به گزارش خبرگزاری شبستان، کرسی علمی ترویجی «کرونا؛ ثباتها و تغییر ها» توسط گروه معرفتشناسی پژوهشگاه به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد.
دکتر ابراهیم دادجو عضو هیات علمی گروه معرفت شناسی پژوهشگاه و ارائه دهنده کرسی در ابتدای این جلسه علمی گفت: همهگیری ویروس کرونا در آخرین ماه سال ۱۳۹۸ شمسی و تداومی که دارد به چالشهای فکری گوناگونی دامن زده است. همهگیری ویروس کرونا رویدادی جهانی است و هر رویدادی بسته به واقعیت و تأثیراتی که دارد بر برخی چیزها تأثیرگذار بوده و بر تأثیرگذاری بر برخی دیگر ناتوان است. در یادداشت حاضر میکوشم، با نگاهی معرفتشناسانه، به اجمال به این بپردازیم که ویروس کرونا و همهگیری آن فاقد کدامین تأثیرات و دارای کدامین تأثیرات است.
دکتر دادجو همهگیری ویروس کرونا را دارای دو جنبه نظری و عملی دانست و افزود: یک، جنبه نظری: در جنبه نظری، ظهور ویروس کرونا و همهگیری آن، رویدادی طبیعی است و موضوع پژوهش علوم تجربی، و به خصوص موضوع پژوهش علوم پزشکی است. راه پژوهش در ظهور و بروز آن، پژوهش در شناسایی آن، و پژوهش در روشهای درمان یا مقابله با آن، تجربه و آزمایشهای تجربی است. همانطور که پژوهشهای عقلی یا نقلی عملاً روش پژوهش در ویروس کرونا (مطرح در علوم تجربی پزشکی) نیستند و در شناسایی و درمان یا مقابله با ویروس کرونا بیتأثیرند، ویروس کرونا و پژوهشهای راجع به آن نیز عملاً روش پژوهش در امور عقلی و امور نقلی (مطرح در علوم انسانی و علوم اجتماعی و رفتاری) نیستند و در شناسایی و کاربست اینگونه امور و علوم بیتأثیرند. اکنون میدانیم که امور تجربی را از راه تجربه، امور عقلی را از راه عقل، و امور نقلی را از راه نقل مورد شناسایی قرار میدهیم. انتظار نداریم که یک امر تجربی علمی (همچون ویروس کرونا) را از راهی غیر از تجربه، و به طور مثال از راه عقل و دین، یا یک امر عقلی (همچون حکمت آفرینش) یا دینی (همچون اعتقادات) را از راهی غیر از عقل و دین، یعنی از راه تجربه، مورد شناسایی قرار دهیم. همانگونه که انتظار نداریم طبابت کار دین را انجام دهد، انتظار هم نداریم که دین، معارف دینی و امور دینی کار طبابت را انجام دهند.
انسان تنها مخلوقی است که از شعور بالایی برخوردار است و این شعور به او میفهماند که برای درک امور تجربی دارای قوه تجربه و برای درک امور عقلی دارای قوه عقل است، اما برای درک امور الهی و ماورایی دارای قوهای نیست و از این روی اگز به دنبال درک آنها باشد باید به قوهی دیگری که در دست همگان نیست (همچون قوای قدسی یا دینی) روی بیاورد.
دادجو با بیان اینکه رویداد طبیعی کرونا، امری طبیعی تجربی است تصریح داشت: همانگونه که، از جنبه نظری، بر سایر امور و علوم تجربی، عقلی، و نقلی بیتأثیر است، بر امثال مسأله رابطه علم و دین یا علم دینی نیز بیتأثیر است. کرونا بر اینکه علم از راه تجربه بر کشف عالم طبیعت میپردازد و دین نیز (دستکم به حکم امثال بناء عقلا و استصحاب) کار علم را تأیید میکند دارای هیچگونه تأثیری نیست. کرونا بر اینکه علوم طبیعی از راه تجربه، علوم انسانی تجربی از راه اعتبارات تجربی، علوم انسانی عقلی از راه عقل، علوم انسانی نقلی از راه نقل، و علوم انسانی تجربی – نقلی، یعنی علوم اجتماعی و رفتاری، از راه تجربه و نقل به بار مینشینند دارای هیچگونه تأثیری نیست. کرونا بر اینکه “دین نظام اعتقادی، ارزشی و رفتاریای است که از سوی خداوند برای هدایت و رستگاری انسانها آمده است” و “علم دینی مجموعه مسائلی است که حول اموری که در هدایت و رستگاری انسانها تأثیرگذارند، و از طریق کتاب، سنت و عقل به قصد هدایت فراهم آمده است” دارای هیچگونه تأثیری نیست. اما کرونا مصداق بارزی است بر این ادعای خطای برخی که مدعیاند دین همه چیز را بیان کرده است و از این روی ما غیرمعصومان، از درون معارف دینی، هم میتوانیم به راه درمان کرونا دست یابیم و هم میتوانیم علوم تجربی، و امثال علم پزشکی، را دینی سازیم و به علوم تجربی دینی، و امثال علم طب اسلامی، راه یابیم.
وی گفت: جنبه دوم جنبه عملی است، در جنبه عملی، ظهور ویروس کرونا و همهگیری آن، تأثیرات و تغییرات بسیار زیادی داشته است. همهگیری ویروس کرونا و فقدان پادزهر آن، هویت و ذات تک تک ما انسانها را تهدید کرده است و ترس از دست دادن حیات، ولو اینکه بر تغییر ذات و انسانیت ما ناتوان است، قوای انسانی خوب و بد ما را (که از جمله خواص ذاتی و انسانی ما هستند) بیدارتر ساخته است. هر دو اخلاقیات خوب و بد ما بیدارتر شدهاند و بسته به انگیزهها و اهدافی که داریم اینگونه اخلاقیات خوب یا بد را آشکارتر ساختهایم. اکنون فطرت ما بیدارتر شده است، و فطریات خوب، ما را به افکار و کارهای خوب و فطریات بد، ما را به افکار و کارهای بد رهنمون میشوند.
با وجود این، به خصوص در اینگونه مواقع که با تهدیدات انسانی روبرو هستیم، و منافع مادی و ارزشها رنگ میبازند، فطریات خوبمان بر فطریات بدمان غلبه مییابند و بیش از اخلاقیات بد به اخلاقیات خوب روی میآوریم، هم خود و اطرافیانمان را محترمتر دانسته و دوستتر میداریم، و هم نوع انسانها را دوست میداریم، هم به یاری خود و اطرافیان و هم به یاری دیگران میشتابیم، هم نگران خود و اطرافیان و هم نگران دیگران هستیم. همیاریهایی که اکنون در دوران کرونا میبینیم از همین فطریات خوب ما نشأت میگیرند. همهگان، اعم از اشخاص، کادر درمانی، کسبه، کارمندان، مدیران، گروهها و سازمانها، دولتمردان و … میکوشند در این همیاری و صیانت از ذات انسانها سهیم باشند.
اما فطریات خوب ما انسانها یک روی سکهاند. روی دیگر آن، فطریات بد ما انسانها است. همین فطریات بد، تعدادی را به استفاده از فرصتها و حفظ منافع شخصی وادار ساخته است. همه ما، و بخصوص دستاندرکاران، در معرض این آسیب قرار دارند که به فکر استفاده از فرصتها و حفظ منافع شخصی باشند. بخصوص آنان که بر منابع مالی و مادی دسترسی دارند، بیش از دیگران در معرض این آسیب قرار دارند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان با بیان اینکه دوران کرونا دوران آزمونهای اخلاقی اعم از اخلاقیات شخصی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و حاکمیتی است، گفت: فطرت انسان و تعالیم دینی ما ابزارهای مناسب پیروزی در این آزمونهای اخلاقیاند، در آزمونهایی همچون روابط شخصی، روابط خود با فرزندان و همسران، روابط خود با بیماران کرونایی، با کادر درمانی، با ناتوانان، با گروههایی که درآمد خود را از دست دادهاند، …..، در آزمونهایی همچون تلاشهای علمی، اقتصادی، صنعتی، ….، در آزمونهایی همچون نوع دوستی، حقوق بشر، حقوق بینالملل، فقدان تحریمها و تهدیدها، ….، همگراییها، جهانوطنیها، ….، در آزمونهایی همچون دوری از فسادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تحکیم و تثبیت باورهای دینی. اکنون در دوران کرونا بیشتر از هر زمان دیگری دریافتهایم که به خداوند، به فطریات و اخلاقیات خوب انسانی، و به تعالیم دینی محتاجتریم و دوران کرونا میتواند ما را بیدارتر ساخته و به سوی جهانی انسانیتر و الهیتر رهنمون شود. کرونا در جنبههای علمی و معرفتی ما، در امثال علوم و اعتقادات ما، هیچ تأثیری نخواهد گذاشت. اما در جنبههای علمی و رفتاری ما، در امثال محدودیت اجتماعی و اقتصادی ما، تأثیر زیادی خواهد داشت، ولی همین تأثیرگذاری هم مقطعی است و با فروکش کردن کرونا به تدریج اثرات خود را از دست خواهد داد.
در ادامه این کرسی علمی دکتر مهدی غیاثوند به عنوان ناقد جلسه با بیان اینکه اینطور نیست که هر تغییری لزوما منجر به تغییر در معرفت شود گفت: ما در معرفت با یک بافت مواجه هستیم؛ یعنی یک سری گزاره ها که نمی توان آنها را جدا جدا از هم در نظر گرفت. لبه های این بافته با واقعیت مواجه است. ما مجموعه ای از تجربه های تاریخی داریم. وقتی تغییر در واقعیت اتفاق افتاد، این امکان بوجود میآید که تغییر در یک واقعیت به تغییر در مجموعه معارف بیانجامد. لذا من امکان تاثیر کرونا را رد نمی کنم و شاید نزدیکترین جایی که کرونا تاثیرگذار باشد، تغییر در لوازم الهیاتی مباحثی مانند خیر و شر و امثال آن باشد. یا لوازم فلسفی مدرنیته را دچار تغیر کند یا مبانی دانش پزشکی را به چالش بکشد. پس صحبت از اینکه کرونا هیچ تغییری در نظام معرفتی و فلسفی نمیگذارد با این قطعیت درست نیست، بلکه باید از امکان این تغییر و تاثیر سخن گفت.
در پایان این کرسی علمی حجت الاسلام دکتر علیرضا قائمی نیا به عنوان دیگر ناقد جلسه با طرح این سوال که دو مساله اینجا داریم: تغییر کرونا جزیی است یا کلی؟ آیا در مبانی تاثیر میگذارد یا در مسائل؟ گفت: هر دو مساله نیازمند صورت بندی منطقی است که در جای خود باید بحث شود. اما به نظر من آنچه باید گفت این است که مهمترین ویژگی تفکر فلسفی این است که تفکر فلسفی خصلت هرمنوتیکی دارد؛ چرون فلسفه مبتنی بر فهم انسان است. فهم تغییر کند، سیستم هم تغییر میکند. ریاضیات و علوم صور مانند منطق چون خصلت هرمنوتیکی ندارند لذا در آنها تغییر وجود ندارد. اما فلسفه و معرفتشناسی اینطور نیست. نگاه فیلسوف تغییر کند، نظام فلسفی هم دچار تغییر خواهد شد.
وی همچنین گفت: مطلب دیگر بحث در بازه تقسیم معرفت به معرفت پسینی و پیشینی است. موضوع معرفت شناسی در مقام تحقق معرفت پسینی است. معرفتی که در طول تاریخ ویژگیهای خود را دارد و هویت تاریخ دارد، زمان وفرهنگ و … در او تاثیر کرده است واقع نمایی به معنای خام ندارد برخلاف مقام پیشین که واقع نمایی خام دارد. بسیاری از معرفتشناسیهای قارهای پسین هستند ولی معرفتشناسی تحلیلی اینطور نیست/ف کرونا در معرفتشناسی پیشین تاثیر نمیگذارد، ولی در معرفتشناسی پسین میتاوند تاثیر گذار باشد.
نظر شما