عدم اعتقاد به معاد ریشه در عدم شناخت ذات پاک خداوند دارد

حجت الاسلام اکبری، گفت: کسی که قائل به قیامت است اعمال خود را حساب شده می‌داند و از نافرمانی خدا که منجر به عذاب جهنم می شود سر باز می‌زند و اعمالی انجام می‌دهد که منجر به رضایت خدای متعال و بهشت بشود.

به گزارش خبرگزاری شبستان در کرمانشاه، خدای متعال در جای جای قرآن کریم پس از ایمان به خدا ، بر ایمان به جهان آخرت تاکید کرده است. حدود ۱۲۰۰ آیه در رابطه با معاد بیان شده است که اهمیت این موضوع را نشان می‌دهد.ایمان به معاد ضامن اجرای تمام قوانین الهی است چرا که کسی که به جهان آخرت ایمان داشته باشد از بیمه عذاب خداوند بر تک‌تک اعمال خود نظارت می‌کند.

 

از طرفی این امر دنیا را در چشم انسان کوچک و بی ارزش نشان می دهد و او را مشتاق بازگشت به سمت خالق خود می‌کند. در نتیجه جامعه معتقد به معاد خالی از ظلم و فساد خواهد بود.

 

به جز اولیای خاص خدا باقی انسان ها همواره در شناخت و ایمان به باری تعالی ضعف داشته اند،همانگونه که خداوند در آیه ۷۴ سوره مبارکه حج می فرماید (خداوند را آنگونه که باید نشناختند همانا خداوند توانایی عزتمند است ). اما انسان عاقل ،با تدبر و تعقل در آیات الهی به سادگی متوجه می شود همانگونه که اولین بار معجزه خلقت از ذات خداوند سر زد و انسان را آفرید ،پس می تواند بار دیگر نیز در قیامت انسانها را زنده کند.

 

خداوند در قرآن کریم، نظام طبیعت و زنده شدن زمین و گیاهان در بهار و تابستان و مردن آنها در پاییز و زمستان را برای انسان مثال می‌زند. مثالی که تک تک انسانها در طول عمر بارها شاهد آن بوده اند.نظام جهان هم همین گونه است و در نهایت روزی به خاموشی و سردی خواهد رفت. اما همانگونه که بعد از زمستان بهار می آید و این خاموشی همیشگی نخواهد بود ، بار دیگر همه موجودات جهان زندگی را به طور دیگر و با کیفیت دیگری شروع خواهند کرد.

 

اصل معاد و ابعاد آن نیاز به تحلیل و تحقیق دارد. در همین راستا خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمانشاه،با حجت الاسلام اله رضا اکبری امام جمعه شهرستان سنقر و کلیایی مصاحبه ای ترتیب داده  که با هم می خوانیم.


 

اصل معاد بر چه اساسی و به چه صورت در دین ما تعریف شده است؟

 

بحث معاد اساسی و اثرگذار است که در دین مبین اسلام جزو اصول دین شناخته شده است. اگر یک بنا و ساختمان ، پی و شالوده نداشته باشد ،زود خراب می شود و فرو می ریزد. دین هم اگر پی و اساس خوبی نداشته باشد،و فرد دیندار به اصول دین معتقد نباشد، نمی توان افراد را به سمت توصیه های دین مثل نماز و روزه هدایت کرد. چرا که فرد دلیلی برای انجام آنها نمی بیند.اگر وجود خدا ، قیامت و نبوت به فرد اثبات نشود، دین او بی بنیان و سست خواهد بود .

 

معاد به معنای بازگشت به سوی خدا است .در آیه شریفه ای خداوند می‌فرماید (بازگشت همه به سوی خداست ).یعنی منشاء همه ما خدا بوده است و بازگشت ما هم به سوی خدا خواهد بود . معاد یعنی اینکه با مرگ زندگی انسان تمام نمی شود، بلکه روح از این دنیا به جهان آخرت منتقل می‌شود و در آنجا حیات جاودانه برای انسان وجود دارد. یعنی وقتی خدا انسانی را خلق می‌کند این انسان با مرگ نابود نخواهد شد و مرگ به معنای نابودی او نیست.

 

در روایتی از امام صادق (ع)نقل شده است که کسی از یاران به ایشان گفتند که ما برای چیز عجیبی خلق شده ایم و آن هم فنا و مرگ است، اما حضرت پاسخ دادند، نه اصلاً این طور نیست بلکه برای بقا خلق شده ایم اما از خانه ای به خانه دیگر منتقل می شویم.

 

یعنی انسان ها با مرگ نابود نمی شوند بلکه از دنیای مادی به برزخ و پس از آن به قیامت میرود .بنابراین انسان ادوار و زندگی های مختلفی که در امتداد یکدیگر است را در پیش دارد. این زندگی ها از رحم مادر شروع می شود و پس از آن در دنیای مادی ادامه دارد، سپس با مرگ ما به دنیای برزخ منتقل می‌شویم و زمانیکه به صور اسرافیل دمیده می شود افراد برای سوال و جواب روز قیامت بر می خیزند و پس از آن زندگی جاودانه آنها شروع خواهد شد.

 

 راه رسیدن به یقین به معاد و قیامت چگونه است ؟ آیا دلایل عقلی برای اثبات معاد در دین ما وجود دارد؟ 

 

-  معاد در دین ما هم دلیل عقلی و هم دلیل نقلی دارد. دلیل عقلی آن این است که خدای متعال که کمال مطلق است کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد . زندگانی انسان اگر در این دنیا خلاصه شود عبث و بیهوده است. تصور کنید کسانی مثل شهدا و یا کسانی مثل صدام و ترامپ ،نهایتا با مرگ زندگی آنها تمام شود و نتیجه آنها فنا و نابودی باشد.در این صورت حق و باطل از هم جدا نمی شوند. افراد خوب و پاک ،نتیجه زندگی مومنانه خود را نمی بینند. چرا که در این دنیا ظرفیت نشان دادن نتیجه اعمال خوب را به مومنان و اعمال فاسد را به گناهکاران ندارد. 

 

مثلاً صدام که ۳۰۰ هزار انسان را در جنگ تحمیلی با ایران شهید کرد، مجازات او اعدام بود، که پاسخگوی خون این همه انسان نیست.  یا کسی مثل سردار سلیمانی، ۴۱ سال با اخلاص کامل خود را در معرض سختی های فوق تصور ما قرار داد و یک عمر با عزت و نجابت و ایثار ، مجاهدت و عبادت و خدمت کرد. آیا برای جبران اعمال او در این دنیا ابزار کافی وجود دارد ؟ پس می‌بینیم که این دنیا ظرفیت پاداش به اعمال انسان های نیک و خاص را ندارد. 

 

از طرفی خداوند عادل است و پایان خلقت انسان به وسیله مرگ خلاف عدل است . آیه قرآن بیان می کند که آیا کسی که مومن است با غیر مومن مساوی است؟ خیر مساوی نیست. اگر قیامت در کار نباشد در ظاهر مومن و غیر مومن با هم مساوی می‌شوند و حتی افراد کافر از نعمت های مادی بیشتر بهره برداری می کنند .

 


توّفی به چه معناست؟

 

 

- وقتی کسی میمیرد می گویند وفات کرد. توفی یعنی به صورت تمام و کمال چیزی را دریافت کردن. آیه قرآن در این باره می فرماید ،خداوند جان های شما را به صورت تمام و کمال در زمان مرگ می گیرد. یعنی انسان می میرد اما وجود او نابود نمی شود و روح او را توسط خدای متعال دریافت می‌شود. روحی که با بدن خاکی ارتباط دارد گرفته می‌شود و جسم

 

 

 آیا به جز مرگ زمان دیگری هم توّفی اتفاق می افتد؟

 

بله . این اتفاق در زمان دیگری هم رخ می‌دهد و آن زمان خواب است. در روایات گفته شده است که خواب برادر مرگ است. خواب خیلی شبیه مرگ است. وقتی کسی در حال چرت زدن است، مدام سر او به گردنش می‌افتد و در نهایت خواب می رود. خیلی وقت‌ها خواب اختیاری نیست و ناخودآگاه اتفاق می افتد .مرگ هم به همین صورت است و بدون این که انسان بخواهد اتفاق می افتد. زمانی هم که فرد کاملا از خواب بیدار می شود، دیگر نمی تواند بخوابد حتی اگر در رختخواب باشد. زمان مبعوث شدن هم ، چه انسان راضی باشد یا نباشد او را مبعوث می کنند. پس هم زمانی که انسان میمیرد ، گرفتن روح مثل به خواب رفتن بی اختیار است و هم زمانی هم که در قیامت او را احیا می کنند، مثل زمانی که از خواب بیدار می شود و روح به بدن بر میگردد، اختیاری از خود ندارد. 


 

بعضی افراد قائل بر این هستند که روح پس از مرگ جسم در دنیای مادی باقی می‌ماند آیا این امر در اسلام تایید شده است؟


افراد مادی اصلاً تعریف درستی از روح ندارند . گروهی از مادی گرایان و دانشمندان غربی صراحتاً وجود روح را انکار می‌کنند و فکر کردن و فهمیدن و مواردی که ما به روح مربوط می دانیم را، فعالیت‌های عادی مغز می‌دانند. آنها اصلاً روح را قبول ندارند، مثل دانشمند غربی که گفته بود چیزی را که زیر تیغ جراحی نبینم قبول ندارم. بنابراین نظر آن‌ها سندیت و ارزشی ندارد و باید به حرف خالقی که روح را خلق کرده است و در قرآن کریم از آن سخن گفته است اعتقاد داشته باشیم.

 

خداوند در قرآن کریم صراحتا بیان می‌کند که روح انسان را به صورت تمام و کمال دریافت می‌کند .یعنی ارواح آزاد نیستند و برای حساب اعمال خود به دنیای دیگری منتقل می‌شود .در تایید این در موضوع در قرآن کریم می خوانیم که، بعضی افراد هنگامی که زمان مرگشان فرا می رسد درخواست کمک می کنند و می‌گویند، خدایا ما را به دنیا بازگردان تا اعمال صالح انجام بدهیم . خداوند در جواب می‌فرمایند که ، هرگز شما بر نمی گردید و ما به شما به اندازه کافی فرصت داده ایم. زمانی که روح از بدن جدا می‌شود ارتباط شما با دنیای مادی قطع خواهد شد و عالم برزخ برایتان آغاز می گردد ،تا زمانی که روز قیامت مبعوث شوید. 


 

تاثیر اعتقاد به معاد در زندگی انسان چگونه است؟

 

یک سوم آیات قرآن کریم در رابطه با معاد است. علت این همه تکرار با بیان های مختلف، این است که اعتقاد به معاد در عملکرد انسان فوق‌العاده موثر است. کسی که قائل به قیامت است اعمال خود را حساب شده می‌داند و از نافرمانی خدا که منجر به عذاب جهنم می شود سر باز می‌زند و اعمالی انجام می‌دهد که منجر به رضایت خدای متعال و بهشت بشود و در زندگی جاودانه اش در آخرت خدشه‌ای وارد نکند. کسانی که اعتقاد به قیامت ندارند ،هیچ مانعی برای خطا و گناه برای خود نمی بینند و انگیزه‌ای برای اجتناب از گناه ندارند. 

 

بنابراین چیزی که جلوی انسان را می گیرد اعتقاد به قیامت است. اگر این اعتقاد در جامعه نهادینه شود، افراد به هر کاری دست نمی زنند ،هر حرفی را نمی‌گویند و هر صدایی را در جامعه نمی شنوند و نگاه کاملی روی اعمال خود دارند و اگر عمل روی آخرت آنها اثر منفی داشته باشد، از آن پرهیز می‌کنند. بنابراین اعتقاد به قیامت، در نظم پیدا کردن رفتار انسان ها فوق العاده موثر است . 

 

کسانی که به قیامت اعتقاد دارند ،سعی می کنند حدود الهی را رعایت کنند و چارچوب های الهی را نشکنند. آنها به وظایف خانوادگی ،فردی ، دینی و اجتماعی خود عمل می‌کنند و حقی را از کسی ضایع نمی کنند. 

 

اما افرادی که به معاد اعتقاد ندارند ،به تعبیر قرآن مثل حیوان زندگی می‌کنند و راز بقای آنها در این است که هرکس شاخ تیز تر و قدرت بیشتری داشته باشد حیات بیشتری دارد. حضرت علی علیه السلام می فرمایند ( اهل دنیا مثل سگ هایی هستند که مرتب بر یکدیگر بانگ بر می دارند و مانند حیوانات درنده هستند که به یکدیگر ضرر می‌رسانند) بنابراین اعتقاد به آخرت، در جهت دار شدن مسیر زندگی انسان ،بسیار موثر است و اگر کسی بخواهد جامعه را اصلاح کند باید اعتقاد به آخرت را در آن جامعه نهادینه بکند. در غیر این صورت جامعه اصلاح نخواهد شد .

کد خبر 1005705

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha