به گزارش خبرگزاری شبستان از ارومیه، نیمهشبها تا نزدیکی اذان صبح، با خدا راز و نیاز داشت و در خلوت و تهجد خود، به مناجات میپرداخت. نزدیک اذان صبح به رختخواب میرفت و خود را به خواب میزد و پس از چند دقیقه به همراه دیگران از خواب بلند میشد و بدینگونه نجوای خود با معبود را از دیگران پنهان میداشت.
اینها حرف هایی هستند که همرزمانش درباره او می گویند.
یازده بار عزیمت به جبهههای مختلف و لبیک به رهبرش امام خمینی(ره) او را به عاشقی شوریده مبدل کرده بود که لحظهای طاقت ماندن در این جهان فانی را نداشت و حتی در آخرین دیدار با برادرش، از شهادت خود خبر میدهد و میگوید: من شهادتم را دیده ام حلالم کنید.
در عملیات با آنکه مجروح شده بود؛ اما دوباره «آر.پی.جی.7» خود را به دست گرفت و در سماع خون، حماسه آفرید.
او پس از چند دقیقه، مجبور شد برای جلوگیری از خونریزی دستش، عمامه خود را به آن ببندد اما لحظهای از پایداریاش کم نشد تا اینکه با اصابت گلوله مستقیم تانک به قلب پاکش به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
این شهید کسی نیست جز، روحانی شهید، «حسین تمکین وش»، از شهدای بزرگوار شهر شهیدپرور ارومیه.
امروز میهمان خانواده این شهید والا مقام هستیم که ضرورت زمان خود را بدرستی درک کرد و شهادت را بر همه چیز مقدم دانست.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه اعضای ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد استان امروز(25 شهریور) مهمان خانه روحانی شهید حسن تمکین وش شدند، «حجت الاسلام ناصر خدایاری» در این دیدار با بیان اینکه شهدا استتخوانبندی تشیع موکتب شیعه هستند، گفت: اگر امام حسین(ع) راه شهادت را انتخاب نکرده بود امروز مذهب شیعه از این اقتدار برخوردار نبود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اگر انقلاب اسلامی ایران امروز بعد از گذشت بیش از چهل سال با قدرت پابرجاست همه را مدیون خون شهیدان هستیم.
وی اضافه کرد: شهیدان در آن برهه حساس، ضرورت زمان و مکان را دریافتند و جهاد در آن دوران بر تحصیل و زندگی و آینده ترجیح دادند.
وی ادامه داد: ما درآن روز ها کمتر جنگ کردیم و بیشتر دفاع کردیم و برای همین اسم آن دوران را دوران دفاع مقدس گذاشتهایم.
وی، خانوادههای شهدا را میراثی ارزشمند برای انقلاب و ایران دانست و گفت: باید به این پدر و مادرها تبریک گفت که توانستند فرزندانی این چنین تربیت کنند.
این مسئول خاطرنشان کرد: شهادت راهی است که در پرتو آن تمدن ها و فرهنگ ها شکل گرفته است.
در ادامه مراسم «حجت الاسلام اباذر بیگی»، مدیر ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد آذربایجان غربی گفت: هر خانواده شهید به تنهایی یک قطب فرهنگی در جامعه را تشکیل می دهد.
وی اضافه کرد: روحانی شهید یک فرق کوچک با ا شهدای دیگر دارد و آن هم این است که این شخص در جبهههای مبارزه هم کار تبلیغ و اشاعه فرهنگ دینی و اسلامی را انجام می داد و هم به فرمان امام زمان خود لبیک گفته و به جبهه های جنگ رفته بود.
این مسئول ادامه داد: تا زمانی که والدین شهدا در این جامعه نفس می کشند ما می توانیم با زنده نگه داشتن نام و یاد فرزندان آنها ذره ای از دین خود را ادا کنیم.
در ادامه مراسم برادر شهید تمکین وش به بیان گوشه ای از خاطرات برادرش پرداخت و گفت: برادرم همیشه میگفت این لباسی که من بر تن دارم لباس پیامبر است که در زبان عوام ما را «ملا» خطاب می کند، هستند کسانی که این لباس را بر تن دارند و روحانی نیستند و من تلاش می کنم که لیاقت این لباس را داشته باشم.
وی ادامه می دهد: برادر من در آخرین اعزام خود در عملیات کربلای ۵ در منطقه «شلمچه» در ذی ماه سال 1365 به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
برادرش نفسی تازه می کند و می گوید: همرزمانش می گویند به خاطر قد بلندی که داشت آرپیچی زن بود و در آخرین عملیات زخمی شد و وقتی به او گفتیم که زخمی شده و باید برگردد به عمامه اش اشاره کرد و گفت برگردم تا بگویند روحانی ترسید و فرار کرد و بعد عمامه خود را پاره کرده و بر زخم خود بست و چیزی نگذشت که گلوله دشمن در قلبش اصابت کرده و جام شهادت را نوشید.
«حسن تمکین وش» ، یکم شهریور 1341، در شهرستان ارومیه دیده به جهان گشود.پدرش صالح و مادرش زرنشان نام داشت.تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سپس به تحصیل در حوزه علمیه پرداخت.طلبه بود و از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت.بیست و پنجم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر وی در باغ رضوان زادگاهش به خاک سپرده شد.
براستی که شهدا و خانواده های آنان نعمتی بزرگ برای ما هستند که حتی حضور در کنارشان آرامشی عجیب دارد.
نظر شما