خبرگزاری شبستان_ خرم آباد، شهادت نهایت ایثار و از خودگذشگتی است و فرهنگ شهادت تجلی ولایت پذیری، آرمان خواهی، استکبار ستیزی و ظلم ستیزی است.
خون پاک و مطهر شهدای عزیز انقلاب، دفاع مقدس، دفاع از امنیت و دفاع از حرم های اهل بیت(ع) و دیگر شهیدان سرافراز و جانبازان و آزادگان عزیز در ایران اسلامی و جبهه مقاومت، عزت و امنیت پایداری را امروز در سایه رهنمودهای رهبر عزیز انقلاب و مبارزه بی امان با استکبار فراهم آورده است.
امروز فرهنگ ایثار و شهادت، فرهنگی غنی برای مقابله با توطئه های دشمنان است و سیره و منش شهدا بویژه وصیت نامه های شهدای گلگون کفن مهم ترین راه برای ترویج این فرهنگ غنی در جامعه بویژه در بین نسل جوان و نوجوان است.
نگاهی به وصیت نامه شهید اصغر قیطاسی
شهید اصغر قیطاسی، در روز یکم فروردین ماه سال 1343 در روستای علی آباد از توابه شهرستان ازنا در استان لرستان چشم به جهان گشود.
وی با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه خود را به میدان رزم با دشمن بعث رساند و در 18 بهمن سال 1361 در منطقه عملیاتی شیب نیسان و در عملیات والفجر مقدمانی به فیض شهادت نائل آمد.
در بخشی از وصیت نامه شهید قیطاسی آمده است: الهی در اشك ديده ام، در سوز سينه ام، در فرياد اسيردرگلويم، در تنهائي مكتبم و رهائي از قيد و بند، تنها تو را مي پرستم و از تو كمك مي طلبم.
بايد از هر چه جز تو باشد دل بست تا به حق پيوست ،حتي اگر از تنگه هاي صخره ها در خيزش غير خموش با خروش گذر كردن،همه اش لذت آفرين است آري لذت آفرين است، خدايا بارالها، ايزدا، پروردگارا در همه تنهائي اين تو بودي كه گنهكار بنده ات را ياري مي كردي با همه نالايقي با همه حب نفس با همه ذلت ها با همه عزتها تو من را در صدر اعلي رهنمون ساز به راهي كه جز تو نبينم،جز تو نپرستم و غير از تو نپويم.
دوست دارم چشمهايم را دشمن در اوج دردش از حدقه بيرون آورد و دستهايم را قطع كند و پاهايم را از بدن جدا سازد و قلبم را با گلوله هايش سوراخ سوراخ كند و سرم را از بدن جدا سازد تا در كمال فشار و آزار، دشمنان مكتبم ببينند كه اگر چه چشمم و دستهاو پاها و قلب و سينه و سرم را از من گرفته اما يك چيز را نگرفته و آن ايده من است.
ايده اي پر از عشق به بودن و درعاشقي زيستن و با شوق مردن، عشق به مطلق عاشقان الله،(( من عشقه قتلته)) بگذار تا جسم من را دشمن مثله گرداند اما عشق من را نمي تواند.
عشق به نظام جمهوري اسلامي عشق به امام زمان(عج)،عشق به خميني روح الله، اين مرد پاكيها در زمانه همه نا پاكيها.
و تو اي حسين(ع)اي تو كه معشوقي در مسلخ عشق هر مدعا و هزاران عاشقت را به قربانگاه كشاندي اي سيد الشهدا(ع)كه آخرين شب حيات را از دشمن خواستي براي وداع با دنيا با تمام دنائت.
چه اسفل السافلين است بلكه براي رحمان با تمام عزمتش چه رسيدن عبد به معشوق همان رسيدن عاشق به معشوق، بدان كه امروز جوانان ما تو را رهنمون راه خويش ساخته اند و اينجاست كه خلاصه كلام در عشق به ولايت با آرزوي شهادت اما با شهادت به اطاعت از امامت.
اي پدر و مادرم و خواهران و برادران و نامزد عزيزم اين كمال عظمت براي من است كه دعايم مستجاب گشت و موفق شدم تا به آرزوي هميشگي خويش يعني به قافله هميشه پر شتاب اصحاب حسين(ع)برسم، بر اين نعمت عظيم در اين خانواده قدردان باشيد و اجر شما با خدا است.
از پيشگاه عظمي و ملكوتي والدين در قبال خطاها ي مكرر و ناشايستگي انجام وظيفه فرزندي نسبت به والدين در كارمشخص اسلامي پوزش مي طلبم اين را به تمام آنان كه من را مي شناسد بگوييد من را حلال كنند و در قبال اخلاق غير اسلامي و رفتار غيرشايسته ام مرا ببخشند.
و اما برادرانم هميشه پيرو خط امام و پشتيبان امام باشيد كه خط امام پاسداري از مرز اسلام فقاهتي و تشيع سرخ عاريست.
در مرگم زينب وار استقامت داشته باشيد و زينب وار با دشمنان به مبارزه بپردازيد.
سخني با دوستان و آشنايان، به راه پاك روح الله ايمان داشته باشيد و با وحدت بيشتر در راه اهداف جمهوري اسلامي پيش رويد دستهايم را از تابوت بيرون آوريد تا دنيا پرستان بدانند كه دست خالي از اين دنيا مي روم و چشم هاي مرا باز بگذاريد تا كور دلان بدانند كه كور كورانه اين راه را انتخاب نكردم.
« در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه صفتاي زشت خود را نكشند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز مردار بود هر آنكه او را نكشند»
نظر شما