مراسم بزرگداشت میلاد حضرت زینب توسط خادمین گلزار شهدای کرمان با چاشنی یک خاطره+تصاویر

خادمین گلزارشهدای کرمان همزمان با سالروز میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مراسمی به یاد شهدای پرورشگاه و شهدای مدافع حرم آرمیده در گلزار شهدای کرمان برپا کرده و همچنین یلدای شهدایی برگزار و از سه پرستار خادم الشهدا تجلیل کردند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان؛ خادمین گلزارشهدای کرمان همزمان با سالروز میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مراسمی به یاد شهدای پرورشگاه و شهدای مدافع حرم آرمیده در گلزار شهدای کرمان برپا کرده و همچنین یلدای شهدایی برگزار و از سه پرستار خادم الشهدا تجلیل کردند.

 

 

 

در این مراسم یاد شهیدان حسین آتش افروز، محمد حسین آچاک، محمود امیری، حمید ایرانمنش، محمود پاینده، عباس حاج غلامرضایی، علی ده زیاری، رمضان راجی، محمد علی زادگانی نسب، غلامعباس سروستانی، مرتضی نشاط مبینی، محمد هژبری، محمد یزدان یار، احمد دولتی، شهامت سعید، محمد سلیمی کیا، محسن فلاح، محمد بکتاشی و علیرضا مینایی به عنوان شهدای بلند همتی که از پرورشگاه صنعتی دل به جبهه های حق علیه باطل دادند، گرامی داشته شد.


 

همچنین در این مراسم به پاس ارج نهادن به مقام شهدای مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها یادی از شهیدان مدافع حرم گلزار شهدای کرمان حاج قاسم سلیمانی و یار وفادارش حاج حسین پورجعفری، محمد علی حسینی، علیزاده حسینی، غلامحسین امیری، ابوالفضل مرادی، محمدنبی محمدی، عجب گل غلامی، علیرضا صفری پور، محمد جمالی، غلامرضا لنگری زاده، حاج حسین بادپا شد.

 

 

واحد خواهران خادم الشهدای گلزار از پرستاران مریم فخارزاده، محمدصالح شمس الدینی و فاطمه رسائی که به ترتیب از سال 96 و  98 خادم گلزار شهدای کرمان هستند؛ تجلیل کردند.

 

 

خادمین شهدای کرمان یادی هم از شهید علاء الدراجی تنها شهید عراقی مدفون در گلزار شهدای کرمان کردند.

 

 

در بخشی از این برنامه، جعفر طیار، مسئول واحد برادران خادمین گلزار شهدای کرمان به نقل ماجرایی که اخیراً در گلزار اتفاق افتاده پرداخت و گفت: عصری بود که در منزل بودم و یک خانم با بنده تماس گرفت که باید با شما صحبت کنم و حتماً هم حضوری؛ خودم را به گلزار رساندم. گفت من کنار حاج قاسم درد دل می کردم و مشکلم را به او می گفتم که یکی از خادمان شهدا پرسید چه شده گفتم کسی هست که مشکلم را به او بگویم؟ گفت فلانی و شماره شما را به من داد.

 

 

سه فرزند دارم و تحت پوشش کمیته امداد هستیم؛ پریشب برای دخترم خواستگار آمده و رعشه مرا فرا گرفته که چطور جهیزیه تهیه کنم؟ از فلان شهر مستقیم به اینجا آمدم؛ شنیدم شما مراسم عقد در گلزار دارید آیا می شود کاری کنید؟ پاسخ دادم ما اینجا فقط سفره عقدی برای زوج ها تدارک می بینیم و... یک دفعه یادم آمد خواهران بسیجی چندی پیش گلزار آمدند و گفتند جهیزیه می دهیم و من شماره را به نام «بسیج خواهران کرمان» در گوشی ذخیره کرده بودم؛ شماره دادم و آن خانم تماس گرفت اما گفت آقای طیار شماره اشتباه دادی؟! این بنده خدا گفت من کرج هستم.

 

 

فهمیدم ذخیره اشتباه شده؛ از طرفی روز قبل کسی آمده بود گلزار و برای تأمین جهیزیه اعلام آمادگی کرده بود؛ هر چه زنگ زدیم جواب نداد. اشک در چشم این خانم جمع شد و گلزار را ترک کرد. 

 

 

ساعت ۹ و نیم شب شد؛ گوشی من زنگ خورد؛ بسیج خواهران کرمان! اما پاسخ که دادم گفت از کرج زنگ می زنیم؛ یادتان هست ۱۸ نفر آمدیم برای زیارت حاج قاسم و ما را اسکان دادید؟ یک ساعت قبل کسی به ما زنگ زده که کنار مزار حاج قاسم هستم و... گفتم بله، ببخشید من اشتباه در گوشی ذخیره کردم؛ آن آقا گفت، نه، اشتباه نشده، گفتم چطور؟ گفت از زمانی که آن خانم تماس گرفته همسر من دائم گریه می کند که ما باید جهیزیه دختر این خانم را تهیه کنیم؛ گفتم یعنی... گفت بله.

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر 1006020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha