«محبوبه کیوانی» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در شهرکرد اظهار داشت: زندگی نامه و بخشی از وصیت نامه شهید والامقام «نورالله هادی پور هفشجانی» توسط کانون فرهنگی هنری رسول الله (ص) در راستای اجرای طرح «روح مقاومت» در بستر فضای مجازی باز روایی شد.
مدیر کانون فرهنگی هنری رسول الله (ص) مسجد رسول الله (ص) شهر هفشجان ادامه داد: شهید «نورالله هادی پور هفشجانی» یکم فروردین سال ۱۳۴۱ در شهر هفشجان از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد، پدرش محمد اسماعیل کارگر و مادرش بیگم جان نام داشت، وی تا مقطع دوم راهنمایی درس خواند و در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد.
وی ابراز کرد: سرانجام از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، در ۲۶ اسفند سال ۱۳۶۳، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید، پیکر وی مدتها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید «نورالله هادی پور هفشجانی» بشرح زیر است:
بسمهتعالی
همانا آنان که ایمان آوردند و آنان که هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا امید دارند
رحمت خدا را و خداوند آمرزنده و مهربان است
سوره بقره آیه ۲۱۸
با درود و سلام بر سرور اسلام حضرت رسول (ص) و آل آن حضرت و همچنین منجی عالم بشریت حضرت ولیالله اعظم امام زمان (عج) و با درود و سلام بر امام خمینی روحالله و با درود بر شهدا و مجروحین و معلولین انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر لشکر اسلام و خانواده شهید، این چشم و چراغ ملت ایران.
این حقیر و کوچک چندجملهای وصیت دارم: اول اینکهای مردم هفشجان حدود پنج سال از انقلاب اسلامی میرود، انقلابی که اینهمه خون داد اینهمه جوان فدای او شده است چون حسینیان زمان باعث پیروزی شده است ولی ما هنوز هم این انقلاب را درک نکرده و قدر این رهبر کبیر یعنی امام امت را نمیدانیم. مساجد را خالی نگذارید. به خدا قسم اگر از این نعمت که خدا به ما عنایت کرده شکر گذاری نکنیم از ما گرفته میشود.
آیا فکر میکنید بالاتر از این نعمت هم چیزی هست. رهبر آگاه و بیدار اسلام نائب بر حق امام زمان را میگویم. آیا ای جوانان در کوچه و بازار گشتن و بیهوده وقت خود را تلف کردن، دفاع از ناموس و شرف میشود؟ دیگر انقلاب شده است بخواهیم و نخواهیم سربازان روحالله این انقلاب را به کوری چشم دشمنان حفظ میکنند ولی اگر ما در جریان این انقلاب قرار نگیریم خودمان پشیمان میشویم.
و اما خواهران این را بدانید که همیشه حجاب شما باعث افتخار ماست و حجاب تو کوبندهتر از خون من است.
و اما شما ای برادران: اگر یک لحظه برای غیر خدا کارکنید و از بیت المال سوء استفاده کنید مدیون خون همه شهدا هستید. شما برادران عزیز بسیجی همچنان قوی دل و صابر باشید که خدا با امت ما است و حق همیشه پیروز است.
و اما توای پدر عزیزم میدانم که خیلی زحمت کشیدی اما این را بدان که تو مرا برای خدا و پیروزی اسلام و دفاع از شرف و ناموس دادهای و فردا در مقابل رسولالله و علی بن ابیطالب (ع) روسفید هستی و این را میدانم که تو مرا با امید بزرگ کردی و الان ناراحت هستی و برای از دست دادن من گریه میکنی ولی حقیقتاً اگر میخواهی برای من گریه کنی برای علی اکبر حسین (ع) و به یاد یاران آن حضرت گریه کن.
و اما توای مادر مهربان و عزیزم: شبها بیدارماندی و مرا بزرگ کردی ولی باید این امانت را پس میدادی پس چه بهتر که در این موقعیت من را دادی آن هم نه مردن در رختخواب بلکه جهاد درراه خدا، به گفته قرآن شهید زنده است.
مادرم امیدوارم همچون لیلا که در مرگ علی اصغر صبر کرده توهم صابر باشی. شما ای برادرانم امیدوارم در هرکجا که هستید آنجا را سنگر اسلام قرار دهید و وسیله کارتان را سلاح قرار داده و با آن کمر دشمنان اسلام را بشکنید.
میدانم داغ برادر دیدن سخت است ولی کاری نکنید که دشمنان اسلام شاد شوند بلکه با ادامه دادن راه من مشتی محکم بر ذهن دشمنان بکوبید.
خواهرانم شما عمل و صبرتان زینب گونه باشد و به دشمنان اسلام ثابت کنید تا زمانی که سربازان امام هستند شما هیچ غلطی نمیتوانید بکنید.
مورخ ۶۳/۰۱/۲۰ نورالله هادی پور
نظر شما