خبرگزاری شبستان:حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار با جمعی از اعضای تربیت معلم استان تهران به معنای اسلامی کردن دانشگاه ها و نسبت آن با فلسفه اسلامی اشاره کردند.
بنابه گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسراءآیت الله جوادی آملی همزمان با فرار سیدن عید سعید قربان در دیار جمعی از اعضای تربیت معلم استان تهران فرمودند: مهمترین نکتهای که در اعیاد برای ما مطرح است این است که شما میبینید اسلام بر اساس آن حقمحوری، میلاد هیچ شخصی را عید معرفی نکرد روزی که مثلاً پیامبر به دنیا آمد، روزی که امامی از ائمه(علیهم السلام) به دنیا آمدند که یک شخص مطرح است عید ما نیست البته مسرور هستیم، جامه نو در برمیکنیم؛ اما عید رسمی ما نیست زیرا روزی رسماً عید است که عدّهای مأمور بشوند این ستون دین را نگه بدارند و آن روز عید است روزی که نماز رسمیّت پیدا کرد که جمعی با هم هماهنگ بشوند و این ستون را اقامه کنند به نام نماز عید فطر، نماز عید قربان این برای هیچ شخصی نیست وسرّش آن است که دین با شخص کار ندارد با مکتب کار دارد این اصل اول.
ایشان درادامه افزودند:مطلب دوم آن است که چرا این دو روز را مثل روز غدیر، مثل روز جمعه به عنوان عید اعلام کردند؟ هر وقت انسان مسئولیّتی داشت و از عهده آن مسئولیت به در آمد و کامیاب شد عود به مبدأ پیدا کرد رجوع به اصل خویشتنِ خویش کرد آن میشود عید چون عود کرده به اصل، رجوع کرده به اصل، عود است این میشود عید.
مفسر بزرگ قؤآن کریم تصریح کردند:ما در سال دو بار آن رجوع اصلی را داریم یکی ماه مبارک رمضان است به ما گفتند روزها روزه بگیرید شبها به آن عبادات بپردازید اگر یک ماه به وظیفه انسانیمان آشنا شدیم و عمل کردیم و به آن اصل بازگشتیم مسرورانه روز عید فطر جشن میگیریم با هم آن نماز عید را میخوانیم عید ماست. در دهم ذیحجّه بعد از اینکه حاجیان، معتمران، زائران حرم نبوی و سرزمین وحی آن وظایفشان را انجام دادند روز نهم در عرفات وقوف داشتند شب دهم روی آن شنهای مشعر تا صبح «یا الله» گفتند، روز دهم آمدند و رمی جمرات کردند شیطان و نماد شیطانی را رجم کردند و قربانی کردند میشود عید که از حلق کردند و از اعمال فراغت پیدا کردند به وظیفهشان عمل کردند به آن اصل برگشتند میشود عید.
علامه جوادی آملی تبیین فرمودند:بنابراین اصل اول آن بود که در اسلام شخص مطرح نیست و مکتب مطرح است. اصل دوم آن است که در این دو بار، دو وظیفه رسمی انسان انجام داد خوشحال است که به اصل خود بازگشت مبدأ خود را شناخت با او رابطه پیدا کرد لذا عید خواهد بود در این قنوتهای مخصوص عید قربان و عید فطر به خدا عرض میکنیم خدایا! تو را به این روز قسم که این روز، روز قیام مسلمین و عید مسلمین است شرف و کرامت مسلمین است «اللهمّ إنّی أسئلک بحقّ هذا الیوم الّذی جعلته للمسلمین عیدا» و برای وجود مبارک رسول گرامی «زخراً و شرفاً و کرامةً و مزیدا» این خواستههای خودمان را عرض میکنیم چنین روزی است.
ایشان با اشاره به سر این که چرا انسان دراین روز عید اصل خود و بازگشت مبدأ خود را شناخت افزودند:سرّش آن است که یک وقت کسی نگاهش یک نگاه بسته است مثلاً جلوی پای خود را میبیند میگوید انسان که میمیرد میپوسد و دیگر هیچ، یک وقت میگوید انسان که میمیرد از پوست به در میآید و ابدی میشود خب اگر این نگاه دوم حق بود چه اینکه این حق است برای ابدیّت چه کار باید کرد؟ باید یک کالای ابدی تهیّه کرد دیگر. اگر ـ معاذ الله ـ مرگ، پوسیدن بود که انسان میمیرد و میپوسد و میرود در آن چاله تمام میشود دیگر این همه انبیا و اولیا لازم نبود اما اگر این تن را رها میکند و برای ابد میماند به انبیای قبلی گفتند که ما اگر به دستورهای شما عمل نکنیم چه میشود و به دستورها عمل بکنیم چه میشود؟ آنها فرمودند یک پاداشی هست یک کیفری هست اگر عمل کردید پاداش، اگر نکردید کیفر. آنها میگفتند چه موقع به ما پاداش و کیفر میرسد؟ میگفتند که بخش ضعیفی از آن اعمال و پاداش و کیفر در دنیاست که آثارش را میبینید و بخش اساسی و مهمّش بعد از مرگ است انکار اینها زیاد میشد میگفتند انسان که میمیرد میپوسد در قبر که رفته تمام میشود بعد در عالَم رؤیا چیزهایی را خدا نصیب اینها کرد که میدیدند بشر اوّلی میخوابید ولی رؤیایی نداشت اینها میآمدند طبق نقل مرحوم کلینی به انبیا میگفتند اینها چیست که ما در عالم خواب میبینیم؟ آنها میفرمودند نمونه آن حرفهایی است که ما به شما میگوییم شما خیال نکنید انسان رفته داخل این گودال، این گودال خبری هست انسان است و برزخ او و ابدیّت او مگر انسان نابود میشود؟!لذا انسان وقتی که این معنا را شناخت با مبدأش رابطه پیدا میکند (اولاً) وقتی سرفراز در آمد جشن میگیرد (ثانیاً) از این جهت روز عید قربان که انسان آن اعمال را انجام داد عید اوست
آیت الله جوادی آملی تاکید کردند:برای ماها هم قربانی کردن مستحب است چون راهیان همان راهیم انشاءالله و در روز عید فطر چون انسان به مبدأ اصلیاش بار یافت و سرفراز از این آزمون به در آمد جشن میگیرد جمعه هم به مناسبت آن نماز جمعهای که هست عید ماست و بالاترین عید برای ما شیعهها همان جریان غدیر است که در پیش داریم آن هم به مناسبت امامت است میلاد علیبنابیطالب که سیزده رجب است آن برنامه رسمی ندارد اما هجده که منصب علیبنابیطالب است غدیر است و برنامه رسمی دارد و دعای مخصوص دارد که انشاءالله آن روز هم برای همه مبارک و گرامی باشد.
ایشان همچنین به موضوع مهم اسلامی شدن دانشگاهها اشاره کردند وفرمودند:مدّتهاست که سخن از اسلامی شدن دانشگاهها مطرح است اسلامی شدن دانشگاه غیر از آن است که دانشگاهی مسلمان باشد البته آن کار بسیار خوبی است نمازخانه داشتن، نماز اول وقت خواندن، به جماعت خواندن، دعای کمیل شب جمعه داشتن اینها دانشگاهی را مسلمان میکند یا به خواستههای اسلامی او پاسخ میدهد کار بسیار خوبی است اما منظور این نیست که ما دانشگاهیِ مسلمان داشته باشیم باید دانشگاه اسلامی داشته باشیم.
مرجع تقلید شیعان جهان فرمودند:اوّلین حرف دانشگاه را دانشش میزند دانش باید اسلامی باشد. بسیاری از افرادند که میگویند مگر علم اسلامی است، مگر فیزیکی اسلامی است. سرّش آن است که این گونه از علوم مثل زمینشناسی، زمانشناسی، کیهانشناسی، دامداری، کشاورزی، مهندسی اینها گوشهای از گوشههای جهان را ارزیابی میکنند کسی که معدنشناس است یا زمینشناس است درباره یک وجب بحث میکنند درباره زمین یا دریا یا صحرا یا زیستشناسی و مانند آن. اما آیا جهان صاحبی دارد یا نه؟ این در علوم دانشگاهی نمیگنجد این در علوم تجربی نیست این فقط در فلسفه و کلام است آیا جهان آغازی دارد یا نه؟ جهان انجامی دارد یا نه؟ یک سازنده و بنیانگزاری دارد یا نه؟ انسان که میمیرد میپوسد یا از پوست به در میآید؟ اینها را که فیزیک و شیمی طرح نمیکند اینها را فلسفه اسلامی طرح میکند اگر ثابت شد چه اینکه ثابت شد جهان حسابی دارد، آغازی دارد، انجامی دارد و کلّ آنچه را که ما داریم خلقت خداست پس چیزی به عنوان علوم طبیعی ما نداریم همه علوم طبیعی این نام را تقدیم خلقتشناسی میکند ما خلقتشناسی داریم نه طبیعتشناسی، اگر خلقتشناسی هست غیر از اسلامی نیست چون یک زمینشناس یا معدنشناس یا کیهانشناس وقتی باور کرد بر اساس آن فلسفه اسلامی که جهان خلقت است و نه طبیعت، آنگاه آن دانشآموز آن دانشجو آن استاد روزانه دارد کار خدا را تفسیر میکند الآن ما که در قم در حوزهها قرآن را تفسیر میکنیم چرا علم ما علم اسلامی است؟ برای اینکه داریم کلام خدا را تفسیر میکنیم در دانشگاه آقایان دانشگاهی، فعل خدا را تفسیر میکنند ما میگوییم خدا چنین گفت، خدا چنین گفت، خدا چنین گفت، آن آقایان میگویند خدا چنین کرد، خدا چنین کرد چطور حرف ما میشود اسلامی، حرف آنها اسلامی نیست؟!
مفسر قرآن کریم همچنین فرمودند:اگر باور کردیم و این علوم را بردیم در حوزه خلقت و زیر پوشش آن فلسفه اسلامی جاسازی کردیم دیگر ما طبیعیات نداریم، خلقیات داریم طبیعتشناسی نداریم، خلقتشناسی داریم خب خلقتشناسی عین کار اسلامی است. فرض ندارد که زمینشناسی اسلامی نباشد این یک و ما نباید اسلامی حرف بزنیم و قارونی فکر بکنیم بگوییم اینها بشری است بشر خودش میفهمد بشر همان است که در قرآن فرمود: ﴿أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِن مَنیٍّ یُمْنَی﴾ یک قطره آب بود که اگر به لباس میافتاد هیچ! فرمود ما این را به صورت لؤلؤ لالا در آوردیم فرمود: ﴿أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِن مَنیٍّ یُمْنَی﴾ در سوره مبارکه نحل فرمود: ﴿وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً﴾ بعد هم فرمود اگر خواستیم از همه شما میگیریم «من آنچه خواندهام همه از یاد من برفت» عدّهای از دانشمندان حوزوی یا دانشگاهی هستند که در دوران کهنسالی هر چه خواندند از یادشان میرود پس بشر نه چیزی از خودش داشت نه آنچه به او دادند او میتواند حیاضت کند این چراغ را خدای سبحان در درون ما روشن کرد به نام فطرت، هوش، عقل در بیرون به نام وحی و نبوّت و ولایت و خلافت و امام و پیغمبر آن میشود چراغ بیرون این میشود چراغ درون تا ما مخلوق را بشناسیم و خالق را بپرستیم آنگاه نه بیراهه میرویم نه راه کسی را میبندیم گوشهای از این هوشیاری را الآن شما در خاورمیانه دارید میبینید هیچ عاملی این جوانها را نمیتواند آرام بکند با اینکه مرتب دارند شهید میدهند شما در اسلام، دیروز روز عرفه بود همهتان الحمدلله به دعای عرفه موفق شدید میبینید در اسلام فرصتهای مناسبی برای استجابت دعا هست گفتند سحر هست، شب قدر هست، فرصتهای مناسبی هست یکی از آن بهترین فرصتها «اوّل قطرة دَمٍ مِن شهید» آن اوّلین قطره خونی که شهید میریزد دعا آنجا مستجاب است این را دیدید که ما حالا منتظر شب قدر باشیم، روزه عرفه باشیم اینها نیست هر جا شهیدی آرمید اوّلین قطره خونی که از او ریخته میشود آن مثل روز عرفه است مثل شب قدر است دعا در آنجا مستجاب است دیدید با همه توان، استکبار و صهیونیست غولها را تقویت کردند و نشد دیگر به چه ذلّتی مسئول لیبی به خاک افتاد، به چه ذلّتی عدّهای فرار کردند، به چه ذلّتی فرعون مصر پشت قفسها رفته است
علامه جوادی آملی تصریح کردند:اگر کسی این معارف را درک کند آنگاه نه بیراهه میرود نه راه کسی را میبندد. خدا غریق رحمت کند سیدناالاستاد مرحوم علامه طباطبایی را ایشان میفرمودند گاهی انسان، تبهکار، کسی در اثر ستم، رباخواری و مانند آن گرفتار ایست قلبی میشود و زود میمیرد انسان خیال میکند او فشار جان دادن ندارد گاهی هم ممکن است در میدان نبرد سربازی، یک نظامی، پاسداری، تیر بخورد و در خونش دست و پا بزند چند ساعت، انسان خیال میکند او فشار جان دادن دارد فرمود نه او بدون فشار مرد و نه این فشار میبیند این یکی که در خونش دست و پا میزند الآن فرصت گفتن ندارد اگر حالی میداشت ما اینجا گوش شنوا داشتیم حرف او را میشنیدیم این مثل کسی است که در یک هوای گرم تابستانی وارد استخر شد الآن دارد شنا میکند برای او هیچ دردی نیست از وجود مبارک امام باقر(سلام الله علیه) سؤال کردند شهدای کربلا این همه تیر و دشنه و شمشیر و خنجر به آنها اصابت میکرد چه حالتی داشتند؟ فرمود هیچ، مثل اینکه شما با دو انگشتتان مختصری گوشت یکی از انگشتانتان را فشار بدهید همین مقدار درد داشتند! چون آدم وقتی به جای دیگر دل بسپارد بدن در اختیار اوست ایشان میفرمودند این کسی که در میدان جنگ تیر خورده فشار جان دادن ندارد اما آن انسان رَبَوی ظالم تا تمام این تعلّقات را از او بکِنند و او را وارد برزخ کنند این فشار جان دادن دارد یک وقت است طبیب میگوید این مرد او برای اجازه دفن خوب است یک وقت حکیم میخواهد بگوید این مرد حکیم میگوید این هنوز نمرده این هنوز وارد برزخ نشده این هنوز در دنیاست، چرا؟ برای اینکه متعلّقات را از او گرفتند (یک) تعلّق مانده (دو) تعلّق بدون متعلَّق دردآور است (سه) و همین فشار جان دادن است (چهار). چرا یک آدم معتاد را که گرفتند فریادش بلند است برای اینکه آن مواد را آن متعلَّق را از او گرفتند (یک) تعلّق که همان اعتیاد است مانده (دو) این تعلّق بدون متعلَّق فریادآور است (سه) این هنوز دردش بلند است اینکه میمیرند این طور نیست که حالا اینها مال را رها کردند مال هم اینها را رها بکند که تعلّق دردآور است بنابراین انسان میخواهد راحت زندگی کند و راحت هم سفر بکند بهترین راهش هم همین است که امیدواریم .
پایان پیام/
نظر شما