خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : شاید مهمترین نقطه ضعف سینمای ایران در بعد نرم افزاری، «فیلمنامه» آثار باشد. همان گونه که می دانیم سینما در غرب متکی به رمان است و به واقع این رمان است که خوراک سینما را تامین می کند. در تاریخ سینما فیلم های مهم بسیاری را سراغ داریم که در ژانرهای مختلف براساس اقتباس از آثار ادبی ساخته شده اند. اهمیت این موضوع در کشورهای صاحب صنعت سینماحدی است که جشنواره های مهم این کشورها، جایزه فیلمنامه را در دو بخش اقتباسی و غیراقتباسی اهدا می کنند.
اما در کشور ما ضعف فیلمنامه چالشی ساختاری است. چالشی که سابقه آن به حدود 150 سال قبل و مواجهه فرهنگی ایران با غرب بازمی گردد. وقتی رمان به جای آن که به عنوان محصول یک تفکر به ایران بیاید، همچون کالایی وارداتی به کشور وارد می شود.
از همان زمان تاکنون چالش میان ما و رمان به قوت خود باقی است. ما که همچنان در دوره گذار از سنت به مدرنیته به سر می بریم، برای تولید محتوا به زبان جهانی نیازمند مدیوم های جهانی هستیم. رمان و سینما از مدیوم های جهان امروزند اما مشکل آین جاست که اما سیر تفکری که به تولد رمان و سینما انجامیده را نپیموده ایم.
این مساله درباره رمان بغرنج تر هم هست. چرا که بخشی از سینما، مهارت تکنیکی آن است که می توان آموخت اما در مورد رمان، مهارت آموزی درباره ساختار روایت و شخصیت پرداری آن قدرها راه گشا نیست؛ چراکه رمان محصول تجربه زیسته ما نیست که خود به خود در فکر ما جاری شود.
آن چه درباره رمان گفته شد را به می توان به فیلمنامه هم تعمیم داد. از سوی دیگر می توان گفت وقتی رمان خوب نداری، عملا انتظار فیلمنامه خوب بی معنی است. نتیجه همه این ها هم می شود «لنگیدن پای سینما». سینمای ما یک پایش لنگ می زند چون داستانی برای اتکا به آن ندارد. به همین خاطر است که اقتباس در سینمای ایران بسیار کمرنگ است. و باز به همین خاطر است که اکثر کارگردان های مهم سینمای ایران، فیلمنامه آثارشان را خود می نویسند.
در آمریکا اگر نویسندگان فیلمنامه اعتصاب کنند، سینما می خوابد اما در ایران نه نویسندگی فیلمنامه جایگاه خاصی دارد و نه نویسندگان فیلمنامه آن قدر پرشمارند که بتوانند اعتصاب کنند.
اگر از همه این ها بگذریم، آن چه نمی توان نادیده گرفت، غنای ادبیات کهن فارسی است. همه ما می دانیم که پارسی زبانان صاحب گنجینه ای ارزشمند از مفاهیم هستند که در قالب شعر و ادبیات به ظهور رسیده است. اما این گنجینه سال هاست که تنها به کار متخصصان حوزه های مختلف می آید تا از خلال آن ها، رازهای گذشته ایران فرهنگی را نمایان کنند. اما در این میان مردم جامعه امروز را بهره ای از این لعل و گهر نیست.
درست است که عامل انقطاع ما و این ادبیات کهن مان، همان تداخل فرهنگی و بحران مدنیت منتج از آن است اما ما حداقل زبان و رسم الخط مان همان است که بوده و می توانیم با اندکی تلاش با سخنان حافظ و مولانا و سعدی و ده ها شاعر و فیلسوف و عارف و مصلح اجتماعی دیگر ارتباط برقرار کنیم و مانوس شویم تا شاید بتوان از رهگذر این انس، راهی به سوی تولید داستان های به زبان امروز یافت.
اما ماجرای ضعف فیلمنامه در ایران، نه از هنرمندان پنهان است و نه مسئولان. به همین خاطر هر ساله تلاش هایی برای تقویت رابطه سینما و ادبیات صورت می گیرد.
یکی از این تلاش ها، تفاهم نامه ای است میان انجمن سینمای جوان و خانه کتاب منعقد شده است.
این تفاهم نامه که پنجمین قرارداد از این دست محسوب می شود به بهانه سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران میان سیدصادق موسوی و نیکنام حسینی پور امضا شده و قرار است مفاد آن بر مبنای شرح وظایف دو نهاد، در جشنواره فیلم کوتاه سال جاری اجرایی شود.
هدف این تفاهم نامه ایجاد انگیزه در سینماگران است تا بیش از پیش بر نقش ادبیات در آثار خود متمرکز شوند. به همین منظور خانه کتاب متعهد شده تا از تولیدات سینمایی که با محوریت کتاب و بهبود کتاب خوانی در جامعه، بزرگداشت نقش مولفان و دست اندرکاران نشر و اقتباس ادبی از ادبیات کهن ساخته می شوند، حمایت کند. خانه کتاب برای دست یابی به این هدف 15 میلیون تومان در در نظر گرفته که به آثار داستانی، مستند و انیمیشن برتر جشنواره فیلم کوتاه تهران اختصاص می یابد.
علاوه بر حمایت مالی از آثار برتر، مقرر شده یکی از روزهای برپایی سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، روز «کتاب و سینما» نامگذاری شود و علاقمندان فیلم های مرتبط با حوزه کتاب را سانس های ویژه ای بخش ملی به تماشا بنشینند.
خانه کتاب در کنار این ها، چند فعالیت جنبی هم در نظر گرفته است که حمایت از چاپ دو عنوان کتاب با محوریت اقتباس و برگزاری مراسم رونمایی برای کتاب های انجمن سینمای جوان از جمله آن هاست.
این نهاد فرهنگی همچنین اعلام کرده نمایشگاهی با عنوان «کتاب و سینما» را به همراه تخفیف های ویژه برای علاقمندان سینما و ادبیات در دستور کار قرار دهد.
البته باید توجه داشت که دست یابی به اقتباس ادبی جریان ساز در سینما نیازمند اقداماتی پایه ای است. نباید تصور کرد اقدامات تشویقی صرف می تواند زمینه لازم برای بهره گیری از ادبیات در سینما را فراهم کند.
از سوی دیگر اهالی ادبیات و سینما در ایران باید بتوانند از رهگذر دو تجربه سنتی و مدرن، رهیافت بومی و به زبان جهانی خود را بیابند. تحقق این امر نیازمند درک جامع وواقع گرا از پتانسیل های فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی است.
شناخت ما از شرایط امروز -با همه ضعف ها و قوت های ان- می تواند نخستین گام در جهت رسیدن به زایش فرهنگی در بستر جهانی باشد.
نظر شما