حریت در افکار ملاهادی سبزواری موج میزند

حکمت ملاهادی سبزواری، آمیزه ای از تفکر قدیم و عقلانی با رشحه ی الهام عرفانی است.

خبرگزاری شبستان:سال 1212 در دوران حکومت فتحعلی شاه برادر زاده آقا محمد خان قاجار کودکی دیده به جهان گشود . وی را هادی نام نهادند .

حاج میزای مهدی فرزند محمد صادق تاجر سبزواری از تجار مومن و مالکین مشهور سبزوار بود. زینت الحاجیه همسر حاج میرزا مهدی نیز ار خانواده های نیکوکار آن دوران بود .

کودکی که وی را «هادی » نام نهادند در این خانواده دیده به جهان گشود .بر اساس دستخط خود هادی که بر جای مانده در هفت یا هشت سالگی به تحصیل صرف و نحو پرداخت .

ده بهار از عمر هادی میگذشت که پدر خود را در حالی که اهنگ حج کرده بود در راه بازگشت از حرم امن الهی به سال 1220-1221 ه.ق از دست داد. پسر عم هادی ، حاج ملا حسین سبزواری که خود اهل فضل و دانش و عرفان بود هادی را برای ادامه تحصیل راهی اقامتگاه خوددر شهر مقدس مشهد کرد .
هادی در کنار بارگاه هشتمین پیشوای شیعه علاوه بر فراگیری علم به تهذیب نفس پرداخت و علی رغم ثروتی که از پدر به ارث رسیده بود زندگی بی الایشی را در پیش گرفت.

وی فقه و اصول و ادبیات را نزد ملا حسین عمه زاده اش فرا گرفت . پس از 10 سال از هجرت اول بود که در سال 1232 قصد زیارت خانه خدا کرد. در ان دوران آوازه حوزه اصفهان پیچیده بود و علاقمندان حکمت و علوم عقلی را هی اصفهان میشند لذا ملا هادی چند ماه پیش از فرار رسیدن موسم حج حرکت کرد تا از نزدیک با حوزه اصفهان اشنا شود .
مدتی در کلاسهای درس شیخ محمد تقی صاحب هدایه المسترشدین و حاج ابراهیم کلباسی صاحب اشارات الاصول از فرزانگان فقه و اصول شرکت کرد .

روزی در کلاس درس توحید ایت الله ملا اسماعیل درب کوشکی اصفهانی شرکت کرد . انچنان شیفته وی شد که هزینه سفر حج را برای خرید اثاثیه و کتب خرج کرد و در اصفهان ساکن شد . شش سال تلمذ نزد کوشکی و چهار سال تلمذ نزد ملا هادی نوری هادی را حکیم و عارف فرزانه کرد .به سال 1422 بود که حکیم هادی سبزواری با مهاجرت ملا اسماعیل به تهران قصد مشهد را کرد و پنج سال تدریس فقه و اصول و حکمت را در کارنامه خود ثبت کرد سپس برای زیارت خانه خدا رهسپار عربستان شد در راه بازگشت از حج به علت نا امن بودن راهها ناشی از مرگ فتح علی شاه مجبور شد در کرمان رحل اقامت کند .

حکیم 38 سال داشت و یک سال در کرمان ماند .اورده اند در این دوران وی در مدسه معصومیه به خدمتکاری و نظافت مشغول بود و طلاب غافل از مقام والای این فرزانه وی را اقا هادی صدا میزدند . روزی ایت الله اقا سید جواد امام جمعه شیرازی که در این مدرسه تدریس میکرد در اثنای درس «کلیات قانون» در حل یکی از مسائل، طلاب را به وقت دیگر واگذاشت . یکی از طلاب سوال را نزد هادی سبزواری مطرح کرد و وی با بیانی شیوا انرا پاسخ گفت و در نهایت این حادثه زمینه ای برای شناخت مقام والای این حکیم فرزانه در میان طلاب و اساتید شد .
همسر حکیم قبل از رفتن به حج از دنیا رفته بود وی در کرمان با دختر خادم مدرسه ازدواج کرد و حاصل ان سه دختر و دو پسر بود . فرزند ارشد حکیم که از همسر اول بود نیز قبل از مسافرت حج از دنیا رفته بود. دوری از امام هشتم و توقف اجباری در کرمان سینه این حکیم را تنگ کرده بود چنانچه در شعری از حکیم آمده است :
دور از شاه خراسان، در بلا همچو ایوبم به کرمان مبتلا!
گرچه دارالفقر کرمان جنتی است لیک در جنات سفلست و علا
ای صبا بگرفته دامانت مگر خاک دامنگیر سخت این بلا
ای صبا از خطه کرمان گذر بر خراسان چون خور اسان از ولا
با سر کار امدن محمد شاه امنیت نسبی در راهها پدید امد و حکیم به همراه خانواده راهی سبزوار شد و تا پایان عمر در انجا به تدریس پرداخت .
1- حکیم در بعد نظر و عمل کم نظیر بلکه بی نظیر بود . وی در علوم عصر خود از حکمت و فقه و ادبیات و ریاضیات و اصول فقه و منطق و طب دستی داشت و دیوان شعر ایشان از مهارت و ذوق وی حکایت دارد . غرر الفرائد یا شرح منظومه حکمت، حاکی از عمق درک فلسفی و عرفانی این حکیم دارد که همچنان جامعه علمی از ان بهره میبرند .

 بنا به گفته همسر حاج ملا هادی سبزواری ، ثلث شب را بیدار بود و راز و نیاز میکرد و بعد از نماز مغرب و عشا ساعتها به خواندن ادعیه مشغول بود . میتوان گفت دو اثر گرانبها حکیم در شرح ادعیه (مفتاح الفلاح و مصباح النجاح و شرح الاسماء )زبده و چکیده ای از سیر و سلوک شهودی و عقلی ایشان است. . وی باغ انگوری داشت که با دسترنج خود نیازمندان و طلاب و دوستان را از ان بی بهره نمیگذاشت .عاشق سادات بود . جالب ان است که سالها بعد حکیم علامه طباطبائی مشابه با این اوصاف نیکو به بارگاه حکمت و عرفان راه یافت و مدتی که به زراعت مشغول بود درخت باطن را نیز تهذیب میکرد . هم چنین اورده اند که حکیم ملا هادی با سه تن از سلاطین قاجار (فتحلی شاه ، محمد علی شاه،ناصر الدین شاه) هم عصر بود ؛ روزی ناصرالدین شاه در راه مشهد وارد سبزوار شد بعد از ملاقاتی کوتاهف خود به خدمت حاج ملا هادی رسید .شاه هر چه درخواست کرد تا ملاهادی چیزی از او مطالبه کند موفق نشد . و در وقت نهار از حکیم خواست تا او را به صرف ناهار دعوت مند . حکیم که از قبل طعامی را متناسب شاه تدارک ندیده بود صدا زد : «غذای ما را بیاور» پس از چندی فردی با یک طبق چوبین و مقداری نان خشک و نمک و دوغ وارد شد . حاج ملا هادی قرص نانی را به کف گرفت و انرا بوسید وشکر به جا اورد و به شاه گفت : بفرمائید نان حلال است چون زراعت و جفت گیری ( دامداری) ان دسترنج خودم بوده است . شاه مبهوت مانده و پس از خوردن چند قاشق به کنار رفت و گفت اگر اجازه دهید مقداری نان را بعنوان تبرک با خود ببرم ...
این حکیم وارسته شاگردان بسیاری را به جامعه علمی ایران تقدیم کرد از جمله : محمد کاظم خراسانی صاحب کفایه الاصول ،ایت الله حاج میرزا حسین مجتهد سبزواری ، ملا عبد الکریم قوچانی ، ملاعلی سمنانی ، ملا عبد الکریم قوچانی و .....
اوازه حکیم نه صرفا درون مرزی بلکه برون مرزی است . کنت دوگوبینو وزیر مختار فرانسه در سال 1274 -1271 ه.ق در ایران از این حکیم وارسته به بزرگی یاد مکند ادوارد برون خاورشناس انگلیسی در کتابی تحت عنوان «یکسال در میان ایرانیان» از هوش و مقام علمی و تهذیب و قناعت و وقت شناسی این حکیم ابراز تحیر میکند اقبال شاعر اندیشمند پاکستانی پیرامون حاج ملا هادی گفته است : پیس از ملاصدرا ، فلسفه ایرانی با ترک آئین نو افلاطونی به فلسفه اصیل افلاطونی روی اورد . نماینده بزرگ این گرایش جدید ملا هادی سبزواری است .او بزرگترین متفکر اخیر ایران است .بنابراین بررسی فلسفه او برای شناخت نحوه تفکر اخیر ایران لازم است .... سبزواری با اسناد فعلیت به حق ، جهان بینی ایستای افلاطون را دگرگون کرد..... از دیدگاه او همه موجودات عالم به کمال عشق میورزند و به سوی غایت نهائی خود سیر میکنند ....
توشی هیکو ایزوتسو دانشمند ژاپنی و استاد دانشگاه مک گیل کاناد و استاد ممتاز توکیو میگوید : حاج ملا هادی سبزواری ... به اتفاق همگان بزرگترین فیلسوف ایران در قرن نوزدهم بود در عین حال در میان استادان و بزرگان عارف ان عصر مقام اول را داشت .... وی به عنوان یک فیلسوف مجهز به قدرت تحلیلی دقیق ، قادر به تحلیل تجربه مابعد- الطبیعی اساسی به مفاهیم خوب تعریف شده و سپس وضع این مفاهیم بصورت نظام مدرسی بود .

در وفات این حکیم وارسته اورده اند ،سه روز قبل از وفات روزی جهت تدریس عصا زنان به مدرسه آمد . درس انروز در ذات و صفات الهی بود . ضعفی شدی وجود حکیم را در بر گرفت فرمود : از بس من در طول عمرم هو هو گفته ام این کلمه سراسر در مغزم نیزجا گرفته و مغزم همانند زبانم مرتبا میگوید هو هو . ( منظور الله الله است ).بله به گفته حضرت علی علیه السلام میان قلب و زبان مومن و عاقل هماهنگی است : وَ اِجْعَلُوا اَللِّسَانَ وَاحِداً ( خطبه )176: زبان و دل را هماهنگ کنید . کتاب از دست حکیم رها شد و خود نیز در حال بی هوشی بر زمین افتاد . سه روز بعد این حکیم فرزانه در عصر بیست و هشتم ذی الحجه 1289 ه.ق به دیار باقی شتافت.
اسرار چو از جهان بدر شد از فرش به عرش ناله بر شد
تاریخ وفاتش ار بپرسند گویم که نمرد زنده تر شد
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایت الله خامنه ای در پیام کنگره بزرگداشت ملاهادی سبزواری اردیبهشت 1372 آوردهاند :
حکمت (جاج ملاهادی سبزواری ) ... آمیزه ای از تفکر قدیم و عقلانی با رشحه ی الهام عرفانی است . در محشر اندیشه های فلسفی روز که غالبا از نور معنی و پرتو توحید، بیگانه و بی خبر است جای این فلسه قرآنی و پایه های استقرار و خلل نا پذیرش ، خالی است .....
تالیفات ملا هادی سبزواری :
2- شرح غرر الفرائد ـ شرح منظو مه حکمت (منظومه و شرح منظومه) ؛ 1240 -1261 . ظاهرا این اثر نفیس حاصل بیست سال از عمر پر برکت حکیم در سنین جوانی است . حکیم خود این کتاب را تدریس کرد سپس فرزند بزرگ حکیم مرحوم آخوند ملامحمد تدریس انرا بعده گرفت.از جمله شروح خوبی که به زبان پارسی نگاشته شده ، شرح ایت اله سید رضی شیرازی است در دو جلد موسوم به : درسهای شرح منظومه حکیم سبزواری است .
3- دیوان اشعار حاج ملا هادی سبزواری؛ بالغ بر هزار بیت غزلیات ، رباعیات و اشعار عرفانی است
4- اسرار الحکم فی المفتتح و المغتتم 1286-1303 ق؛ بنا به درخواست ناصرالدین شاه نگاشته شده ، در معارف مبداء و معاد و مطالب حکمت اشراقیه و مشائیه که در دو فصل است حکمت علمی و عملی که در قسمت اول : اصول و فروع دین و اثبات واجب الوجود و نبوت و امامت و اثبات امامت حضرت مهدی عجل الله فرجه مطرح است .فصل دوم به پرسش ناصرالدین شاه در باب تمایز بلوغ زن و مرد پرداخته و سپس دسته ای از فروعات دین و مسائل فقهی را بازگو میفرمایند.
5- شرح فارسی بر برخی از ابیات مشکل مثنوی معنوی ؛ ینا به درخواست حسام السلطنه در زمان ناصر الدین شاه به رشته تحریر در آمد.
6- مفتاح الفلاح و مصباح النجاح ؛ شرح دعای شریفه صباح منسوب به امیر المومنین علیه السلام
7- شرح الاسماء ؛ شرح دعای جوشن الکبیر
8- النبراس فی اسرار الاساس ؛ یکدوره فقه در غالب نظم که به اسرار و فلسفه احکام نیز پرداخته شده .این کتاب فقهی که با شرح خود حکیم همراه است به مثابه منظومه وشرح منظومه در فلسفه قلمداد میشود .
9- راح قراح و کتاب رحیق در علم بدیع ؛
10- حاشیه حاج ملا هادی بر کتاب شواهد الربوبیه از حکیم ملاصدرا؛
11- حاشیه بر کتاب اسفار اربعه حکیم متاله ملاصدرا؛
12- حاشیه بر کتاب مفاتیح الغیب صدر الدین شیرازی؛
13- حاشیه بر مبداء و معاد صدر الدین شیرازی؛
14- حاشیه بر شرح سیوطی لابن مالک ؛ رد علم نحو
15- حاشیه بر کتاب «شوارق» از ملا عبد الرزاق لاهیجی؛
16- هدایه الطالبین فی معرفه الانبیاء و الائمه المعصومین؛ بنا به درخواست ناصر الدین شاه در دو بخش : در اثبات نبوت و دوم : ولایت ائمه معصومین
17- مجموعه رسائل؛ مجموعه سوالات و جوابها ئی از سوی طلاب و حکیم سبزواری با موضوعیت : عرفان و حکمت که اندیشمند اسلامی جلاالدین اشتیانی به چاپ رسانید
 

روح الله دارئی

انتهای پیام/

کد خبر 95383

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha