خاطره تلخ از نوعروس کرونایی و فوت مادرشوهرش

ریاحی گفت: یکی از خاطرات تلخم در این ایام ابتلای نوعروس گلستانی به کرونا و فوت مادرشوهرش بود.

خبرگزاری شبستان، گرگان- فاطمه رائیجی؛ گزافه نیست اگر بگوییم داروها هم بدون رسیدگی و صبوری پرستاران بر بیمار افاقه نمی کند و شاید به همین دلیل است که پرستار را مرهمی بالاتر از دارو می دانند که دستانش شفابخش و تجلی اراده خدا است.

 

شاید پرستار در دل خود هزاران غم داشته باشد ولی در برخورد با بیمار آنچنان آرامش و تسلی خاطر می دهد که از دایره تصورات ما خارج می شود که ممکن است همین پرستاران نیز دچار دغدغه های اقتصادی و مشکلاتی باشند که امروز گریبان گیر همه اقشار جامعه است.

 

در این ایام کرونا نه خانواده ها بلکه همه افراد جامعه نگران فرزندان خود در مراکز درمانی بودند و گاهی این دلتنگی از طریق ویدئوهای مختلف با پیام های زیبای سلامتی پاسخ داده می شد و این مهم نشان می دهد که پرستاران مروج سلامتی جامعه ما در ایام کرونا بودند و گاهی نیز تصاویر دلتنگی هایشان  دل ما را آزرده خاطر می کرد.

 

هفته گرامیداشت پرستار بهانه ای شد تا به سراغ یکی از پرستاران شهرهای گلستان برویم که از لحاظ وضعیت کرونا همیشه قرمز بود و این موضوع موجب شد تا متأسفانه این پرستار پرتلاش بخش عفونی بیمارستان شهدای بندرگز در مردادماه به کرونا مبتلا و براثر کووید19 دو هفته از دیدن خانواده و فرزند خردسالش محروم شود و از آنجایی که 10 روز در بیمارستان بستری شده بود در طول دوره بیماری نگران فرزند و همسرش بود که مبادا آنها هم به کرونا مبتلا شوند.

 

«معصومه ریاحی» در فروردین ماه سال 87 در رشته پرستاری فارغ التحصیل شد و فعالیت خود را از  فروردین ماه سال 88 به عنوان یک پرستار آغاز کرد و در حال حاضر تقریباً 11 سال و 9 ماه است که در لباس پرستاری خدمت می کند و سوپروایزر بخش عفونی بیمارستان شهدای بندرگز است، در ادامه گفتگوی ما را با این پرستار پرتلاش گلستانی از نظر می گذرانید؛

 

هر روز نگران خانواده ام هستم که ناقل بیماری کرونا نباشم

*ازشرایط کاری در این ایام کرونا در بیمارستان بندرگز برایمان بگویید؟

در حال حاضر در شرایط بحرانی کرونا شرایط کاری برای پرستاران و کادر درمانی سخت شده و در این شرایط علاوه بر خستگی های جسمی خستگی های روحی نیز برای کادر درمان و پرستاران ایجاد شده است، متأسفانه کرونا استرس های مضاعفی را به وجود آورده که این موضوعات زندگی را برای ما نسبت به دیگر افراد جامعه سخت تر کرده است.

 

با وجود محیط کار پراسترس و حجم کار بالا هر روز با تعدادی بیمار رو به رو هستیم که در کوتاه ترین زمان ممکن حال خوب آنها وخیم می شود و ممکن است حتی در مدت زمان کوتاهی، بیماری را از دست بدهیم.

 

با وجود این استرس ها همواره نگران خانواده ها هستیم که نکند ناقل این بیماری برای خانواده و عزیزانمان باشیم و دلتنگی هایی برای خانواده ها داریم و با توجه به شرایط کاری سعی می کنیم محدودیت ها و پروتکل ها را بسیار بیشتر از افراد جامعه رعایت کنیم.

 

علی رغم رعایت تمامی پروتکل ها بهداشتی این بیماری برای ما نیز اتفاق می افتد و در مردادماه به کرونا مبتلا شدم و از دیدن خانواده و فرزندم محروم بودم و تقریباً 10 روز در بیمارستان بستری شدم، گاهی نیز پیش می آید که به مدت یک ماه از دیدن مادرم با توجه به شرایط و سن و سالی که دارد محرم می شوم.

 

خیلی از همکاران من شاید شرایط بدتر از من نیز دارند و برخی از همکاران ما در حال حاضر به بیماری کووید19 مبتلا شدند.

 

بسیاری از پرستاران آرزو داشتند که روزی پزشک شوند برای شما پرستار بودن چقدر اهمیت دارد؟ «اگر زمان به عقب بر می گشت و شما حق انتخاب دوباره داشتید انتخابتان برای شغلتان چه بود؟

100 درصد همین شغل را انتخاب می کردم، چرا که پرستاری جزو رشته هایی بود که به آن علاقه داشتم و انتخاب خودم بود حتی می توانستم در رشته های دیگر نیز ادامه تحصیل بدهم اما چون پرستاری قبول شدم به هیچ کدام از آن رشته ها فکر نکردم و اگر باز هم زمان به عقب برگردد باز هم این رشته را انتخاب خواهم کرد و با عشق و علاقه و پشتکاری که دارم در آن فعالیت می کنم و به لطف خداوند تاکنون نیز راضی هستم.

 

*با سفارش پدرم که زینب گونه زندگی کن پرستار شدم

الگوی شما در پرستاری چه کسی است؟

بزرگترین الگوی همه پرستارها بانو حضرت زنیب (سلام الله علیها) است و خودم نیز به توصیه پدرم که همیشه دوست داشتند زینب گونه زندگی کنم سعی کردم به توصیه پدرم عمل کنم.

 

پدرم تکیه کلامش این بود که «زینب گونه زندگی کن» و شاید یکی از دلایل اصلی گرایش من به این رشته همین سخن پدرم باشد، حضرت زینب(سلام الله علیها) را اسوه صبر و صبوری و پرستاری عالم می بینم لذا از این بانوی بزرگ اسلام تأسی گرفتم و در این رشته با علاقه فعالیت می کنم.

 

*در طول ایام فعالیت کاری خود قطعاً با خاطرات تلخ و شیرین زیادی رو به رو شدید از شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ای که داشتید برایمان بگویید؟

بهترین خاطره من از یک بیمار تقریباً 37 ساله ای بود که با ایست کامل قلبی به بیمارستان منتقل شده بود و در آن زمان حدود پنج سال پیش پرستار اورژانس بودم و وقتی داشتیم این بیمار را احیاء می کردیم در حال ماساژ قلبی بیمار بودم و با توجه به آشنایی دوری که با این بیمار داشتم و می دانستم دارای فرزند و همسر هستند در حالت ایست قلبی با وی صحبت می کردم که «برگرد و برای تو بسیار زود است»، و دائم خطاب به او می گفتم که به فرزند و همسرت فکر کن و از همکاران نیز درخواست می کردم که با وی صحبت کنید و به لطف خداوند به حیات دوباره برگشتند و هر وقت که این فرد را می بینم این خاطره برای من تداعی می شود و این خاطره موجب می شود که من به خود افتخار کنم که در این رشته فعالیت می کنم که شاید یک هزارم درصد بتوانم وسیله بازگشت فردی به زندگی باشم و چندسالی آن فرد را در کنار عزیزانش زنده نگه بدارم.

 

خاطره تلخ نیز فراوان است، به ویژه در این ایام کرونا که هر روز شاهد تعداد بیماران کرونایی هستیم.

 

یکی از خاطرات تلخ ما این بود که یک عروس خانم علی رغم همه توصیه هایی که از سوی مسئولان بهداشت انجام می شد با اصرار خانواده ها مجبور به برگزاری مراسم عروسی شده بود.

 

ایشان عروس چندروزه بودند ولی مجبور شدند که 10 روز در بیمارستان بستری شوند و خانواده این عروس روزهای سختی را پشت سرگذاشتند و غم و ناراحتی ها و دلتنگی های آنها را می دیدیم.

 

همه ما از ذوق و شوق یک نوعروس برای آغاز زندگی باخبر هستیم و این برای ما بسیار دردناک بود و متاسفانه دو تا سه روز قبل از بستری این نوعروس، مادر شوهر وی نیز به کرونا مبتلا شده بود و براثر این بیماری در بیمارستان جان باخت.

 

از اینکه این عروسی برای این خانواده به بدترین اتفاق زندگی آنها تبدیل شده بود بسیار ناراحت بودم و دیدن ناراحتی ها و غم های این عروس خانم در سن 21 سالگی برای ما بسیار سخت بود و در ذهن ما باقی ماند.

 

*پرستاران روزانه در بیمارستان با فوت بسیاری از افراد رو به رو هستند و شاید این موضوع برای بسیاری از افراد قابل درک نباشد حداقل برای افراد عادی بسیار سخت است اما شما پرستاران چطور این احساسات را کنترل می کنید و به کار خود ادامه می دهید؟

ما نیز مثل سایر انسان ها وقتی بیماری بهبود پیدا می کند بسیار خوشحال می شویم و وقتی اتفاقی برای بیماران می افتد ناراحت می شویم.

 

بیماران کرونایی مدت زیادی در بیمارستان بستری می شوند و جزوی از ما می شوند و گاهی برخی از این افراد دو یا حتی سه ماه در بیمارستان بستری می شوند و به حضور آنها در محیط بیمارستان عادت می کنیم و وقتی که برخی از این افراد فوت می کنند ما نیز مثل خانواده های آنها ناراحت می شویم و برای غم از دست رفتن آنها اشک می ریزیم.

 

ولی چون می دانیم که یک نفر دیگر نیز وجود دارد که در بیمارستان به ما احتیاج دارد و باید تلاش کنیم که اتفاق تلخی برای آن فرد به وجود نیاید سعی می کنیم ناراحتی های خود را کنترل کنیم  و به سراغ بیمار دیگری برویم که در آن لحظه به ما نیاز دارد.

 

شاید فرصت ادامه دار کردن ناراحتی و یا خوشحالی در بیمارستان نداریم و نیاز فردی دیگر به خدمات ما موجب می شود تا زودتر از این فضاها خارج شویم.

 

*از خانواده تان برایمان بگویید و واکنش آنها به فعالیت شما در این ایام کرونایی چه بود؟

متأهل هستم و یک دختر 6 ساله دارم و همسرم واقعاً در این مسیر بسیار با من همراه هستند و بسیار صبوری به خرج می دهند.

 

در اوایل کرونا استرس و نگرانی های زیادی وجود داشت و مجبور بودیم که قرنطینه هایی را در خانه به وجود بیاوریم، همسرم به دخترم آموزش می داد وقتی که مامان به خانه می آید تا زمانی که لباسش را عوض نکرده و دست و صورتش را نشسته به سمتم نیاید که مبادا به کرونا مبتلا شود.

 

همسرم در ایام کرونایی بسیار صبوری کردند، همچنین در دوران بیماری من نیز بسیار تلاش بودند و اطرافیان من نیز این استرس ها را تحمل کردند.

 

گاهی دخترم شاکی می شود که چرا هر وقت می خواهم نمی توانم بغلت بگیریم و باید زمان های خاصی باشد و چرا این اجازه را همیشه ندارم؟

 

*دیدگاه مردم را به شغل پرستاری چگونه ارزیابی می کنید؟

دیدگاه مردم از زمانی که کرونا شیوع پیدا کرده نسبت به پرستاران تغییر پیدا کرده است اما هنوز پرستاری در جامعه ما آن جایگاهی که باید را ندارد.

 

از زمان اپیدمی کرونا دیدگاه مردم نسبت به پرستاران بسیار بهتر شده اما جامعه ما همچنان پزشک سالار است و همه زحماتی که پرستاران و نیروهای خدماتی می کشند نادیده گرفته می شود.

 

*بهترین هدیه ای که می توانید در روز پرستار دریافت کنید چیست؟

واقعا چیز خاصی از کسی توقع ندارم، از شروع هفته پرستار هر روز همسرم با یک شاخه گل به منزل می آید و این بهترین هدیه ای است که دریافت کردم.

 

*نقش پرستاران را در دانشگاه و جامعه چطور ارزیابی می کنید؟

پرستار ستون اصلی درمان است این یک واقعیت است و صرفاً چون خودم پرستار هستم این جمله را بیان نمی کنم، این پرستار است که زمان طولانی با بیمار و همراهان بیمار سپری می کند و بهترین آموزش ها و ارتباطات را با بیمار دارد.

 

پرستاران در ارتباط گیری با بیمار و همراه بیماران و تغییر نگاه بیمار و همراه بیمار نقش دارد.

 

پرستاری یک رشته جامعی است و پرستاران می توانند سطح بهداشت جامعه را افزایش دهند و در حوزه مسائل بهداشتی و روانی آموزش دهنده بسیار خوبی هستند و مسئولان می توانند از ظرفیت پرستاران در این زمینه استفاده کنند.

 

مدت زمانی که پزشک با مردم ارتباط می گیرد بسیار محدودتر است و اگر امکان استفاده از علم و توانایی پرستاران وجود داشته باشد قطعا سطح علمی و بهداشتی جامعه افزایش پیدا می کند.

 

حمایت مسئولان از پرستاران تنها منحصر به تبلیغات رسانه ای نباشد

*در روز پرستار انتظار خاصی از مسئولان دارید؟

شاید این مسئله حرف همه همکاران ما باشد که مسئولان اقداماتی را که برای پرستاران انجام می دهند را بزرگ نمایی نکنند.

 

با اتفاقاتی که به ویژه در این ایام کرونا اتفاق افتاده شاید جامعه تصور کند که در حال حاضر پرستاران غرق در امکانات رفاهی و مالی هستند ولی واقعا اینگونه نیست.

 

دریافت های مالی ما پرستاران نسبت به قبل از شیوع ویروس کرونا هیچ تغییری نکرده و حتی به دلیل کرونا و کاهش درآمدهای بیمارستان کمتر هم شده است و تنها انتظار ما از مسئولان اهمیت دادن به قشر پرستار است.

 

مسئولان تنها در تبلیغات رسانه ای پرستاران را جان برکفان جبهه سلامت و رزمندگان سلامت خطاب نکنند بلکه آن حمایت لازم را از ما داشته باشند و براساس اهمیت و حمایت های خود این مسائل را رسانه ای کنند و با سخنان خود ما پرستاران را بی جهت سر زبان های مردم نیندازند که پرستاران در رفاه کامل هستند.

 

با توجه به تورمی که در جامعه حاکم است ما با مشکلات زیادی از نظر اقتصادی و خانوادگی همراه هستیم و همکاران ما نیز با این مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.

 

وضعیت بندرگز و بیمارستان شهدا در این ایام چگونه بود و چه توصیه ای به مردم دارید؟

شهرستان بندرگز با وجود جمعیت کمتری که نسبت به سایر شهرستان های استان دارد آمار بیماران کرونایی در آن بسیار بالا است و ظرفیت بیمارستان ما گاهی بیش از ظرفیت است ولی با این وجود ریاست فعلی بیمارستان با تدبیری که دارند به خوبی توانستند این شرایط را مدیریت کنند.

 

جو خوب و صمیمی داریم و همکاران ما بی وقفه تلاش می کنند اما بار بستری زیادی وجود دارد و با توجه به جمعیت بیمارستان تعداد بیماران ما زیاد است و از مردم می خواهیم از برگزاری هر گونه دروهمی پرهیز کنند.

 

کد خبر 1005642

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha