به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از یاسوج، در کتاب ترجمه إثبات الوصیة لعلیّ بن أبی طالب نوشته علی بن حسین مسعودی، ترجمه محمد جواد نجفی (ناشر: اسلامیه) صفحه 407 این چنین آمده است: « از حکمیه خاتون دختر حضرت موسی بن جعفر روایت شده : موقعی که مادر امام محمد تقی(ع) حامله شد من برای امام رضا علیه السلام نامه نوشتم که کنیزک تو سبیکه حامله شده، آن حضرت در جواب من نوشت: سبیکه در فلان ساعت و فلان روز و فلان ماه حامله شده، وقتی که وضع حمل کرد تو مدت هفت روز پیش او باش ».
در کتاب منتهی الامال نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی، جلد دوم، باب یازدهم، صفحه 1076 و 1077 آمده است: « اما کیفیت ولادت آن حضرت چنان است که علامه مجلسی (ره) در جلاء العیون ذکر کرده است؛ فرمود: ابن شهر آشوب به سند معتبر از حکیمه خاتون، صبیه محترم امام موسی کاظم (ع) روایت کرده است: «روزی برادرم حضرت رضا (ع) مرا طلبید و فرمود: ای حکیمه! امشب فرزند مبارک خیزران{همسر مکرمه امام رضا(ع)} متولد می شود.
باید که در وقت ولادت او حاضر باشی. من در خدمت آن حضرت ماندم. چون شب درآمد مرابا خیزران و زن قابله در حجره آورد. چراغی نزد ما افروخت و در را به روی ما بست. چون او را درد زاییدن گرفت، او را بر بالای طشت نشاندیم، چراغ ما خاموش شد. از خاموش شدن چراغ مغموم گشتیم. آنگاه دیدیم که آن خورشید امامت از افق رحم طالع گردید و در میان طشت نزول نمود.
بر آن حضرت، پرده نازکی مانند جامه احاطه کرده بود و نوری از آن ساطع بود که تمام حجره منور شد. ما از چراغ مستغنی شدیم. پس آن نور مبین را برگرفتیم و در دامن خویش گذاشتیم و آن پرده را از خورشید جمالش دور کردیم.
ناگاه حضرت امام رضا (ع) به حجره درآمد، بعد از آن که او را در جامههای مطهر پیچیده بودیم. آن گوشواره عرش امامت را از ما گرفت و در گهواره عزت و کرامت گذاشت. آن مهد شرف و عزت را به من سپرد و فرمود: از این گهواره جدا مشو. چون روز سوم ولادت آن حضرت شد، دید حقیقت بین خود را به سوی آسمان گشود. به جانب چپ و راست خود نظر فرمود و به زبان فصیح ندا کرد: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» چون این حالت غریب را از آن نور دیده، مشاهده کردم، به خدمت حضرت شتافتم. آنچه دیده و شنیده بودم به خدمت آن حضرت عرض کردم. حضرت فرمود:آنچه بعد از این از عجایب احوال او مشاهده خواهی کرد، زیاده است از آنچه اکنون مشاهده کردی».
در کتاب عیون المعجزات به سند معتبر از کلیم بن عمران روایت کرده است که گفت: «به خدمت حضرت امام رضا (ع) عرض کردم: دعا کن حق تعالی تو را فرزندی کرامت فرماید. حضرت فرمود: حق تعالی به من یک پسر کرامت خواهد کرد و او وارث امامت من خواهد بود.
چون حضرت امام محمد تقی (ع) متولد شد، حضرت فرمود: حق تعالی به من فرزندی عطا کرده، که شبیه به موسی بن عمران (ع) است، که دریاها را می شکافد، نظیر عیسی بن مریم (ع) است که حق تعالی مادر او را مطهر گردانیده بود و طاهر و مطهر آفریده شده بود.
سپس حضرت فرمود: این فرزند من به جور و ستم کشته خواهد شد. اهل آسمان بر او خواهند گریست. حق تعالی بر دشمن، کشنده و ستم کننده بر او غضب خواهد کرد. بعد از قتل، او از زندگانی بهره نخواهد برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهد شد. در شب ولادت آن حضرت تا به صبح در گهواره با او سخن می گفت و اسرار الهی را به گوش الهام نیوش او می رسانید».
