خبرگزاری شبستان _ اهواز، ۲۶ مردادماه سالروز اتفاقی مهم برای تک تک مردم سرافراز ایران است، روزی بود که پارههای تن ایران از بند اسارت یزیدیان زمان آزاد شده و به آغوش وطن بازگشتند، هشت سال نبرد حق علیه باطل فرصت بسیار خوبی بود تا انقلاب نوپای اسلامی با شعار نه شرقی نه غربی اقتدار تفکر خود را به جهانیان ثابت کند.
«داریوش یحیی» از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است، وی در تاریخ ۲۷ بهمن ماه سال ۶۴ به درجه رفیع جانبازی نائل آمد و اندکی بعد در تاریخ اول اسفندماه همان سال وارد امتحان سخت اسارت شد، دورانی که تنها مردان خدا از آن سربلند بیرون آمدند و امروزه در این گرامیداشت جای بسیاری از آنها خالی است.
یحیی اکنون دارنده دان هشت بینالمللی تکواند و عضو رسمی انجمن داوران و مربیان بینالمللی تکواندو جهان است، وی علاوه بر تدریس در دانشگاه و مربیگری تکواندو اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کسبوکار است، او به مناسبت گرامیداشت خاطره ۲۶ مرداد در گفتوگو با خبرنگار شبستان به بیان خاطرهای از دوران سخت اسارت هنگام پذیرش قطعنامه 598 پرداخت که مشروح آن را در ذیل میخوانیم:
«از چند شب قبل که خاطرات عزیزانم در خصوص زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را مطالعه میکردم حس اردوگاه و توجه همه اسرا به اخبار دوباره در وجودم به قلیان درآمد و ناخداگاه تمامی اخبار را تا به امروز دنبال کردم ولی هیچ خبری از این واقعه تاریخی نبود چقدر خوب میشد اگر کنکاشی در خصوص وضعیت اسرا در آن دوران پر از التهاب صورت میگرفت.
یک هفتهای بود که فرکانسهای عجیبی از اخبار شبانگاهی تلویزیون عراق به ذهن فعال و منتظر اسرای ایرانی متبادر میشد که خبر از واقعهای مهم و تاثیرگذار در روند تحولات جنگ میداد خاویر پِرِزِ دِکُاِلار رئیس وقت سازمان ملل دائم از یک توافق مفید و قابل دسترس صحبت میکرد و بلندگوهای تبلیغاتی حزب بعث عراق نیز از این صحبتها حمایت میکردند.
ما در اواخر خرداد سال ۱۳۶۶ در کمپ ۹ رمادی با خباثت عراقیها در یک اعتصاب ناخواسته افتادیم که به واسطه این اعتصاب تمامی حقوق نسبی اسرا را از دست داده و خسارات سنگینی را از لحاظ روحی و جسمی پرداخت کردیم.
در آن زمان اردوگاه ما شدیداً در معرض فشار بود روزها فقط ۲ بار در روز آزادگان آن هم به مدت ۳۰ دقیقه برای قضای حاجت با اعمال شاقه، واقعاُ جهنمی بود تمام عیار تجمع بیش از یک نفر!!! ممنوع بود.
وقتی قانون تجمع بیش از یک نفر در آسایشگاه ما توسط نقیب خضیر فرمانده عراقی اردوگاه اعلام شد ارشد آسایشگاه در پایان صحبتهای فرمانده عراقی از روی سادگی گفت سیدی یک سوال، خضیر گفت بپرس، ارشد گفت سیدی تجمع بیش از یک نفر یعنی چی؟ فرمانده کمی فکر کرد سپس ناگهان با عصای قانون چنان بر دهان عباس کوبید که دهانش پر خون شد و گفت وقتی نمیتوانی چیزی را بفهمی سوال نکن، این وضعیت اردوگاه ما در آن زمان بود، چای صبحانه حذف شده بود و جیره غذا نیز به نصف کاهش یافته بود؛ بیدلیل هرکه را که دلشان میخواست به بدترین شکل کتک میزدند.
مجروحان اعتصاب را کسی حق نداشت کمک کند یادم هست عبدالرحیم زبیدات (عبادی) یکی از مترجمان دلسوز آسایشگاه هشت قاطع ۲ کمپ ۹ بود در اعتصابات چنان کتکی به او زدند که نمیتوانست راه برود دستانش شکسته، پوست تمام بدن او از شدت کابل ترکیده و توان ایستادن بر روی پاهایش را نداشت، عراقیها اکیداً کمک به مجروحان و مصدومان واقعه اعتصابات را ممنوع کرده و با کسانی که به این افراد کمک میکردند به شدیدترین وجه برخورد میشد.
من هم وضعیت بهتر از عبدالرحیم نداشتم دستانم از مچ شکسته بود ساق پا و جناغ سینهام ترک خرده و پوست کمرم از شدت ضربات کابل ترکیده بود، در آن ۳۰ دقیقه آزاد باش ما مصدومان را بر روی ریگهای محوطه اردوگاه در مقابل آفتاب میخواباندند و زمانی که سوت داخل باش نواخته میشده سربازان عراقی وحشیانه با کابل به دنبال اسرا میدویدند تا آنها را راهی آسایشگاهها کنند و به هرکس که میرسیدند چند ضربه کابل نثارش میکردند، شرایط سختی بود، البته این عمل مستلزم تحمل چندین ضربه کابل بود ولی بچهها توجهی نمیکردند.
خلاصه در اردوگاه در آن زمان بازداشتگاه دوران نازیها را درست کرده بودند، وضعیت روحی بچهها بسیار خراب شده بود ارتباط با دوستان قطع و هیچ بسته خبری نوشته نمیشد، روحیهها بسیار خراب شده بود که این اخبار اوضاع را عوض کرد، در شب ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶ شورای امنیت سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق قطعنامهای با عنوان ۵۹۸ صادر کرد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و عراقیها در اخبارشان بسیار از این قطعنامه استقبال کرده بودند و این موضوع تمامی اسرا را به بازگشت سریع به آغوش میهن امیدوار میکرد، قطعنامه بیچون و چرا بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد،
در زمان خفقان بعد از اعتصابات ساعت ۹ درب آسایشگاهها باز میشد و ۹ و نیم همه را به داخل آسایشگاهها باز میگرداندند ولی فردای روز تصویب قطعنامه از سوی سازمان ملل در کمال تعجب طبق روال قبل از اعتصابات ساعت هفت صبح درب آسایشگاه باز شد؛ در زمان بعد از اعتصابات ساعت ۹ درب آسایشگاه باز میشد ولی اسرا باید از ساعت هفت منظم برای آمار در ردیفهای پنج نفره بر روی زانوها مینشستند و نه تکان میخوردند و نه صحبت میکردند،
نقیب خضیر وارد آسایشگاه ما یعنی آسایشگاه معلولان شد و با قیافه حق بهجانب گفت: سرورم صدام حسین از امروز شما را بخشید مشروط به آنکه اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.
بلافاصله بعد از آمار صبحگاهی بچهها به دیدار دوستانشان شتافتند قرق شکسته شده بود و بعد از دو، سه ماه فشار شدید و محدودیتها و قوانین سختگیرانه اوضاع به روال قبل برگشته بود، دیگر کابلی در دستان سربازان عراقی دیده نمیشد، رفتار سربازان عراقی تغییر محسوسی کرده بود آنها یک شبه خیلی مهربان شده بودند، من تازه میتوانستم آرام آرام راه بروم و درد سینهام کمی التیام یافته بود، اکثر بچهها بهجای اینکه برای رسیدن به سرویسهای بهداشتی از یکدیگر سبقت بگیرند بیشتر عجله داشتند تا خبر خوش به پایان رسیدن جنگ را به دوستانشان برسانند،
یادم نمیرود محمود نانکلی یکی از بچههای تویسرکان که در حال حاضر در شبکه سه سیما مشغول بهکار است لنگلنگان خودش را به آسایشگاه ما رساند و تا چشمش به من خورد مرا در آغوش گرفت و در حالی که لبخند بر لب داشت با گریه گفت داریوش تمام شد بلاخره تمام شد ما برمیگردیم، محمود از ناحیه زانو و لگن پای راست با تیر دوشکا هدف گرفته شده بود.
من فکر میکنم این خبر در آن موقعیت حساس روحی و روانی آزادگان کمپ ۹ رمادی یکی از امدادهای غیبی و الطاف خفیه الهی بود که امید را به یکهزار و ۵۰۰ نفر از اسرای ایرانی در وحشتناکترین تعاملات انسانی قرار گرفته بودند بخشید و دوباره آنها را به زندگی بازگرداند.»
بازگو کردن خاطرات رزمندگان دفاع مقدس و بیان حقیقت به افزایش روحیه انقلابیگری در جامعه کمک خواهد کرد، امروزه جامعه ما به افرادی انقلابی همانند رزمندگان و ایثارگران و آزادگان نیازمند است.
یکی از نکتههای مهمی که مسئولان کشوری باید به آن توجه داشته باشند بهرهمندی صحیح و کارآمد از آزادگان و ایثارگران است، این افراد گنجینههایی از تجربه هستند که امروزه میان ما حضور دارند و شاید فردا از حضورشان محروم شویم بنابراین باید از این فرصت نهایت استفاده را ببریم.
نظر شما