولی حفظ شده است.
از این ها که بگذریم «شب تولد»، داستان اختلاف دو همکار و دوست( احمد با بازی نادرفلاح و علی با بازی بابک بهشاد) که در شب تولدشان، وقتی در مسیر بازگشت به خانه هستند با رویدادی مواجه می شوند که در نهایت به تصویری تکان دهنده از قضاوت آن ها نسبت به یکدیگر منجر می شود. بخش عمده ای از فیلم در جاده ای برفی می گذرد؛ موقعیتی نمادین که به خوبی توانایی آشکار کردن درنده خویی انسان و به تصویر کشیدن سلب اعتماد میان آدم ها را پیدا می کند.
فیلم با نمای نگاه دو بازیگر اصلی -نشسته در ماشین- به زمین یخ زده در تاریکی شب و سکوتی وهم آلود پایان می یابد تا یادآوری کند این شب با همه شب های گذشته این دو کاراکتر متفاوت است. رابطه دوستی آن ها حالا وارد مرحله تازه ای شده که در آن دیگر از اعتماد، نشانی نیست. نکته دیگر پایان کلاسیک ماجرا و پرهیز کارگردان از انتخاب «پایان باز» برای فیلم است.
با نگاهی کلی به فیلم، نوعی انسجام در ساختار و داستان آن نمایان می شود. انگار ایده اصلی فیلمنامه، محور همه رویدادهاست و کارگردان از ابتدا تا انتهای فیلم به آن وفادار مانده. این میزان از تلاش برای حفظ فضای کلی کار شاید در ابتدا بیش از اندازه به نظر برسد اما باید توجه داشت حفظ انسجام یک فیلم کوتاه -با وجود ایده های ریز و درشتی که به ذهن عوامل می رسد- کار ساده ای نیست.
«شب تولد» دومین ساخته کوتاه «امید شمس» به حساب می آید. او پیش از آن «گذر» را با همکاری «پوریا پیشوایی» ساخته بود. ساخته 24 دقیقه ای شمس تاکنون مورد توجه بسیاری از جشنواره های بین المللی قرار گرفته و جوایزی کسب کرده است.
نظر شما