حماسه وحدت آفرین موتورسواران «آر پی جی»زن در عملیات محرم

۲۵ آبان سالروز حماسه و ایثار اصفهان، بهانه ای برای مرور خاطرات و حماسه آفرینی رزمندگان عملیات محرم است که اصفهان طی آن ۷۰۰ شهید تقدیم اسلام کرد.

خبرگزاری شبستان- اصفهان: عمليات محرم در آبان ماه سال سوم جنگ برابر با 14 محرم الحرام در جبهه شمالي استان خوزستان و در حواشي مرز انجام شد. اين عمليات در منطقه موسيان و در جنوب دهلران تا فكه در تاريخ (۱۰ آبان ۱۳۶۱) در ساعت 22:08 با رمز «لاحول و لا قوه الا بالله يا زينب کبري(س)» آغاز شد. هدف اين عمليات آزادسازي سرزمين هاي اشغالي ايران در اطراف ارتفاعات و كوه هاي مرزي حمرين در جنوب دهلران و در منطقه بين فكه تا شهر دهلران بود.

 

عملیات محرم اولین روز های دهه اول محرم و دهم آبان سال 61 به اجرا درآمد. ابتدا سرزمین عملیاتی برخلاف روال معمول که توسط نیروهای اطلاعات و عملیات شناسایی می گردید بوسیله چند نفر از فرماندهان شاخص اصفهان، یعنی شهیدان حسین خرازی، احمد کاظمی و نیز مرتضی قربانی، رحیم صفوی و ابوشهاب به همراه چند نفر از بومیان محلی طرح ریزی و شناسایی گردید.


در عملیات محرم دولشکر قدر و توانمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان اصفهان یعنی لشکر 14 امام حسین(ع) و 8 نجف که ابتدا و انتهای عملیات را عهده دار بودند شرکت نمودند که باتوجه به حوادث اولین شب عملیات و شرایط نامناسب جوی و طغیان رودخانه دویرج در ناحیه چم هندی وجم صریم( جاده کنونی شهید خرازیی) تنها تعداد حدود 370 رزمنده دلاور لشکر 14 امام حسین(ع) در ساعات اولیه شروع عملیات در آب رودخانه دویرج پرپر شدند.


عملیات محرم از دهم آبان ماه تا بیست و پنجم آبان ماه و در سه مرحله انجام گرفت که استان اصفهان در مجموع 1300 شهید را تقدیم انقلاب اسلامی نمود.


درمیان شهدا عملیات محرم تعداد 31خانواده دو شهیدی و4 خانواده سه شهیدی و نیز یک پدر و پسر از اصفهان دیده می شود ضمن اینکه تعداد دو فرمانده تیپ و حدود بیست فرمانده،7 فرمانده گردان و5 معاون گردان و8 فرمانده گروهان و10 طلبه از استان اصفهان در عملیات محرم به شهادت رسیده اند. 

 

به همین بهانه و با تلاش متواضعانه مرتضی شریعتی، یکی از فرماندهان گردان‌های لشکر امام حسین(ع) در عملیات محرم پای صحبت های  رزمنده شجاع، دلیر و سرافراز دفاع مقدس، «اکبر حق شناس» که در عملیات محرم حضور داشته است، نشستیم و مرور خاطرات زیر حاصل گفتگوی صمیمانه من با این شیرمرد دفاع مقدس است.

 

مسئولیت شما در عملیات محرم چه بود؟

من، «اکبر حق شناس» به عنوان یک نیروی بسیجی جمعی تیپ امام حسین که بعداً به لشکر ۱۴ امام حسین (ع) تغییر کرد، در گردان مالک اشتر بی سیم چی بودم.

گردان مالک اشتر همان گردان ضربت آرپی چی زن ها بود که تعدادی از نیروهای ارتش، تیپ ۸۴ خرم آباد به فرماندهی شهید ستوان نقدی بودند که به این گردان مأمور شدند و گروه ضربت صد و چهار نفر موتور سوار بودند که موتور سوارهای این گروه از نیروهای ارتش بودند و آرپی جی زن ها از برادران بسیجی و پاسداران تیپ امام حسین بودند.


بنده اول به عنوان بیسیم چی گردان در کنار شهید اکبر زارعان و آزاده سرافراز سید رضا مظلوم و آزاده سرافراز فتح الله عابدینی، فعالیت می‌کردم که دو نفر از ما بیسیم چی گردان به گروهان و دو نفر دیگر بیسیم چی گردان به لشکر بودیم.

 

عملیات محرم در چه تاریخی و با چه هدفی انجام شد؟

عملیات محرم در 10 آبان 1361 و ساعت 22 و هشت دقیقه با رمز لاحول و لا قوه الا بالله یا زینب کبری(س) آغاز شد. هدف این عملیات، آزادسازی سرزمین‌های اشغالی ایران در اطراف کوه‌های مرزی جبل‌الحمرین در جنوب دهلران و منطقه بین فکه تا شهر دهلران بود. این عملیات به عنوان یکی از عملیات برون‌مرزی ایران هم شناخته می‌شود، چراکه علاوه بر طرح آزادسازی اراضی اشغالی ایران در ناحیه مرزی فکه، پیشروی در خاک عراق هم برای آن برنامه‌ریزی شده بود. 

 

نقش موتور سوارهای آرپی جی زن در عملیات محرم را بیشتر توضیح دهید؟

یکی از ابتکارات در لشکر امام حسین(ع)، تدارک یک گردان آرپی جی زن موتورسوار ضد زرهی علیه نیرو‌های عراقی بود و وظیفه این آرپی‌جی زن‌ها این بود که تانک‌های عراقی را مورد حمله قرار دهند. 


این موتورسواران که حدوداً صد و ده نفر و به گروه «ضربت» معروف بودند، با همکاری ارتش و بسیج شکل گرفته بود و در این عملیات نقش مهمی را ایفا کردند و با رشادت تمام هر جا که نیاز بود وارد عمل می شدند و تانک ها و نفربر های دشمن را شکار می کردند.


60 موتور سوار دو پشته آرپی جی زن، شکار تانک¬ها و نفربرهای دشمن بعثی را هدایت و فرماندهی می¬کرد و آنان با شجاعت زرهی دشمن را به آتش کشیدند.


مأموریت موتور سوارهای آر پی جی زن این بود که زمانی که خط شکسته شد، تعدادی از ما با نفربر از رودخانه دویرج به آن طرف رودخانه برویم و تعدادی هم ماموریت داشتند که با موتور سوارهای آرپی جی زن، خط آفندی عراقی ها که می خواهند پاتک بزنند و تانک هایشان را منهدم  کنند.


شما به چه ترتیب وارد عملیات محرم شدید و چگونه شروع کردید؟
ساعت سه و چهار نصف شب بود که عراق پاتک زد و فرمانده شهید علیرضا ملاقلی به یکی از گروهان ها ماموریت دادند که جواب آن پاتک را بدهند، سید عباس میرابوطالبی معاون دوم گردان بود و تعدادی از نیروها را جدا کردند و مسئول پاسخ دادن به این پاتک دشمن شدند و من هم به عنوان بیسیم چی رفتم تا گردان با فرمانده گردان ارتباط داشته باشم به دنبال میر ابوطالبی رفتیم و به حمدالله حرکت موفقیت آمیز انجام شد و چند دستگاه از تانک‌ها و نفربرها های عراقی را منهدم کردند و چند دستگاه را نیز غنیمت گرفتیم و بعد ساعت پنج صبح بود که هنوز آفتاب نزده بود من مجروح شدم و به بیمارستان منتقل شدم.


ادامه عملیات به چه ترتیبی بود؟
از میان گردان های زیادی که در عملیات حضور داشتند، دو گردان در عملیات محرم با تدبیر و فرماندهی شهید خرازی و برادر ابوشهاب دوگردان استثنایی تشکیل شد یکی گروه ضربت امام حسین و دیگری گردانی برای عملیات هلی برد.


گردان ضربت آرپی‌جی تیپ امام حسین(ع) و دیگری گردان قمر بنی هاشم(ع) که وظیفه هلی بورد به فرماندهی شهید غلامرضا آقاخانی را داشتند.

 

عملیات هلی برد به این معناست که هلیکوپتر نیروها را سوار می کرد و به منطقه می آمد و آنان با چتر از هلی کوپتر می پریدند و دشمن را غافلگیر می کردند و با توجه به تسلط دشمن بر منطقه نتیجه مطلوب از هلی برد به دست نیامد و موفقیت چندانی از عملیات هلی برد حاصل نشد، اما گردان قمر بنی هاشم که وارد عمل شد و موفقیت عملیاتی خود را به دست آورد.


ترکیب گروه ضربت از نظر آرایش نظامی چگونه بود؟
ما چند روز قبل از انجام این عملیات در موقعیت ائمه بودیم، تعداد رزمندگانی که برای گروه ضربت موتور سواران، مأمور شدند ابتدا ۶۰ نفر بودند و بعد تعداد آنها به نزدیک ۱۱۰ نفر رسید،  رزمندگان بسیجی گروه ضربت بسیار ذوق و شوق داشتند که این ذوق آن ها از دو جهت بود، چرا که برای اولین باری بود که برادران ارتش در سنگر بچه های بسیجی قرار می گرفتند و با هم زندگی می کردند، یعنی با هم غذا می خوردند، با هم نماز می خواندند و درواقع با هم زندگی می کردند و این برای بچه‌های بسیج و برای تیپ گردان مالک اشتر که آرپی چی زن بودند، خیلی جذاب و دوست داشتنی بود.


درواقع این زندگی چند روزه موقتی برادران ارتشی با برادران بسیجی آرپی جی زن، خیلی لذت بخش و خاطره انگیز بود و ذوق و شوق خاصی در برادران بسیجی ایجاد کرده بود و این وحدت بین ارتش و سپاه پاسخ محکمی به یاوه گویان و تفرقه افکنان بین این دو نهاد نظامی بود؛ چرا ‌که اولین عملیاتی بود که تعدادی از ارتشی ها در سنگر برادران بسیجی و همراه با آنان عملیات را انجام دادند و این نکته آنچنان وحدت آمیز، لذت بخش و دلچسب بود که پس از عملیات نیز تعدادی از برادران ارتش ماموریت گرفتند و در کنار بسیجی ها در تیپ امام حسین می ماندند.


آموزش نیروهای موتور سوار به چه ترتیبی بود؟
حرکتی که به نظر برادران ارتش، از نظر کلاسیک ۱۸ ماه دوره آموزشی نیاز دارد؛ یعنی روی یک موتور با وظیفه زدن آرپی جی و شکار تانک نیاز به آموزش دارد، درحالیکه اولین کار تجربی برادران بود، ولی جوانان ما در طی چند روز این کار را شروع کردند و با ثمربخشی توانستند آن را به نتیجه برسانند.


گردان ملاقلی هر پنج مرحله عملیات محرم را از پل چهل دره رودخانه دویرج ، منطقه چم سری وارد شد و تپه های ۱۷۵ و شرهانی پایان عملیات بود تا جاییکه آقای ملا قلی شهید شد و مصطفی نصر زخمی شد و یکبار  بیسیم چی های گردان شهید شد من زخمی شدم و دو نفر دیگر از بیسیم چی ها نیز اسیر شدند و پس از گذشت  چند وقت،  پیکر مطهر شهید اکبر زارعان را آوردند.

 

طغیان رودخانه دویرج  بر عملیات چه تاثیری داشت؟
طغیان رودخانه چند ساعت بیشتر طول نکشید و قبل از اینکه رودخانه طغیان کند، یک گردان عبور کرد و بعد از آن دو گردان به دام آب افتادند ولی موتورسوارها از پل چم سری به آن طرف رودخانه می‌رفتند، طغیان رودخانه دویرج بر انجام وظیفه آنان تأثیری نداشت.


تعداد شهدایی که در آب غرق شدند، بالای ۷۰۰ نفر بود و به حضرت امام خمینی هم خبر دادند که این تعداد شهید شده اند، منتها تدبیر فرمانده لشکر و شهید خرازی این بود که چون مردم  طاقت داغ بزرگ این ۷۰۰ شهید را یکجا نداشتند، ۳۷۵ پیکر مطهر شهید را در مرحله اول آوردند و مابقی آنها را در گروه های ۴۰ و ۵۰ نفری تشیع کردند.


تدبیر این بود که پیکر مطهر سیصد و هفتاد و پنج شهیدی را که در همان سه چهار روز از روی آب گرفته بودند، را تشییع کنند و سپس بقیه شهدایی که در آب غرق شده بودند را در روزهای بعد تشییع کردند.


برای مثال زواره شهر کوچکی در اردستان است که در این عملیات تعداد زیادی شهید داشت ولی تشییع جنازه همه آنها با هم برای مردم امکان پذیرو قابل تحمل نبود، به تدریج تشییع شدند.


حضور شما در عملیات به چه صورتی بود؟
من قبل از پایان این عملیات، زخمی و به بیمارستان منتقل شدم و پس از اینکه از بیمارستان مرخص شدم، عملیات پایان یافته بود و همزمان با مرحله اول تشییع پیکر ۳۷۵ شهید بود و زمانی که در بیمارستان بودم، بسیاری از خانواده های شهدا برای ملاقات می آمدند و قبل از اینکه ما مطرح کنیم بچه های شما در آب شهید شدند، آنها به ما دلداری و روحیه می دادند درواقع ما از خانواده شهدا روحیه می‌گرفتیم.


پاسخ شما برای کسانی که در قبال عبور از رودخانه دویرج اشکالات وارد می کنند چیست؟
نمک نشناسی و بی انصافی می کنند کسانی که روانشناسی و جامعه شناسی آن روز را ندارند و نسبت به طغیان رودخانه دویرج و شهادت رزمندگان قضاوت می کنند، یعنی هر کس می خواهد قضاوت کند باید خود در آن صحنه حضور داشته باشد.


 با توجه به اینکه شب قبل از عملیات برای شناسایی  دوباره موقعیت رفته بودند و آب رودخانه تا مچ پا بیشتر نبود، ولی خیلی غیرقابل پیش بینی رودخانه طغیان کرد و آن اتفاق جانگداز رخ داد.


امسال خدا به کسانی که از نظر جامعه شناسی متوجه اتفاقات آن زمان نبودند و ایراد می گیرند، نشان داد که در شیراز با یک سیل انسان، ماشین، حیوان و همه را  آب برد و مشخص شد که با توجه به امکانات امروز و هشدارهای هواشناسی هنوز یک رودخانه طغیان می کند و نمی توان در برابر آن مقابله کرد و پیش بینی نشده طغیان رودخانه اتفاق می افتد و در عملیات محرم هم اینگونه بود.


ساعت۱۱ شب رودخانه طغیان کرد و بالا آمد و پس از گذشت چند ساعت آب فرو نشست و به طوری که  سحرگاه می توانستیم در کف رودخانه نماز بخوانیم.


وضعیت کنونی جامعه را نسبت به دفاع مقدس چگونه ارزیابی می کنید؟
بچه هایی که زمان جنگ به جبهه رفتند، احساساتی و تعصبی نبودند بلکه غیرتی بودند یعنی شب نخوابیدند و صبح بلند شوند و بگویند ما می‌خواهیم به جبهه برویم، همه با شناخت این راه را انتخاب کردند، بلند می گویم که ۹۵ درصد رزمنده های جنگ حضرت امام را با چشم دل دیدند نه با چشم سر و گوش به فرمان از دل و جان بودند.

در حالی که اکنون بسیاری از مردم و مسئولین به دیدار رهبر معظم انقلاب می‌روند و حتی رهبر برای آنها، نامه هم می‌نویسند و پیگیری هم می کنند، ولی گوش به فرمان نیستند، بنابراین چنین افرادی با رزمندگان آن دوران اصلاً قابل قیاس نیستند.


الان جوانان ترک واجب کرده و سنت به جای آورده اند، درحالیکه والله، بالله، تالله رزمندگان اسلام چه آنها که شهید شدند و چه آنها که زنده ماندند، نماز قضایی نداشتند.


اگر صحبت پایانی هست بفرمایید؟
لیستی تهیه شده که در آن عده ای برای شهادت، عده ای برای جانبازی و عده ای هم برای اسارت انتخاب شدند، یک تعدادی هم جا مانده شدند و ای کاش درقبال آن همه زحمت هایی که آنها کشیدند، عاقبت بخیر شویم.


 

کد خبر 854373

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha