دموکراسی جوان عرب و زوال استعمارگر پیر غرب

استعمار، بازمانده کهنسال غرب در کشورهای انقلاب زده است و مقابله با آن نیازمند سیاستی کارآمد است تا بتواند این نوع مداخله را برای همیشه در کشورهای محروم از خودکفایی ریشه کن کند.

خبرگزاری شبستان: حقیقت چیست؟ گروه‌های اسلام‌گرا و اخوان‌المسلمین پیام‌آوران صلح و دموکراسی در کشورهای بیداری اسلامی چگونه استعمارگری کهنه و باسابقه غرب را از پا درآوردند؟ تغییرات سیاسی ملی در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی هر روز جذاب‌تر می‌شود.

کشورهایی که با سرنگونی دولت‌هایشان روبرو هستند در پی‌ریزی و ایمنی دولت‌های منتخب و جدید بیشتر دچار چالش هستند.

مثال رابطه مرگ استعمارگری و تولد دموکراسی اسلامی در اینجا خلاصه می‌شود که کشور  مصر همچنان درگیر مبارزه دو جبهه مردمی ملی و بازماندگان وابسته به غرب است.

اختلاف بر سر تحریر قانون اساسی میان شورای نظامی و پارلمان حاکی از عزم راسخ اسلام‌گراها در شستن بقایای استعمارگری است

و رها کردن این انقلاب‌ها در هر جا برابر است با نفوذ دوباره استعمار.

شورای نظامی بر این باور است که پارلمان منتخب باید به قدرت 60 ساله این شورا احترام گذاشته و خواسته‌های ملی را به نفع آن فدا کند.

برجسته‌ترین بخش ارزنده این مبارزات در جایی است که یکی با اسلحه و دیگری با دست داشتن کتاب قرآن به میدان آمده است. باقی ماندن کوچک‌ترین اثرات از رژیم‌های سرنگون شده بزرگ‌ترین مشکلی است که اسلام‌گراها با آن روبرو هستند.

در هر یک از این کشورها حزب‌های نظامی، سلفی‌ها و تعصب‌ گرا ها بازمانده‌هایی از رژیم‌هایی هستند که راه را برای گسترش استعمارگری باز گذاشتند و در واقع خود پذیرای خاصیت استعمارگری غرب بودند.

مقابله اسلام امروز به سرنگونی دیکتاتوری‌ها و بازمانده‌ها محدود نمی‌شود بلکه پاک کردن اثرات استعمارگری از جمله مهم‌ترین چالش‌ها است.

با پیوستن سکولارها به جمع تظاهرکنندگان خواهان اسلام، گروه‌های اسلام‌گرا بیشتر متعهد می‌شوند و باید سیاست‌های خارجی خود را مشخص کنند.

از جمله سیاست خارجی در قبال اسراییل، آمریکا و سایر کشورهای غربی که دست اعطای کمک‌های مالی دراز کردند و پیشنهادهایی دارند،است آیا احزاب اسلامی آنها را می‌پذیرند یا از آن می‌گریزند؟

اینجا مسئله بسیار پراهمیت است، گروه‌های اسلام‌گرا باید تدابیری یا به واقع ابتکارهایی درباره تأکید بازماندگان غربی بر دخالت و مداخله به خرج دهند.

به گزارش میدل ایست، بهتر آن است که گروه‌های اسلامی در تمام کشورها متحد شوند و بدانند که این اتحاد از منظر غرب تا چه حد ترسناک است و گروه‌های متمایل با برقراری ارتباط با غرب بخصوص آمریکا را شناسایی و خنثی کنند.

مشکل اصلی این است که آمریکا و سایر کشورها منتظرند که اختلاف‌های داخلی کشورهای انقلاب‌زده به مرحله غفلت رسیده و آنها با سوء استفاده از این وضعیت نفوذی‌های خود را وارد عمل کنند.

بنابراین به جای به جای به حساب آمدن تصمیمات پارلمان و دولت منتخب آمریکا، اسراییل و کشورهای غربی می خواهند پنهانی یا آشکار حرف اول را بزنند.

با این دیدگاه می‌توان به شعارها و برنامه‌های حزب‌های جمهوری‌خواه و سایر حزب‌های سیاسی کاندیدا در ریاست جمهوری را بررسی کرد.

کسانی که تبعیت آنها از قانون و حقوق انسانی به قدر کافی زیر سؤال است و مشروعیت آنها پیش از این رد شده است.

در مجموع به نظر می‌رسد غرب به واسطه مشروعیت‌اش قضاوت می‌شود و دنیای عرب از روی سیاستش.

اسلام‌گراهای عرب پذیرفته‌اند که سیاست آنها از نگاه دیگران منطقی است، سیاست در قبال اسراییل، ایران، لائیک و مذهب‌گرا کاملا مشخص شده است.اسلام‌گراها آگاهند که برای پذیرفته‌ شدن در غرب باید به گونه‌ای خود را به اسراییل و یا آمریکا وصل کند.

احزاب منتخب مردمی همواره باید به یاد داشته باشند که چپاول ثروت‌های مردمی، هزاران هزار کشته، تهدیدات تروریستی، دزدی و فسادهای مالی و اخلاقی، سلب خودکفایی ملی از جمله آثار سوئی است که در طول تاریخ استعمار غرب به جای گذاشته است.

 

پایان پیام/

 

 

کد خبر 90717

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha