خبرگزاری شبستان، زمانی که موج بهار عربی بر سراسر منطقه خاورمیانه به وزیدن آغاز کرد کسی نمی اندیشید که این موج چه تاثیر شگرفی را نه تنها در منطقه بلکه در اقصی نقاط جهان خواهد گذاشت و چه کسانی از این ناآرامی های گسترده و پیچیده منطقه خاورمیانه سود و زیان خواهد دید؟ به تعبیری دیگر برندگان و بازندگان این میدان چه کسانی هستند؟
این راه به نسبت برای مردم جهان عرب به نظر می رسد که سخت و نامشخص باشد اما این حوادث سود زیادی برای شکستن سکون و بی حرکتی و درمان ناکارآمدی و عقیمی رژیم های قدیمی و یا از بین بردن آن است و با فروپاشی این رژیم ها در خاورمیانه باید بدانیم که چه کسانی در عرصه بین المللی سود و زیان می برند.
شکی نیست که بزرگترین متضرر اسرائیل است؛ به طوری که تاکنون تعدادی از حکام قدیمی و مستبدی منطقه خاورمیانه که ساقط شده اند، از نظر مالی و سیاسی از سوی ایالت متحده آمریکا پشتیبانی شده اند و این حکام کسانی بودند که پوششی برای اسرائیل به شمار می آمدند.
از سوی دیگر، احتمال دارد که بشار اسد سقوط کند و رهبری ضد اسرائیلی اش متلاشی شود، اما تاریخ سوریه هرگز ذره ای از اعتقاد و باورهایش رها نمی کند که نظام ملی جدید در دمشق که از سوی جماعت الاخوان المسلمین پشتیبانی شده است، به اسرائیل نگاه دوستانه و تساهل گرانه داشته باشد و این مسئله ظهور نیروی مردمی در هر دولت عربی را تضمین نمی کند مگر اینکه تندروی و تشدد در مقابل اسرائیل که برای حفاظت از وضعیت کنونی فلسطین تلاش می کند، افزایش یابد زیرا اسرائیل از دیدگاه مسلمانان نماد برجسته ظلم است.
این نتایج جدید در منطقه عربی به این معنی نیست که انتشار دمکراسی آرام در منطقه برای اسرائیل در آینده دور خوب باشد، ولی امکان دارد که اگر اسرائیل به طور جدید با دوری از سیاست های افراط گرایانه و نژاد پرستانه به سمت نظام سیاسی و اجتماعی باز که فلسطینی ها را آزاد می کند، حرکت کند؛ اینچنین شود. اما اینگونه تصورات و گمان ها در افق سیاسی اسرائیل در زمان کنونی ظاهر نشد.
در همین حال، ایالت متحده آمریکا در رتبه دوم حسارت دیدگان از بهار عربی قرار دارد و این مسئله به راحتی به وضعیت کنونی آمریکا برمی گردد که از هر زمان دیگری برای واشنگتن سخت تر شده است؛ به طوری که ملتهای عربی می توانند رهبرانشان را انتخاب کنند و در آرای مردمیشان نیز می توان میزان خشم از حکام مستبد و میزان نارضایتی تسلط استعماری غرب در قرون متمادی بر این کشورها را دید و در دوره کنونی آمریکا با برپایی جنگ های علیه سرزمین های اسلامی برای مبارزه با تروریسم باعث شد تا دیدگاه مردم منطقه بیش از پیش نسبت به آنها منفی شود.
به هیمن دلیل، انتظار می رود که ملتهای عربی هواداران آمریکا را انتخاب نکنند و چه بسا اسلامگرایان باشند و اسلامگرایان نیز از این تغییر بیشترین استفاده را می کنند و در کنار مردم باشند. علاوه براین ایالت متحده آمریکا به این مسئله با این رویکرد نگاه می کند که نیروی انفعالی به همراه کاهش قدرتشان بر حوادث سیطره دارند.
اگرچه خبرهای جدید در جهان عرب برای ایالت متحده آمریکا خوب نیست اما هنگامی که واشنگتن از تلاش هایش که پایانی برای آن نیست، برای دخالت به منظور تدوین حوادث منطقه ای و سیاسی دست می کشد همچنان در تامل می کند.
اما پیروزمندان این بهار عربی به طور قطع ملتهای عربی اند؛ با وجود اینکه منافع نظام های سیاسی جدید به تساوی توزیع می شود و هرگز برای مردم این راه همواره نبوده و چه بسا پر از سنگلاخ و مفروش نشده با گل بوده است زیرا آنها اولین تجربه یا فرصت تمرینی شکلی از اشکال حاکمیت خودشان را می گذارند و آنها نمی پذیرند که نظام های جدید از سوی غرب برای تحقق منافع خارجی انتخاب شود و می خواهند خود سرنوشت شان را رقم بزنند.
در این میان گروهی دیگر نیز وجود دارند که از بهار عربی سود می برند و آنها قدرتهای رو به پیشرفت جدی مثل چین، روسیه، هند، برزیل، کانادا و کشورهای گروه بیست هستند که خود را در جهان چندقطبی و بازی توازن قدرت های بین المللی پیچیده را می بینند. اما ایالت متحده آمریکا از بهار عربی بیشترین خسارت را دیده است به طوری که هیمنه مطلق خود را در بازی موازنه قدرت در سطح بین المللی از دست داده است.
پایان پیام/
انقلاب های مردمی در سراسر جهان همیشه برنده و بازنده ای با خود همراه دارند و انقلاب های عربی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و می توان آمریکا و اسرائیل را بازندگان بزرگ این میدان دانست.
کد خبر 87152
نظر شما