خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ سال های ۱۳۲۳ خورشیدی و با آغاز دوره سوم تئاتر گیلان، «پیش پردهخوانی» هم رونق گرفته بود. با تاسیس «استودیو درام گیلان» در هشتم شهریور ماه ۱۳۲۳، کار پیش پردهخوانی توسط چند نفر از افراد علاقمند رشد کرد. «پیش پردههایی که در این زمان در تئاتر گیلان ساخته و اجرا میشد بیشتر جنبه انتقادی داشت و سخن از مسائل روز مانند وضع بد و نابسامان برق و یا مسائل مالیاتی بود. اکثر پیش پردهها توسط افراد علاقمند و نکتهسنج ساخته میشد و به زبان محلی بود و تعداد کمی از آنها به زبان فارسی ساخته میشد و در موقع اجرای این پیش پردهها از آهنگهای محلی گیلانی و یا ترکی و بعضی اوقات فارسی استفاده میکردند.»
بعد از مدتی، اینکار چنان مورد توجه قرار گرفت که عده زیادی از مردم فقط برای دیدن و شنیدن پیش پرده به تئاتر میآمدند و از جنبه انتقادی آن لذت میبردند. پیش پردهخوانی چنان در آن موقع طرفداران زیادی پیدا کرده بود که حتی مطربهای رشت از این پیش پردهها در عروسی و مجالس جشن و شادمانی استفاده میکردند.
پیش پردهها توسط افراد مختلفی از جمله «اسماعیل پورسعید» و «رمضان هوشمند»، ساخته میشد. یکی از این پیش پردههای معروف، حمام رفتن خانمها بود و نقد رفتار اجتماعی حمام رفتنهای آن زمان. اشعار گیلکی این پیش پرده، ماجرای حمام رفتن «گول باجی خانم» به حمام چکشلار است که در این متن به گیلکی قدیم«چوکوشلار» ثبت شده است. اما این حمام کجا بود؟
با کمی جستجو در محلات قدیم رشت میتوان این حمام را پیدا کرد، اما متاسفانه در طرح بازگشایی محور صیقلان- تختی ( سه دهه پیش)، بخش زیادی از خانههای تاریخی «محله سرخبنده» قدیم تخریب شد. بافت تاریخی محله نابود و طرح بازگشایی هم نیمهکاره رها شده است.
حمام «چوکوشلار» یا به نام جدیدتر «چکشلار» بخشی از هویت محله سرخبنده بود. امروز هم اگر از خیابان تختی به سمت «مسجد سرخبنده» بروید، شهرداری کوچه ۳۸ را به نام چکشلار نامگذاری کرده است. این کوچه در میان اهالی به کوچه «کاشانی» معروف است و علت آن سکونت کاشانی نامی در انتهای همان کوچه بود.
«علی امینی» یکی از اهالی خیابان تختی میگوید: این عمارت با باغ بزرگ آن تا چند سال پیش هم پابرجا بود. عمارت زیبای دوره قاجار که ارسیهای زیبایی هم داشت. متاسفانه ارسیها را به تهران برده و فروختند و عمارت را هم با خاک یکسان کردند.
وی ضمن انتقاد از عملکرد متولیان میراث فرهنگی، میگوید: صرف ثبت یک بنای تاریخی به حفظ آن کمکی نمیکند. میراث فرهنگی اگر نمیخواهد این املاک تخریب شود، میباید تسهیلاتی برای مالکان در نظر بگیرد، هزینه نگهداری اینگونه املاک زیاد است و طبیعی است که مالکان نیز در شرایط اقتصادی فعلی، نگاه افزایش سرمایه دارند نه هزینه کردن برای نگهداری یک ملک فرسوده.
حمام چکشلار در میانه کوچه اول و به صورت کشیده قرار دارد. ورودی اصلی با پنج پنجره مجزا و یک درب کوتاه است. دری با رنگ ویژه خانههای قدیم گیلان که بخش انتهایی آن کاملا پوسیده است. قفل زنگ زده ورودی بخش مردانه نشان میدهد، سالهاست درب حمام بسته است. از لولههای انتقال گاز، زیر واشانکشی چوبی سقف، میتوان فهمید که تا چند دهه پیش این حمام کاربری داشته است. از کاشیهای سفید رنگ ورودی هم میشد فهمید که دهههای اخیر بازسازی شده است. این را همسایه دیوار به دیوار حمام هم تایید میکند. وی که نخواست نامش عنوان شود، میگوید: بخش زنانه که درب آن از کوچه پشتی بود، ۱۵سال پیش تعطیل شد ولی بخش مردانه تا همین چند سال اخیر هم کم و بیش فعال بود.
وی اجازه داد از حیاط خانهاش وضعیت حمام را بررسی کنیم و افزود: میبینید که بخش زیادی از سقف ورودی حمام فرو ریخته است. تا پارسال هم سالم بود با ریزش برف زمستان گذشته، سقف فرو ریخت. با این وجود گنبدهای حمام هنوز سالم مانده است. اما رشد شدید درختان انجیر بر روی ساروج این گنبدها موجب شده دید آن کور شود و اگر انجیرها به همین سرعت ریشههای خود را تا عمق گنبدها و دیوارها برسانند، دیری نپاید که مخروبهای میشود برای تجمع اراذل و اوباش.
سال ۸۵، اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری گیلان، وضعیت حمام چکشلار را بررسی و به عنوان یکی از بناهای شاخص تاریخی در لیست بناهای شناسایی شده خود قرار داد تا پیگیر ثبت ملی این حمام تاریخی باشد، اما چرایی عدم ثبت این حمام در فهرست آثار ملی نامعلوم است.
آنگونه که لویی رابینو، کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، گزارش داده، رشت در آن زمان ۳۵ باب حمام عمومی داشت. دهه ۴۰، بهمنظور افزایش بهداشت عمومی، حمامهای نمره هم اضافه شد و حمامهای رشت به ۴۵باب رسید. البته اداره بهداشت دستور داده بود حمامهای خزینهای هم مجهز به دوش مجزا شوند. اما از معدود حمامهای باقی مانده از رشت قدیم همانند حمام صفاری در محله چهاربرداران، حمام احتشام در زرجوب، حمام گلزار در پیرسرا، حمام حاج آقا بزرگ در محله آفخرا، حمام روشن در محله کیاب، حمام حاجی در محله ساغریسازان، حمام شهناز در بازار بزرگ و حمام سجادیان در محله باقرآباد تنها حمام حاجی و احتشام ثبت ملی شده و حمام محله پیرسرا نیز فقط کاشیکاری سردرب آن ثبت شده است.
حالا باید دید با وجود تخریب سقف ورودی قدیمیترین حمام محله سرخبنده، چند زمستان دیگر میتواند دوام بیاورد و یا مالک آن همانند «حمام پاک» در محله ساغریسازان، آن را با خاک یکسان خواهد کرد.
نظر شما