خبرگزاری شبستان، صومعهسرا_مائده فلاحتکارضیابری: در ایام هفته دفاع مقدس به سراغ رزمندگانی میرویم که عاشقانه به ندای «هل من ناصر ینصرنی» رهبرشان لبیک گفتند و امروز بدون هرگونه مشهوریتی زندگی خود را میگذرانند.
در این میان قرار مصاحبه را با رزمنده جانبازی گذاشتیم که سادگی درکلام، لبان همیشه خندان، مهربانی در چهره و بیریایی در رفتارش موج میزند.
رزمندهای که مدتها ترکشی را در جوار قلبش نگه داشت و با آن روزانه خاطرات جنگ و دفاع مقدس را ورق میزد و امروز که آن ترکش را از سینه خود در آورده به عنوان یادگاری نگه داشته است.
رزمندهای که چهار سال در عملیاتهای مختلف هشت سال دفاع مقدس حضور داشته و یک پای خود را در جبهههای جنگ حق علیه باطل جا گذاشته است.
این رزمنده گیلانی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان خود را چنین معرفی میکند: منصور رضوانطلب، رزمنده سالهای دفاع مقدس و جانباز 65 درصد از ناحيه دست، پا و سینه هستم.
وی با بیان اینکه در سن 20 سالگی وقتی جنگ شروع شد تقاضای اعزام به جبهه کردم، افزود: در همان سالها به مناطق غرب کشور به عنوان یک بسیجی رزمنده اعزام شدم.
این جانباز 65 درصد صومعهسرایی با بیان اینکه بعد از یک سال حضور در جنگ، تقاضای استخدام رسمی در سپاه پاسداران را داده و کادر این نهاد مقدس شدم، گفت: تصمیم گرفتم تا پایان جنگ در مناطق درگیر حضور داشته باشم.
رضوانطلب با بیان اینکه فضای جنگی و همرزمانی که به شهادت میرسیدند از عواملی بود که سبب ماندگاریم در جبهه شد، تصریح کرد: در آن سالها در عملیاتهای مختلفی حضور داشتم و چهار بار از ناحیههای مختلف، مجروح شدم.
وی با بیان اینکه زمانی که به صورت داوطلبانه از سوی بسیج به جبهه رفتم در عملیات کردستان برای نخستین بار مجروح شدم، خاطرنشان کرد: در عملیات کربلای پنج از ناحیه 2 دست زمانی که آرپیچی در دستم بود تا به سمت بعثیها شلیک کنم، بر اثر اصابت موشک هلیکوپتر مجروح شدم.
این رزمنده دفاع مقدس صومعهسرا اظهار کرد: مجروحیت بعدی در عملیات تصرف شهر ماهوت بوده است که در درگیری شهری از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت گلوله مستقیم قرار گرفتم که آن گلوله را پس از هفت سال از سینه در آوردم.
رضوانطلب با بیان اینکه در عملیات کربلای 2 از سمت پهلو و در عملیات بیتالمقدس 2 که برای شناسایی اعزام شده، روی مین رفتم و از ناحیه پای راست مجروح شدم، افزود: اکنون جانباز 65 درصد بنیاد شهید و 75 درصد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستم.
وی با اشاره به خاطراتی از حضورش در جبهه، گفت: بعد از عملیات بیتالمقدس برای شناسایی با چهار نفر از رزمندگان رفته بودم و باید از میدان مین عبور میکردیم، یکی از مینها منفجر و سبب مجروحیت پایم شد، به دلیل بارش باران، مینها جابهجا شده بودند و کوچکترین حرکتی سبب منفجر شدن مین میشد وقتی مین منفجر و پایم را از دست دادم با مدد اهل بیت(ع) توانستم خود را به پشت بخوابانم، هیچ مینی منفجر نشد و برایم همچون معجزه بود.
این رزمنده دفاع مقدس تصریح کرد: فضای جبهه به گونهای بود که کسی دستور نمیداد و کل رزمندگان به صورت خودکار آماده بودند و وقتی احساس میکردند که به حضورشان نیاز است داوطلبانه کارها را انجام میدادند.
رضوانطلب با بیان اینکه در جبهه هر میزان که ترس نبود شجاعت و موفقیت بود، خاطرنشان کرد: باید با تاسی از زمان جنگ بدون اینکه ذرهای از دشمن امروزی بترسیم با شجاعت راه را پیش رویم تا به موفقیتهای بیشتری دست یابیم.
نظر شما