به گزارش خبرگزاری شبستان؛ بیست و سومین شماره فصلنامه علمی «حدیثپژوهی» به صاحبامتیازی دانشگاه کاشان منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «عوامل اختلاف در گزارشهای رجال کشّی»، «تحلیل انتقادی انگاره وثاقت جابر بن یزید جُعْفی»، «نقد و بررسی قراین اعتباربخش در نظام ارزشگذاری حدیث از منظر شیخ حر عاملی با تکیه بر فوائد وسائل الشیعه»، «اعتبارسنجی روایت حسن بصری در کارآمدی آیه «وَ إِن یکاَدُ» در دفع چشمزخم»، «تدوین سیاسی حدیث»، «تحلیل سندی و محتوایی «حدیث حوت» با توجه به پیشینه تاریخی آن»، «حوزه حدیثی شیعیان در بغداد از تأسیس تا پایان سده سوم هجری»، «کاربست «لا أبَا لَک» در روایات، از ذم تا مدح»، «زبان شوخی در کلام معصومان»، «واکاوی سندی و دلالی روایات تفویض تشریع به پیامبر اکرم در مصادر روایی فریقین»، «بررسی و تحلیل مفهوم روایت نبوی «من تعلم القرآن ثم نسیه لقی الله اجذم»»، «بررسی سندی و دلالی حدیث «من رآنی فی المنام فقد رآنی...»»، «نوآوریهای رجالی محقق اردبیلی در جامع الرواه»، «بررسی متنی احادیث ناظر به فضیلت زنان دارای فرزندان بیشتر» و «بررسی آراء حدیثی – رجالی میرزا محمد اخباری با تکیه بر کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء».
تحلیل مفهوم روایت نبوی «من تعلم القرآن ثم نسیه لقی الله اجذم»
در طلیعه مقاله «بررسی و تحلیل مفهوم روایت نبوی «من تعلم القرآن ثم نسیه لقی الله اجذم»» آمده است: «حفظ قرآن بهمعنای به خاطر سپردن آیات و سورههای آن، از زمان نزول قرآن تابهحال، همواره مورد عنایت مسلمانان قرار داشته و از ارزش و جایگاه والایی برخوردار بوده است. فراموشی الفاظ قرآن پس از حفظ آن نیز امری ناپسند قلمداد میشود. این باور گاه تا به آنجا پیش میرود که بر مبنای برخی روایات نظیر روایت نبوی «مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ ثُمَّ نَسِیهُ لَقِیَ اللهَ أَجذَمُ» فراموشکننده قرآن، مستحق عقوبت در روز قیامت دانسته میشود. نویسندگان این مقاله، با روش «توصیف و تحلیل» برای دستیابی به مفهومی صحیح از حدیث یادشده، ابتدا با استفاده از قواعد و معیارهای حدیثشناختی، به بررسی سلسله سند حدیث میپردازند و اشکالات آن را مطرح میکنند، سپس با نگاهی به نظریات شارحان و محدثان، به تحلیل متن حدیث پرداخته و از مفهوم صحیح آن که نوعی تشبیه و یا کنایه است، پرده برمیدارند.».
تدوین سیاسی حدیث
در چکیده مقاله «تدوین سیاسی حدیث» میخوانیم: «مقاله پیش رو در مقام پاسخ به این پرسش است که آیا نویسندگان متون اولیه حدیث تحتتأثیر سیاست حاکمان جور، اقدام به تدوین سیاسی حدیث نمودهاند؟ در نتیجه این پژوهش، با روش تحقیق بهصورت کتابخانهای و روش اندیشهورزی تحلیلی و استنباطی روشن میشود که سیاست در پارهای موارد هم در استخدام نویسندگان حدیث و هم در تدوین حدیث، تأثیر مستقیم داشته است؛ بهگونهای که تدوین سیاسی حدیث نیز رخ داده است. با بررسی احادیث سیاسی تدوینشده، میتوان «همسویی مضمون روایات با سیاست حاکمان جور» را در بسیاری از موارد، قرینهای بر عدم صحت آن روایات دانست.»
حوزه حدیثی شیعیان در بغداد
در طلیعه مقاله «حوزه حدیثی شیعیان در بغداد از تأسیس تا پایان سده سوم هجری» آمده است: «آگاهی از تاریخ اندیشهها هر محققی را ناگزیر رهسپار کانونهای زایش آن تفکر میکند. بنابراین پیجویی از تاریخ تفکر و سیر اندیشه شیعی نیز نیازمند آشنایی و واکاوی حوزههای اندیشهساز آن است. در این میان، حوزه حدیثی شیعیان در بغداد در تولید علم و عالمپروری از جایگاه ویژهای برخوردار بود. در پژوهش حاضر، تأسیس این حوزه و مراحل بالندگی آن تا انتهای سده سوم و نیز عملکرد حوزه بغداد در سه عرصه علمآموزی، تألیف آثار و انتقال مکتوبات گذشتگان بررسی، تبیین و تحلیل میشود. بر اساس یافتههای این پژوهش، پیشینه حرکت علمی شیعیان بغداد اغلب به عالمان محله کرخ در عصر صادقینv میرسد. تلاش علمی این گروه و جمعی از مهاجران کوفی در دوران تأسیس شهر بغداد بهدلیل فقدان ظرفیت علمی لازم و شرایط سخت سیاسی به تأسیس حوزه بغداد نینجامید. این حوزه از زمان تأسیس تا انتهای قرن سوم سه مرحله را گذرانید. مرحله نخست(دوران مهاجران)، حوزه بغداد بهوسیله عالمان مهاجر کوفی پایهگذاری شد. مرحله دوم(دوران بومیان)، شکوفایی این حوزه به دست عالمان بومیاش بود و حتی دوران خفقان متوکل نتوانست روند رو به رشد آن را متوقف سازد. مرحله سوم(عصر غیبت صغری)، تلاطمهای عقیدتی مانع پویایی این حوزه بهواسطه فعالیت عالمان بغدادی و رحلههای علمی نشد. تجربه دو نمای متفاوت از علمآموزی، پرتألیفی، جامعنگاریهای متعدد و پیشتازی در نگارش برخی تکنگاریها ـ که بررسی اعتبار این آثار نشانگر منزلت والای حوزه بغداد استـ و انتقال گسترده میراث معتبر و کهن ثقات متقدم شیعه، گزارشی از عملکرد حوزه حدیثی بغداد است.»
نظر شما