مشهور است که رنگ مبارک آن حضرت گندمگون بود. بعضی نیز سفید گفتهاند؛ میانه بالا بود. معروف است که نقش خاتم آن حضرت؛ «نعم القادر الله» بود. تسبیح آن حضرت در روز دوازدهم و سیزدهم ماه است. تسبیح آن جناب این است: «سبحان من لایعتدی علی اهل الملک، سبحان من لایواخذ اهل الارض بالوان العذاب سبحان الله و بحمده.».
در دُر النظیم از حکیمه نقل کرد: حضرت جواد (ع) در روز سوم ولادتش عطسه کرد و گفت: «الحمد الله و صلی علی سیدنا محمدا و علی الایمه الراشیدین.».
در کتاب تنقیح المقال فی علم الرجال (رحلی)، جلد سوم ،نوشته عبد الله مامقانی صفحه 76 (ناشر: مطبعه المرتضویه) این چنین نوشته شده است: «حکیمة بالکاف کذا و فى حکیمة الّتى تاتى انش تع و امّا حلیمة بالّلام فمن تصحیف العوام قال السّروى فى المناقب حکیمة بنت ابى الحسن موسى بن جعفر (ع) قالت لمّا حضرت ولادة الخیزران ام ابی جعفر (ع) دعانى الرّضا (ع) فقال یا حکیمة الصغرى ولادتها و ادخلى و ایاها و القابلة بیتا و وضع لنا مصباحا و غلق الباب علیهما و لما اخذها الطّلق طفى المصباح و بین یدیها طشت فاغتمت بطفى المصباح فبینا نحن کذلک اذ بدر ابو جعفر الى الطّشت و اذا علیه شیء رقیق کهیئة الثّوب یسطع نوره حتى اضاء البیت فابصرناه فاخذته و وضعته فى حجرى و نزعت عنه ذلک الغشاء فجاء الرّضا و فتح الباب و قد فرغنا من امره فاخذه و وضعه فى المهد فقال یا حکیمةالزمى مهده قلت فلمّا کان فى الیوم الثّالث رفع بصره الى السماء ثم قال اشهد ان لا اله الاّ اللّه و اشهد انّ محمّدا رسول اللّه فقمت وعرة فزعة فاتیت ابا الحسن (ع) فقلت له قد سمعت من هذا الصبّى عجیبا فقال و ما ذاک فاخبرته الخبر فقال یا حکیمة ما ترون من عجائبه اکثر ».
در کتاب ره توشه عتبات عالیات نوشته جمعی از نویسندگان،ناشر نشر تهران،سال چاپ 1388 ص348 اینچنین آمده است: «حضرت امام جواد علیه السلام با آنکه عمر زیادى نکردند و در جوانى (بیست و پنج سالگى) به شهادت رسیدند، امّا با این حال، با اهتمام آن حضرت، شاگردان بسیارى پرورش یافتند؛ از جمله: صفوانبن یحیى، عبدالعظیم حسنى، علىبن مهزیار اهوازى، فضلبن شاذان، محمّدبن ابىعمیر، محمدبن سنان زاهرى خُزاعى و. . . برخى از زنان از جمله حکیمه (دختر امام جواد علیه السلام) و حکیمه (دختر امام رضا علیه السلام) و حکیمه (دختر حضرت موسىبن جعفر علیه السلام) نیز از روایان آن حضرت بودهاند.
شایان ذکر است، مرقد و زیارتگاه امامزاده بی بی حکیمه خاتون (سلام الله علیها) دختر بلافصل امام هفتم موسی کاظم (علیه السلام) در ۸۱ کیلومتری و جنوب گچساران در ضلع شرقی روستای بی بی حکیمه (سلام الله علیها) از توابع و روستاهای این شهرستان، حد فاصل بندر گناوه به مرکز گچساران (دوگنبدان) در میان تنگه ای بزرگ و طولانی قرار گرفته است.
مرقد مطهر بی بی حکیمه (سلام الله علیها) یکی از پرآوازه ترین امامزاده های جنوب کشور بوده که همه ساله پذیرای زائران بسیار زیادی از جنوب کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس و شیعه نشین از جمله کویت، بحرین، امارات، قطر و دیگر کشورهای عربی از جمله لبنان، عراق، عربستان و سوریه است.
نخستین کنگره ملی بی بی حکیمه (سلام الله علیها) روزهای هفتم و هشتم آبان ماه سال ۹۳ با حضور میهمانان کشوری و استانی در جوار حرم مطهر این امامزاده واجب تکریم برگزار شد.
نظر شما