خبرگزاری شبستان البرز؛ مهدیه دانایی - ساعت 14 بعد از ظهر روز 22 بهمن سال 97 بیانیه ای با عنوان « بیانیه گام دوم انقلاب» از طرف رهبر معظم انقلاب رسانه ای شد. بیانیه ای چند صفحه ای که به نقل از عده ای نزدیکان رهبری، تقریبا 20 روز برای تنظیم و نوشتار آن زمان برد. برهه ای که رهبر جمهوری اسلامی بسیاری از امور خود را کنار گذاشتند و وقت خود را صرف آن کردند.
اواسط زمستان سرد و یخبندان سال 57 ضرب آهنگ یک رویداد بزرگ در تاریخ بشریت بود، آنچنان که رهبر انقلاب در بند نخست بیانیه از آن یاد کرده است. اینکه انقلاب اسلامی در دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی قرار گرفته است.
چلّه انقلاب بدون خیانت به آرمان ها و اعتقاداتش با وجود هشت سال جنگ تحمیلی، تحریم های ظالمانه، حضور نیروهای داعشی و تکفیری در دل کشورهای همسایه و هزاران بحران و مسئله به سرانجام رسید و یک چله پرافتخار را در حالی رقم زد که کوچه پس کوچه های مزین به نام شهداء که آرمان خود را از فرهنگ مسجدی برگرفته بودند.
در بند نخست با سلامی از سر صدق، از سر دل به نسلی آغاز می شود که حراست انقلاب را بر عهده دارند، نسلی که وارد فرآیند بزرگ و جهانی چهل سال دوم انقلاب می شود. فرآیندی که نقش آن در ابعاد بین المللی به واسطه وجود شهداء انرژی هسته ای و مدافع حرم همچنین در ابعاد ملی در بحث افسران جنگ نرم و رونق تولید معنا پیدا می کند.
این سلام گواهی است برای تبیین جایگاه نسل دوم و سوم انقلاب در حفظ بقای آرمان هایی که به آنان رسیده است و جز این نیست که محسن حججی ها، محمود نریمانی ها، کمالی دهقان ها و دیگر شهداء مدافع حرم که متولدین دهه 60 و 70 هستند، مهر تأییدی بر این ادعا شدند.
و امّا تمام نکته را در جایگاه نسلی می توان خلاصه دید که از آنان در بند این بیانیه به عنوان نسلی که وارد فرآیند بزرگ و جهانی چهل سال دوم انقلاب می شوند یاد شده است. نسلی که تمدن نوین انقلاب اسلامی از دل وجودی و معرفتی آنان برخواهد آمد. آینده نگری رهبر انقلاب نسبت به این نسل برمبنای خودسازی، جامعه سازی و تمدن سازی است.
امری به یقین حتمی آن چنان که از دل امر ولی فقیه برآمده است. اشارتی که با باور به آن ایران اسلامی را در گذر از مرحله ای خواهیم یافت که حقیقت آرمان های انقلاب را در میان مردم جهان به نمایش می گذارد.
بند دوم بیانیه اشارتی به نهضت بزرگ دینی انقلاب اسلامی ایران دارد، آن زمان که جهان در میانه قدرت شرق و غرب مادی تقسیم شده بود و علم جدایی دین از سیاست همچون طبل توخالی ادعای مستکبران برای اجرای امیال و خواسته هایشان بود.
نقش انقلاب در این میان شکست چارچوب ها و شکستن کلیشه هایی بود که خود را به رخ دنیا کشانده بودند. همچنین ظهور واژه هایی که حقیت دین و تأثیرگذاری آن را بر سیاست نشان می داد.
شعارهای جهانی انقلاب که اصل براساس طول عمر مفید و نداشتن تاریخ مصرف است با محوریت آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری در بند سوم بیانیه محور کلام قرار می گیرد و آنجا که از دلزدگی صحبت می شود، خطاب تنها با مسئولان است نه مردم، که به ظن رهبر معظم انقلاب، دلزدگی از شعارها و اصول انقلاب و روی گردانی از این چراغ راه تنها در میان مسئولان دیده شده است و نه مردم.
جایگاه انقلاب و نظریه آن به عنوان یک دفاع ابدی در بند چهارم بیانیه مورد نظر قرار می گیرد. نکته اساسی در سطر اول این بند است آن جا که گفته می شود « انقلاب اسلامی همانند پدیده ای زنده و بااراده دارای انعطاف و آماده تصیح خطاهای خودیش است». اینکه به نقدها حساسیت نشان می دهد. این ها یعنی انقلاب به واسطه فکر، هدایت راه، انتخاب ها، بلوغ فکری و تلاش آحاد مردم و مسئولان قابلیت تداوم دارد. بلوغی که با ایمان دینی مردم آمیخته شده است.
نظریه نظام انقلابی در سطر آخر بند چهارم به عنوان یک امر حاکمیتی مبتتی بر نظم سیاسی و اجتماعی مورد اشاره قرار می گیرد و بر لزوم دفاع آن تا همیشه تاکید می شود.
در میانه بن بست تئورسین های حکومتی و نظام های سیاسی متعدد، جمهوری اسلامی به عنوان یک شاخصه سیاسی که به شدت به اصول خود معتقد است و در مرز بندی با رقیبان و دشمنان حساس است به عنوان اصلی در بند پنجم بیانیه مورد اشاره قرار می گیرد.
اینکه جمهوری اسلامی در فاصله بایدها و واقعیت ها همواره با هجمه های متعدد رو به رو بوده است، شکی نیست. اما نکته اصلی که رهبر انقلاب به آن اشاره می کند، عذابی است که وجدان های آرمان خواه از فاصله بایدها و واقعیت ها می کشند و تکیه ایران اسلامی در این فاصله، « نسل جوان مومن، دانا و پرانگیزه» است.
پرداختن به دامنه عمل انقلاب اسلامی در بند پنجم بیانیه انقلاب در حالی مطرح می شود که از ملت ایران به عنوان ملتی قدرتمند، مهربان، باگذشت و مظلوم یاد می شود.
بیش از این ها، انقلاب اسلامی به عنوان مایه سربلندی هر ایران و ایرانی نام برده می شود که در مسیرش را بدون افراط و تفریط ها که مایه ننگ بسیاری از قیام ها و انقلاب های دیگر بوده است، طی می کند.
از کلید واژه مروّت انقلابی که نام برده می شود، از صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردن کشان همچنین دفعع از مظلوم و مستضعفان اینجا است که صداقت، صراحت و اقتدار ایران و ایران به افتخار انقلاب گره می خورد.
اصل سخن و خطابه بیانیه در بند ششم جوانان را مورد خطاب قرار می دهد. اینکه این نسل باید از انقلاب حراست کند و آن را به آرام بزرگ خود که همان رسیدن به تمدن نوین اسلامی است نزدیک سازد.
بار دیگر در بند هشتم سخن از ریشه های شکل گیری انقلاب می شود. آن زمان که عقب افتادگی شرم آور در علم، فناوری سیاست، معنویت و هر فضیلت دیگری تجربه حکومت های غربی به ظاهر متمدن است.
و بازهم فاصله میان واقعیت و حقیقت مطرح می شود و این نکته اساسی که جوانان! رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیار هستند، حقیقت را از دشمن و پیاده نظام او نمی توان شنید.
بار دیگر در بند هشتم سخن از ریشه های شکل گیری انقلاب می شود. آن زمان که عقب افتادگی شرم آور در علم، فناوری سیاست، معنویت و هر فضیلت دیگری تجربه حکومت های غربی به ظاهر متمدن است.
راهبرد و بلوغ فکری معرفتی بیانیه گام دوم انقلاب در سطر سطر خود گویای مطالبی است که هر یک از آن چراغ راه و امید مسیر را مشخص می کند. اینکه باید در مسیری قرار گیریم که انتهایش تعالی و رسیدن به تمدن نوین اسلامی است.
بیش از این ها، جوانان به عنوان مخاطبان اصلی این راه باید به این باور برسند که چرا و چگونه می توان تا سر منزل مقصود در این مسیر که حفاظت و حراست از آرمان های انقلاب است، تلاش کرد. بیانیه گام دوم انقلاب را می توان شبیه همان خط مشی و روشی دانست که امیرالمومنین(ع) در کتاب نهج البلاغه برای امام حسن مجتبی(ع) ترسیم کردند و یا آن جا که برای مالک اشتر به عنوان یکی از فرمانداران حکومتی ترسیم می کنند.
بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان چراغ راه برای هر ایرانی که دغدغه و دل در گرو سعادت آینده این مرز و بوم دارد تلقی می شود و به واقع به منزله راه و روشی است که چارچوب های آن با نگاهی تخصصی و راهبردی برنامه ریزی شده است و باید به آن باور داشت.
نظر شما