«میثم یاسا» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان اصفهان گفت: از لحظات ابتدایی انتشار خبر شهادت مظلومانه دانشمند ارجمند،شهید محسن فخری زاده، رسانه های متعدد داخلی و خارجی وارد عمل شده و هر کدام به نحوی شیوه مواجهه با این موضوع را تبلیغ می کنند که همین مساله منجر به شکل گیری یک دوگانه جدید در جامعه شده است که یک سوی آن داغ کردن موضوع انتقام و سوی دیگر آن طرح موضوع گذشت و رحمت با بهانه های عمدتا سیاسی است و حتی ممکن است بار اخلاقی آن را نیز با این سوال بالا ببرند که اگر اسلام دین رحمت و گذشت است، پس انتقام چرا؟
کارشناس اخلاق و مبلغ دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان ادامه داد: ما با چشم پوشی از مباحث سیاسی سعی می کنیم نحوه مواجهه با شهادت این شهید عزیز را در ترازوی اخلاق قرار دهیم و ببینیم آیا اخلاق همیشه طرفدار گذشت است یا انتقام هم موضوعی اخلاقی تلقی می گردد.
یاسا افزود: انتقام از ریشه «ن ـ ق ـ م» و در لغت به معناى انکار کردن، کینه کشیدن، کیفر دادن، مؤاخذه همراه با کراهت و مبالغه در کیفر و عقوبت آمده است. در اصطلاح به عقوبتى خاص اطلاق مىشود؛ یعنی فرد در برابر کسى که به او بدى کرده به همان اندازه یا بیشتر بدى کند.
وی تصریح کرد: همچنین انتقام گاهی به انسان نسبت داده مىشود و گاهی به خداوند. تفاوت آنها در این است که انتقامهای بشرى بیشتر در پى زیانى است که فرد بر اثر عجز از ناحیه دشمن دیده و بدینوسیله مىخواهد ناکامى و شکست خود را جبران کند اما انتقام الهى بر اثر آسیب دیدن خداوند یا براى تشفى خاطر نیست بلکه انتقام او به معناى کیفر دادن گناهکاران بر اساس حق و عدالت است.
وی با بیان اینکه حس انتقامجویی یک اصل حیاتى است، گفت: که خداوند آن را در وجود همه انسانها و حتى برخى حیوانات به ودیعه نهاده است؛ لیکن بهرهورى از این حس خدادادى بهتناسب مورد، داراى احکام و وجوه گوناگونى است که مىتوان آن را به انتقام لازم، مجاز و ناپسند تقسیم کرد.
یاسا ادامه داد: انتقامى که بر اساس معیار عقلانی انجام مىپذیرد و آن انتقام اجتماعى است که غرض از آن، حفظ نظام و احقاق حق عمومی است. اسلام با هرگونه ظلم و تعدى، به فرد یا جامعه مخالف است. ازاینرو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امرى ممدوح و گاه واجب مىشمارد.
کارشناس اخلاق ابراز داشت: قرآن کریم درآیات 14و 15 سوره مبارکه توبه به مسلمانان فرمان مىدهد که با کافران و مشرکان نبرد کنند تا ضمن رفع شرک و کفر از روى زمین، خشم مؤمنان ستمدیده فرونشسته و دلهای آنان تشفى یابد.
وی یادآور شد: اگر ستم و تجاوز متوجه شخص انسان شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدى براى دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در اینگونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او مخیر است: «کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن و هر کس عفو و اصلاح کند پاداش او باخداست».
یاسا متذکر شد: حضرت امام زینالعابدین(ع) میفرمایند: «حق کسى که به تو بدى کرده این است که او را عفو کنى ولى اگر مىدانى عفو او سبب زیان مىشود مىتوانى انتقام بگیرى.»
وی با اشاره بهانتقام مذموم و ناروا افزود: قسم دیگری از انتقام وجود دارد که انتقام منفی، مذموم و ناروا محسوب شده و درست در مقابل یکى از بزرگترین فضائل اخلاقى یعنی عفو و گذشت قرار میگیرد.
یاسا تصریح کرد: اگر انتقام، برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهاى ناروا و همراه با تجاوز و تعدى باشد ناروا و مذموم است؛ زیرا در این انتقامها نهتنها حقى احقاق نشده و ظلمى برطرف نمىگردد بلکه موجب تضییع حقوق دیگران و منشأ ظلم و فساد خواهد گشت. انتقامى که در روایات و کتب اخلاقى از رذایل اخلاقى شمرده شده و مؤمنان از آن نهى شدهاند همین قسم از انتقام است.
کارشناس اخلاق اضافه کرد: نتیجه آنکه بین رحمت اسلامی و انتقام، تناقضی نیست بلکه هرکدام باید در جایگاه خودش استفاده شود. درصورتیکه ظلم و بدى متوجه حقوق عموم بوده و گرفتن انتقام موجب جلوگیرى از ظلم، فساد و ناامنى گردد دین اسلام، گرفتن انتقام را لازم دانسته و بر آن تأکید کرده است؛ اما آنجا که حقوق فردى در میان است و گذشتن از انتقام، مفسدهاى در پى ندارد اسلام عفو را از انتقام بهتر دانسته و کسانى را که از حقوق خویش بگذرند مستحق پاداش و اجر الهى دانسته است. بنابراین اگر اسلام رحمت دارد، عزت و زیر بار ظلم نرفتن هم دارد همانگونه که خدا اگر ارحمالراحمین است، منتقم و قاصم الجبارین هم میباشد.
نظر شما