هنرِ تفکر آینده ساز، آفریدن آینده است

سید محمدحسن شهشهانی گفت: هدف مدیریت و برنامه ریزی باید آفریدن هرچه بیشتر آینده باشد. این هدف، نوعِ جدید تفکر یعنی تفکر آینده ساز را مطرح می کند.

«سید محمدحسن شهشهانی» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در حاشیه بیست و پنجمین نمایشگاه اتوکام گفت: سه نوع تفکر گذشته نگر، حال نگر و آینده نگر داریم و هیچ دو شیوه ای از تفکر کاملا شبیه به هم و یا کاملا با هم متفاوت نیستند.

 

این مدرس دانشگاه افزود: این سه نوع اصلی تفکر سنتی از تلقی نسبت به زمان و نسبت به تغییر مایه می‌گیرد.

 

وی با اشاره به الگوهای تفکر سنتی خاطر نشان کرد: آلبرت انیشتین معتقد بود که بدون تغییر در الگوهای اندیشه قادر نخواهیم بود مسائلی را که با الگوهای امروز فکر خود ایجاد کرده ‌ایم، برطرف کنیم.

 

شهشهانی سازمان های گذشته نگر را مثل قطارهایی دانست که از آخرین واگن عقبی آن هدایت می‌شوند و تصریح کرد: مدیران اینگونه سازمان ها اطلاعات خوبی نسبت به اینکه کجا بوده اند دارند اما در مورد اینکه دارند به کجا می روند چیزی نمی دانند.

 

وی در پاسخ به این سوال که؛ چگونه سازمان هایی با مدیریت حال نگر می توانند زنده بمانند، گفت: سازمان هایی که بقای آنها ربطی به عملکردشان ندارد و اقتدارشان وابسته به مافوق هایشان است و نه به رضایت مشتریانشان پس بقای آنها مستقل از چگونگی خدمات و تولیدات آنها است.

 

این مدرس دانشگاه با اشاره به عملکرد مدیران آینده نگر تصریح کرد: مدیران آینده نگر پیش بینی می‌کنند و آماده می‌شوند، یعنی می‌کوشند تا آینده را پیش بینی کنند و اهدافی را که می‌خواهند به آنها برسند تعیین و برنامه ای برای گذر از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب تنظیم می‌کنند.

 

شهشهانی پیش بینی را برای مدیران آینده نگر مهم تر از آماده شدن مطرح کرد و افزود: متاسفانه هرقدر شتاب تغییرات محیطی بیشتر می‌شود، توان پیش بینی کاهش پیدا می‌کند و هدف مدیریت و برنامه ریزی باید آفریدن هرچه بیشتر آینده باشد؛ این هدف، نوعِ جدید تفکر یعنی تفکر آینده ساز را مطرح می کند.

 

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: رشد و افول سازمان ها مربوط به قابلیت انعطاف و کنترل پذیری آنها است؛ رشد و افول مربوط به طول و گذر عمر نیست.

 

وی با تاکید بر مفهو م رشد تاکید کرد: رشد یعنی حرکت به مرحله خواستنی‌تری از حیات که در آن با مسائل بزرگ تر و پیچیده تر مواجه شویم و آن را حل کنیم؛ پس رشد یعنی قابلیت مواجهه با مشکلات بزرگ تر و پیچیده تر.

 

شهشهانی عوامل مختلفی را موثر در تاسیس و موفقیت در کسب و کار دانست و افزود: در تاسیس کسب و کار جدید استفاده از فرصت ها و منابع، نارضایتی از شغل و الگوی نقش تحصیلات، خلاقیت، مرکز کنترل درونی، نیاز به استقلال، تفکر مثبت، مخاطره پذیری و قدرت تحملِ ابهام مورد نیاز است.

 

وی با اشاره به مدل فوگل و نیاوالی اظهار کرد: سیاست‌های حکومتی و رویکردها منجر به فرصت می‌شوند، این فرصت‌ها چنانچه در صورت وجود مهارت‌های شغلی و کارآفرینی و شرایط اقتصادی و اجتماعی به تمایل به سرمایه‌گذاری و توانایی ایجاد سرمایه‌گذاری منجر شوند، احتمال خلق یک کسب و کار وجود دارد که در صورت حمایت های مالی و غیر مالی به تاسیس کسب و کار منجر خواهد شد.

 

وی در پاسخ به این سوال که؛ الگوی مناسب در کسب و کارهای تولیدی چیست، گفت: برای کارهای تولیدی، الگوی فوگل و نیاوالی جواب نمی‌دهد و نداده است و افرادی بودند که از بانک ها وام گرفتند و توان بازپرداخت وام را نداشتند و به بدبختی گرفتار شدند.

 

این مدرس دانشگاه دنباله روی و تقلید را کار بسیار خطرناکی دانست و خاطر نشان کرد: ایده بدهید؛ و هرگز به دنبال ظرفیت نباشید، بلکه ظرفیت‌ها موجود هستند، پس با هم کار کنید و تک روی را کنار بگذارید تا موفق شوید.

 

شهشهانی با انتقاد از فردگرایی گفت: فردگرایی نمی‌تواند تیم ایجاد کند و برخی تصور می کنند سود بخشی از درآمد است، درحالی که سود تفاوت درآمد و هزینه است.

 

وی خاطرنشان کرد: توصیه می‌کنم حتما برای کسب و کار خود ابتدا بوم مدل کسب و کار را تکمیل کنید؛ در این بوم باید شرکای کلیدی، فعالیت های اصلی، منابع اصلی، ارزش پیشنهادی، ارتباط با مشتریان، کانال توزیع، بخش مشتریان و جریان درآمد و ساختار هزینه ها مشخص شود.

 

 

کد خبر 849838

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha