خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: 31شهریور سال 1359 عراق با حملات هوایی به ایران رسما جنگ علیه کشورمان را آغاز کرد. این در حالی بود که 19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود. جنگ عراق با ایران که در کشومان با عنوان «جنگ تحمیلی» یا «دفاع مقدس» و در عراق با نام «قادسیه صدام» شناخته می شود، طولانی ترین جنگ در قرن 20 میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن بعد از جنگ ویتنام بود که هشت سال طول کشید. در 29 مرداد سال 1367 آتش بس رسمی بوسیله دبیر کل سازمان ملل اعلام شد و جنگ ایران و عراق پایان یافت. به مناسبت چهلمین سالگرد جنگ تحمیلی و با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری بر ضرورت حفظ ارزش های دفاع مقدس گفتگویی با «احمد مریدی زاده» ترتیب دادیم. وی نویسنده، پژوهشگر، فیلمنامه نویس و نمایشنامه نویس است و در دوران دفاع مقدس در جبهه های جنگ حضور داشته است. متن گفتگو بدین شرح است:
تا چه اندازه توانستیم فرهنگ دفاع مقدس را به نسل جوان معرفی کنیم؟
به نظرم در این زمینه خیلی موفق نبودیم، دلیلش این است که سراغ کسانی نرفتیم که در متن موضوع بودند بلکه از شنیده ها استفاده کردیم و آنها را منتقل کردیم. فیلم ها و سریال هایی که در مورد دفاع مقدس می بینیم با آنچه واقعیت داشته، متفاوت است. به عنوان یک رزمنده می توانم بگویم برخی از مسایلی که در قالب فیلم و سریال نشان داده شده دور از واقعیت است. ما ایرانی هستیم و ما را به عنوان ایرانی در دنیا با سعدی، حافظ و فردوسی می شناسند. ما ایرانیها کسانی هستیم که تاریخ و تمدن را به دنیا عرضه کردیم. عرضه این تاریخ با ابزاری به نام فرهنگ و هنر بوده است. ما جنگ طلب نبودیم اما همیشه از میهن خود دفاع کردیم. در جبهه های جنگ نوجوان های بسیاری داشتیم. در مواقع عملیات جبهه ها بسیار شلوغ می شد.
چه جنبه های از دفاع مقدس خوب تبیین شده است؟
متاسفانه آن طور که باید و شاید دفاع مقدس را نشان ندادیم. در تمام حوزه های دفاع مقدس کارهایی انجام شده است اما کم است. به موضوع شخصیت شهدا تا حدودی پرداخته شده است اما جای کار هنوز وجود دارد. به موضوع حضور زنان در مناطق جنگی پرداخته شده است اما نمونه های آن کم است. تمام این موارد مثل شهابی است که آمده و به سرعت رفته است.
چه جنبه هایی از دفاع مقدس مغفول مانده است؟
وقتی یک نفر وارد جبهه می شود، تنها یک نفر نیست، او خانواده دارد و آمدنش به جبهه بر روی تمامی اعضای خانواده اثر می گذارد. ما به خانواده شهدا و جانبازان نپرداختیم. مادران شهدا در قالب های هنری مغفول ماندند. مادرانی داشتیم که فرزندان خود را تشویق می کردند که به جبهه بروند. بسیاری از مادران، پسران خود را بدرقه می کردند در حالی که در دل می دانستند ممکن است هرگز دیگر او را نبینند. آیا ما به حس و حال خواهر، مادر، پدر و برادر شهدا پرداختیم؟ پدران و مادران زیادی بودند که عصای روز پیری خود را تقدیم جبهه های جنگ کردند. در حق خانواده شهدا و جانبازان اجحاف شده است. جانباز بودن شوخی نیست. افرادی که صحیح و سالم به جبهه های جنگ رفتند و با بسیاری از مشکلات جسمی دست و پنجه نرم می کنند و احتیاج به مراقبت دائم دارند. چقدر ما زندگی جانبازان را به تصویر کشیدیم و تبیین کردیم؟
کدام یک از قالب های هنری دفاع مقدس را بهتر تبیین کرده است؟
به نظرم کتاب بهتر توانسته است دوران دفاع مقدس را تبیین کند. یکی از دلایل این است که نویسنده می تواند فکر خود را پرواز دهد و اندیشه اش محدود نیست. برای ساخت فیلم، تهیه کننده و کارگردان در مورد صحنه ها با هم بحث و تبادل نظر می کنند. ممکن است بازسازی یک صحنه دفاع مقدس مشکل و یا هزینه بر باشد. به هر حال در ساخت فیلم دفاع مقدسی محدودیت وجود دارد. کارگردان تئاتر نیز با توجه به محدودیت هایی که دارد صحنه تئاتر را می چیند اما بال خیال نویسنده تا دوردست ها به پرواز در می آید و آنچه می خواهد می نویسد. نویسندگانی که رزمنده بودند و یا پدر و برادرشان رزمنده بودند، می توانند بهتر و واقعی تر در مورد دفاع مقدس بنویسند.
بعد از گذشت چهل سال فرهنگ دفاع مقدس چه تاثیراتی در جامعه داشته است؟
از دل برود هر آنچه از دیده برفت. هر رخداد و واقعه ای برای ما باید درسی داشته باشد و از آن تجربه کسب کنیم. بعضی ها از اینکه به دفاع مقدس پرداخته شود، انتقاد می کنند در صورتی که به هر رخدادی باید به اندازه در جامعه پرداخت و فرهنگ دفاع مقدس نیز همین طور است. فرهنگ دفاع مقدس نه به صورت پرگویی بلکه به اندازه و به درستی باید تییین شود. کسانی که در جبهه و جنگ بودند بهترین راویان هستند. خوشبختانه کتاب های خوبی در مورد خاطرات رزمندگان منتشر شده است. اینکه ما از دفاع مقدس غافل شویم، خوب نیست. فکر نکنیم دفاع مقدس دوره ای هشت ساله بود و تمام شد. نه زیاده روی کنیم و نه نادیده بگیریم.
فرهنگ دفاع مقدس چه تاثیراتی می تواند در جامعه داشته باشد؟
نسل جوان ما بمباران شهرها را ندیدند. در کوچه و خیابان مستقیم با دشمن درگیر نشدند. اینکه ما چطور آن دوران را برای نسل جدید تبیین کنیم، مهم است. باید طوری روایت کنیم که به دل آنها بنشیند. این طور نیست که به راحتی فیلمنامه و نمایشنامه ای در مورد دفاع مقدس بنویسم، قبل از آن باید کار روانشناسی صورت گیرد. اینکه نسل جدید ما در چه جامعه ای زندگی می کند، تحت چه شرایطی است، فضای اطرافش چگونه است. با توجه به این موارد،ایده و راهکار بدهیم وگرنه کار ما اثرگذار نخواهد بود. اینکه بعضی از کارهای ما بر روی نسل جوان تاثیری ندارد به دلیل اشتباه ماست چون همان طور که خودمان برداشت می کنیم، تبیین کردیم در صورتی که باید با توجه به روانشناسی نسل جدید و همچنین گویا و شیوا مباحث را تبیین و تشریح کنیم.
نظر شما