پایه‌گذاری ولایت فقیه از طریق شبکه وکالت یکی از برکات وجودی امام جواد(ع) است

آیت الله شیخ بهایی گفت: شبکه وکالت در حقیقت جامعه را برای زمان غیبت آماده می کرد و مردم می فهمند که باید از طریق علما، مراجع و ولایت فقیه مسائل دین را حل کرده و اجتماع دینی خود را اداره کنند که این یکی از برکات وجودی امام جواد(ع) است.

آیت الله احمد شیخ بهایی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان به مناسبت سالروز شهادت امام محمد تقی(ع) زندگی ائمه اطهار را پربرکت خواند و گفت: برکت یعنی با حداقل هزینه، حداکثر فایده به دست می آید؛ امام جواد(ع) از همان کودکی در غیاب امام رضا(ع) مسئول رسیدگی به فرزندان فراوان و در حقیقت با همه کوچکی، بزرگ خاندان بودند و گرچه در ظاهر کودک بودند اما سرپرستی معنوی خانواده به عهده ایشان بود و خود این نکته که ایشان در کودکی به امامت رسیدند، جلوی خیلی از حرف و حدیث ها را گرفت.

 

 

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه استان کرمان افزود: هنوز هم بعضی ها می گویند امامان شیعه، علمایی صالح و پاکدامن بودند اما شیعه آن ها را خیلی معصوم کردند؛ در حالی که اگر این طور بود و آن ها مکتب رفته و درس خوانده بودند، امام جواد(ع) در آن سن کودکی کجا این درس ها را خوانده که می تواند با فقهای بزرگ اهل سنت مناظره کند و مناظره معروف ایشان با یحیی ابن اکثم در سن کودکی نشان می دهد که این علم، علم اکتسابی نیست بلکه علم لدنی است.

 

 

وی ادامه داد: علاوه بر این، در زمانی که ایشان را به بغداد احضار کردند و در آنجا زیر نظر بودند، سیستم وکالت را ساماندهی کردند و جمعیت فراوان شیعه را در اطراف و کشورهای اسلامی با سیستم وکالت اداره می کردند البته زیرساخت های این سیستم از زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ایجاد شده بود؛ بالاخره شیعیان در کوفه، مصر، خراسان، عراق، یمن و ... پراکنده بوده و حضور داشتند و همه کسانی را خدمت ایشان درس خوانده و علم اهل بیت را ترویج می کردند خود این ها نمایندگی داشتند و نماینده امام در منطقه خودشان بودند و حمایت مردم را به عهده داشتند.

 

 

آیت الله شیخ بهایی خاطر نشان کرد: در حقیقت یک نوع بحث ولایت فقیه در آن زمان توسط وکلای حضرت انجام می شد که این کار در زمان امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) بیشتر جلوه گر شد زیرا ارتباط شیعه با امامان خود در آن دوران خیلی محدود شده بود و دسترسی زیاد نداشتند لذا فقهای شیعه بودند که از طریق وکالت حضرت، هم وجوهات را جمع آوری می کردند و هم مشکلاتی که در جامعه شیعه وجود داشت را رسیدگی می کردند.

 

 

آیت الله شیخ بهایی اظهار داشت: خود این تشکیلات از چشم دشمنان مخفی بود اما این تشکیلات در حقیقت جامعه را برای زمان غیبت آماده می کرد زیرا وقتی در زمان حضور دسترسی به امام سخت می شود، زمان غیبت که دیگر کلاً دسترسی به امام نیست، مردم می فهمند که باید از طریق علما، مراجع و بحث ولایت فقیه مسائل دین را حل کرده و اجتماع دینی خود را اداره کنند که یکی از برکات وجود امام جواد(ع) است.

 


وی در ادامه بیان کرد: غیر از کلمات و سخنان حضرت و از طرفی عملکرد حضرت در مقابله با خلفای زمان خود، این ها درس آموز است و  نشان می دهد که یک لحظه از مبارزه باز نمی ایستادند؛ یعنی دائماً به طور خستگی ناپذیر وظیفه الهی خود را که ترویج دین، تربیت انسان ها و رفتن به سوی تمدن اسلام بود، انجام می دادند البته رفتن به سوی تمدن اسلام آن زمان نقطه دوری به نظر می رسید و الان نیز نقطه دوری به نظر می رسد اما حرکت در آن سمت که انسان ها و جامعه تربیت بشوند و به سوی یک جامعه بزرگ اسلامی که سرشار از عدالت است در حرکت باشد این مبارزه خستگی ناپذیر جزو برکات زندگی امام جواد(ع) است.

 

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه استان کرمان ادامه داد: غیر از آن، معجزاتی که توسط خود حضرت چه معجزاتی که به دشمن نشان می دهند و چه معجزاتی که مشکلات دوستان را حل کنند و بعضی از مریضی ها را شفا بدهند و برای آن ها دعا کنند، همه از دیگر برکات وجود امام جواد(ع) است.

 

 

وی در پاسخ به اینکه سیره امام محمد تقی(ع) در حفظ و هدایت شیعیان چگونه بود؟ گفت: در حقیقت ایشان هم با رفتار خود اسلام را عملاً به مردم نشان می دادند و هم با کلماتی که داشتند؛ گاهی اوقات سخنان این بزرگواران، سخنان کوچکی است اما محتوای آن ها بسیار محتواهای بلندی است؛ به طور مثال جمله ای از حضرت جواد(ع) که فرمودند «عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ» عزت مؤمن در این است که از مردم بی نیازی بگیرد؛ همین یک جمله کافی است برای جامعه شیعه  کهیک جامعه با طبع بلند باشد که زیر بار منت کسی نمی رود، دست گدایی به سوی کسی دراز نمی کند و همان که در جامعه اسلامی ما الان می گوییم نگاه به درون و به امید دشمنان ننشستن، که این ها عزت می آورد؛ همانطور که عزت انقلاب اسلامی ما از همان سرچشمه گرفته و از بیگانگان قطع امید و رابطه سلطه گر و سلطه پذیر را قطع کردیم که این همان «غِناه عَنِ النّاسِ» است که نتیجه آن می شود «عِزُّ الْمُؤْمِنِ».

 

 

آیت الله شیخ بهایی ادامه داد: در روایتی دیگر از امام جواد(ع) که فرمودند «اعتماد به خدا تعالی، بهای هر چیز گران قیمت و نردبان هر پله مرتفعی است» زمانی که ما به این اعتماد پیدا کنیم، می فهمیم که با اعتماد به خدا مشکلات حل می شود لذا خیلی از بت هایی که الان در زندگی مانع تولید و پیشرفت است، همان بت هایی است که درست کردیم، یعنی اعتماد به همه چیز داریم غیر از اعتماد به خدا؛ مثلاً در بحث ازدواج همه منتظر هستند که کسی پیدا بشود پول هنگفتی و سرمایه داشته باشند تا بخواهند ازدواج کنند درحالی که خدا وعده داده و فرموده «اگر فقیر باشند، من بی نیازشان می کنم» لذا اگر به فرموده خداوند اعتماد می کردیم مشکلی به اسم پیری جمعیت نداشتیم.

 


وی با بیان اینکه مشکلات ما با اعتماد به خدا حل می شود، خاطر نشان کرد: مشکل جمعیت ما با فرزندآوری حل می شود اما اعتماد به خدا نداریم و فکر می کنیم خدا روزی خود و همسر را دارد بدهد اما روزی فرزندانمان را ندارد که بدهد و  باور نمی کنیم که هر چه تعداد فرزند داشته باشیم او می تواند روزی بدهد و اگر به این اعتماد می کردیم مشکل جمعیت ما حل می شد و نمی رفتیم مملکت را سال ها معطل این بکنیم که آیا دشمنان ما به عهد خودشان وفا می کنند یا خیر؛ به دشمن نباید اعتماد کرد زیرا وقتی کسی به خدا اعتماد دارد دشمن کیست که بخواهد کاری انجام دهد؟

 

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه استان کرمان ادامه داد: به هر حال این جملات حضرت در حقیقت تربیت کننده انسان ها است؛ گاهی انسان را به اعتماد به خدا و گاهی به بی نیازی از مردم و گاهی به اینکه انسان با خدا رو راست باشد هدایت می کند که فرمودند «اینگونه مباش که در ظاهر دوست خدا باشی اما در باطن دشمن او»؛ یعنی جامعه از نفاق و دورویی پاک باشد و این خود اگر اتفاق بیفتد و همه مردم ما بتوانند این نفاق را از صحنه زندگی دور کنند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

 

 

وی در مورد جایگاه علمی امام محمد تقی(ع) توضیح داد: جایگاه علمی امام جواد(ع) از چند برخورد ایشان معلوم می شود؛ مأمون بعد از شهادت امام رضا(ع) به بغداد رفته و روزی سوار بر اسب شده و به سمت شکار می رود و در راه کودکانی را می بیند که فرار می کنند اما یک کودک بین راه ایستاده و فرار نمی کند، می آید و می پرسد که «چرا مانند بقیه فرار نکردی؟» و حضرت می فرمایند «راه تنگ نبود که باز کنم و دری هم نداشتم که بگریزم و فکر هم نمی کنم که کسی را بی جرم مجازات کنید» مأمون تعجب می کند و می پرسد «اسم تو چیست؟ و پسر چه کسی هستی؟» حضرت فرمودند «محمد پسر علی بن موسی الرضا» که مأمون خجالت می کشد زیرا یاد جنایتی افتاد که در حق امام رضا(ع) کرد لذا به سمت صحرا راه افتاد.

 

 

آیت الله شیخ بهایی با اشاره به مناظره معروف امام جواد(ع) با یحیی ابن اکثم ادامه داد: مجلسی با اجازه مأمون برای آزمایش علمی امام جواد(ع) برگزار کرده بودند، یحیی ابن اکثم حضور داشت و مأمون که می دانست حضرت از چه خاندانی است و علم ایشان، علم الهی است اما خواست که یک مناظره ترتیب دهد و حضرت را کنار خود نشاند و یحیی ابن اکثم گفت «آیا امیرالمؤمنین (مأمون) اجازه می دهند که از ابو جعفر (امام جواد(ع)) سوالی بکنم؟» و پرسید «حکم شخص مُحرمی که حیوانی را صید کرده و کشته چیست؟» که امام جواد(ع) سوال را باز کرد و فرمود «این صید در منطقه حرم کشته است یا خارج از حرم؟ عالم بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا خطا بوده؟ شخص محرم، آزاد بوده یا بنده؟ کودک بوده با بزرگسال؟ بار اول بوده یا سابقه داشته؟ حیوان کشته شده یا پرنده بوده یا خیر؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ آیا این شخص از کارش پشیمان است یا اصرار دارد دوباره صید کند؟ صیدش شب بوده یا روز؟ آیا شخص در احرام عمره بوده یا در احرام حج؟» که با شنیدن این ها یحیی ابن اکثم گیج شد و به لکنت افتاد؛ اگر شما همین سوالات حضرت را (دوتایی) در نظر بگیرید حدود 11 دوتایی؛ یعنی سوال تبدیل می شود به 2 به توان 11؛ یعنی بیش از هزار فرع از یک مسئله؛ که حضرت جواب دادند.

 


وی اظهار داشت: بعد مأمون گفت «اگر موافق هستید شما از یحیی سوالی بپرس» و امام جواد(ع) به یحیی فرمود « بپرسم؟» و یحیی گفت «هر طور میل شما است» و بعد حضرت شروع کرد و مسئله محرم و نامحرم را سوالی مطرح کردند که در این سوال بحث طلاق، آزاد کردن بنده و بحث های مختلف را در یک مسئله جا دادند و فرمودند «مردی در ابتدای روز به زنی نگاه کرد که نگاهش حرام بود، پیش از ظهر حلال شد، ظهر حرام شد و عصر حلال شد، هنگام غروب حرام شد، پس از عشا حلال شد، نیمه شب حرام شد و هنگام طلوع فجر حلال شد. حکم این زن چیست؟ و چرا پیوسته حلال و حرام می‌شد؟» که علم حضرت در اینجا نمودار شد و یحیی گفت«من نمی دانم، خودتان بفرمایید» و حضرت فرمود «این زن یک کنیز بود و مرد بیگانه بود که اول روز نگاهش حرام بود؛ بعد او را خرید و زن بر او حلال شد؛ هنگام ظهر او را آزاد کرد و حرام شد؛ وقت عصر با او ازدواج کرد و حلال شد؛ وقت غروب او را مظاهره کرد و حرام شد؛ (مظاهره نوعی طلاق است که شرط رجوع به همسر، دادن کفاره است)؛ وقت عشا کفاره‌ی ظهار داد و حلال شد؛ نصف شب او را طلاق داد و حرام شد و وقت طلوع فجر رجوع کرد و حلال شد» که در این هنگام مأمون به حاضران رو کرد و گفت «آیا در میان شما کسی هست که این مسئله را این طور جواب دهد؟» لذا این خود علم حضرت را نشان می دهد که این علم در این طور جاها خود را نشان داده است و مردم همه متوجه فتح علم حضرت شدند.

 

 

استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه استان کرمان خاطر نشان کرد: طبیعتاً حضرت شاگردانی دارند که مطالبی که فرمودند و مطالب امامان قبل از خود و احادیث را دسته بندی کردند و برای شیعه به ارمغان گذاشتند و ما خیلی از روایات و دسته بندی ها را از زمان ائمه اطهار (ع) داریم.

 

وی در ادامه در خصوص اینکه چه شیوه هایی برای توسل به امام محمد تقی(ع) سفارش شده و کدام مجرب تر است؟ بیان کرد: دعاهایی به نام حضرت است که یکی از آن ها حرز امام جواد(ع) است که این حرز در حقیقت دعایی است که حضرت نوشتند و تفسیر و آدابی دارد و بعد در محل سختی ها و تنگی ها بر بازوی راست بسته می شود؛ حرز یعنی دعاها و نوشته هایی که همراه انسان باشد و انسان را از بلاها و گرفتاری ها نجات می دهد.

 

 

آیت الله شیخ بهایی ادامه داد: خواندن حرز امام جواد(ع) و باز و بستن آدابی دارد که باید در باب این دعاها به کتاب ها مراجعه بشود و کلاً توسل به امام جواد(ع) مخصوصاً در مسئله مسکن؛ کسانی که مشکل مسکن دارند به امام جواد(ع) متوسل بشوند، ان شاءالله این مسئله برایشان حل خواهد شد.

 

 

 

کد خبر 951196

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha