آیین‌های کهن ایرانی ریشه بسیاری از آیین‌های جهانی اند

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی با اعتقاد به این که آیین‌های کهن ایرانی ریشه آیین‌های مذهبی جهانی هستند، می گوید: آموزه‌های اخلاقی و حکمی فرهنگ ما در آیین‌های جهانی دیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، در جهان امروز پاسداری از آیین‌های ایرانی- اسلامی  یک ضرورت است، این آیین ها نشان دهنده هویت ملی و دینی ایرانی هاست، شب چله یا همان شب یلدا که درازترین شب سال و شب غلبه نور بر تاریکی است یکی از آیین های است که باید مورد توجه قرار گیرد  درباره ضرورت پرداختن به آیین های ایرانی- اسلامی  با «یاسر  موحدفرد»،نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:

 

جایگاه آیین‌های ایرانی مانند شب چله (شب یلدا) در فرهنگ ایران و جهان چیست؟ 

ایران که به گرانیگاه جهان مشهور شده است دارای پیشینه فرهنگی و تمدنی چندین هزار ساله است؛ ایرانیان که با آیین شهریاری تلاش داشته‌اند جهانیان را راهبری و فرمانروایی نمایند و گستره جهان با تمدن ۱۰ هزار ساله را با ارجمندی اندیشمندان و دین‌داران و هنرمندان با نگارش و پژوهش و دین و دانش و دادگری فرمانروایی نمایند؛ هماره آغاز هر ماه و هر هفته را با نام نامی پروردگار جهانیان آغاز می‌کردند و فرمانروایان دادگر ایرانی برپایه دستورهای الهی آغاز هر هفته را به دادگری و دادگستری اختصاص می‌دادند و در پایان داوری‌های هفتگی و ستاندن حق ستمدیدگان از ستمکاران به جشن آغاز هفته در روز شنبه می‌پرداختند؛هم‌چنان در هر ماه نیز به بهانه برابری نام ماه با نام روز همنام خود، دادگری ماهانه انجام می‌شده و پس از دادگستری ماهانه، جشن‌های ماهانه برگزار می‌شده است؛ رویدادهای گوناگونی در فرهنگ ایرانی برپایه باورها و اندیشه‌های الهی در دستور کار قرار داده می‌شده اشت؛نخست برترین و دقیق‌ترین گاهشمار نجومی جهان از سوی ایران آماده سازی شده است که دارای ۱۲ ماه ۳۰‌ روزه بوده که ۵ روز در پایان سال به این تقویم و گاهشمار با نام پنجه نیاکان بدان افزوده می‌شده که یاد درگذشتگان همان سال و سالیان پیشین گرامی داشته می‌شده تا جشن نوروز که سرآغاز بهار بوده و سر سال نو بدان گفته می‌شده و از همین روی نوروز آغاز سال ایرانیان برپایه آغاز رویش طبیعت و نعمت و رزق و روزی خداوندی بوده است؛فرمانروایان ایرانیان در آغاز سال به گونه عمومی و خصوصی تا ۱۳ فروردین ماه اجازه می‌دادند تا همه مردمان از قشرها و طبقه‌های اجتماعی که دستکم در آغاز به ۸ طبقه اجتماعی دسته بندی شده بودند با فرمانروایان در پردیس‌ها و باغ‌های بزرگ در جای جای ایران بزرگ دیدار کنند و داد خود را از بیدادگران بستانند و چون هر روز ماه در گاهشمار باستانی یک نامواره اختصاصی داشته است، اگر نام روز با نام ماه برابر می‌شده، آیین ملی ماهانه ویا جشن‌های ملی ماهانه گرفته می‌شد و برای آسایش و آرامش همه مردمان بار عمومی داده می‌شده تا با بهره گیری از هنرهای ایرانی از جمله هنر موسیقی و هنر روایتگری در پردیس‌های ایرانی در کنار هم جشن‌های ایرانی را برگزار نمایند؛هم‌چنین در آغاز فصل‌ها نیز این آیین‌ها برای یادآوری آموزه‌های اخلاقی و روایتگری سلحشوری‌های ایرانی و عاشقانه‌های ملی با بهره گیری از هنر نقالی و شاهنامه خوانی و آیین پهلوانی و مرشدی زورخانه‌ای انجام می‌گرفته است؛روز نخست هر ماه با نام نامی پروردگار جهان هورمزد (هرمز) ویا اورمزد (اهورا مزدا) نام گذاری می‌شد و سرآغاز دو آیین و جشن بزرگ نوروز و چله برابر با فرارسیدن روز مزدا (نام آفریدگار) در آغاز بهار و زمستان بوده است؛جشن آیینی نوروز با نام جشن رویش بزرگ، سرآغاز همه گاهشمارهای جهانی در شرق جهان شده و جشن آیینی چله ویا جشن یلدا با نام جشن زایش بزرگ، سرآغاز همه گاهشمارهای جهانی در غرب جهان شده است؛از همین روی جشن نوروز در کشورهای آسیایی آغازین سال مشرقیان و جشن چله در کشورهای اروپایی آغازین سال مغربیان شمرده شده و همه نژادهای آسیایی و اروپایی که از قوم‌های آریایی با ریشه‌های مشترک زبانی و آیینی دانسته‌ شده اند بر همین مدار در همه سال آیین‌ها و رویدادهای مشترکی داشته‌اند.

 

در اسطوره‌های ایرانی شب چله چگونه تعریف شده است؟ 

آغاز سال ایرانی برپایه نوروزگان به همه کشورهای آسیایی برده شده اما با توجه به گرایش کشورهای غربی ایران بزرگ به آیین مهر و میترا، میلاد مهر و میترا که در پایان بلندترین شب سال و چیرگی روشنایی بر تاریکی بوده است که آن را با میلاد مسیح و منجی برابر دانسته‌اند و آیین‌های ایرانی مهری جشن یلدا، ریشه جشن کریسمس مسیحی شده است؛ پوشاک قرمزگون میترا و آذین بندی سرو ایرانی و پذیرایی با میوه‌های سرخ‌گون و پذیرایی خوراک خشکبار به فرهنگ کشورهای غربی ایران رفته و آذین بندی کاج غربی به جای سرو ایرانی، نشانی دیگر از گسترش اسطوره‌های ایرانی در دنیای کنونی است؛ اسطوره‌های ایرانی که بی‌مکان و بی‌زمان اند به همین روی به میراثی جهانی تبدیل شده اند و همه کشورهای کنونی خواستار ثبت جهانی آیین‌های ایرانی به نام خود نیز هستند که سازمان جهانی یونسکو به ناگزیر به این ثبت‌ها تن در می‌دهد. شب چله در شاهنامه هم بارها مورد توجه قرار گرفته، آن‌جا که فرمانروایی می‌خواهد افول کند و جای خود را به فرمانروایی برتر و جوان‌تر واسپاری کند؛ بزرگ‌ترین رویداد شب چله با پایان فرمانروایی هزار ساله تاریکی ضحاک ماردوش با قیام ایرانیان ستمدیده با درفش کاویانی کاوه آهنگر نمایان شده است.

 

چقدر ضرورت دارد که آیین‌های باستانی ایران مانند شب چله پاس داشته شود؟ 

پاسداری آیین‌های ایرانی یک ضرورت جهانی است؛ چه آن‌که آیین شهریاری ایرانی راهبری ۱۰ هزار ساله جهانی را هدف گذاری کرده است و آموزه‌های اخلاقی و حکمی دینی ایرانی در همه این آیین‌ها دیده می‌شود و در همه آیین‌های مذهبی بودیسم و هندوییسم از چین و هند گرفته تا دین‌های توحیدی مهری، زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلامی در خاورمیانه و کشورهای اروپایی و آفریقایی و بعدها در کشورهای دور دست آمریکایی و اقیانوسیه را نیز در بر گرفته است..

 

مجموعه سازمان‌های مردمی که در دو دهه اخیر در ایران راه‌اندازی کرده‌اید برای پاسداشت آیین‌های کهن ایرانی مانند شب چله چه برنامه‌هایی داشته و دارد؟

نهادهای مردمی که در دو دهه با نامواره‌های انجمن پاسداشت مفاخر ایران، بنیاد فردوسی، موسسه فردوسی توسی و پایگاه خبری شاهنامه بدون بودجه دولتی و با یاری پژوهشگران و هنرمندان راه اندازی کرده‌ایم؛برپایه تاریخ و تمدن ۱۰ هزار ساله ایران بزرگ و پیوندهای مشترک ایرانی اسلامی در گستره جهانی پویا و کوشا بوده است؛ همکاری و پیشنهاد ثبت‌های جهانی هزاره پایان سرایش شاهنامه، آیین‌های پهلوانی و هنر نقالی و شاهنامه خوانی، آیین چوگان همراه با روایتگری و هنر موسیقی سنتی و پشتیبانی از ثبت مفاخر ایرانی هم‌چون خواجه نصیرالدین طوسی و ثبت شهرهای یادگیرنده و خلاق ادبی مشهد و شیراز در سازمان علمی، تربیتی و فرهنگی ملل متحد، یونسکو به نام ایران از آن جمله اند.راهبری رویدادهای بزرگداشت‌های مفاخر ایرانی اسلامی از جمله گرامی‌داشت حکیم فردوسی توسی و پاسداشت زبان فارسی در ایران و جهان و رویدادهای آیین‌های ملی نوروزگان و جشن چله در جای جای ایران از جمله دستاوردهای فرهنگی دو دهه بازشناسی پژوهشی مان بوده است.

 

پیشنهاد شما برای احیای آیین‌های ایرانی در دوران کنونی چیست؟

در پایان باید خواستار ثبت آیین‌های ملی ایرانی در گاهشمار رسمی کشورمان باشیم تا فرهنگ دینی ایرانی با فرهنگ مذهبی اسلامی بتواند در گسترش خردورزی و خداشناسی و دانش‌اندوزی و دادگستری به مدیران و مردمان قشرهای گوناگون ایران در جای جای جهان یاری رساند تا بتوانند بهتر در زندگی کنونی شان پیروز و سرفراز با نیکبختی و خوشبختی در کنار دیگر مردم جهان زندگی کنند و با افتخار دستاوردهای تاریخی تمدنی ایرانی اسلامی را در سراسر ایران و جهان بازنشر دهند.

به همین روی ضروری است تا با گاهشمار باستانی ایرانی بیشتر آشنا شویم و خود گواه باشیم که فرهنگ و هنر و خرد ایرانی برپایه خداباوری و دین مداری و دانش‌اندوزی و مهرورزی استوار شده است.

بخش نخست- روزهای هفته در آیین مهر ایرانی:

روزهای هفته ایرانی که با نام نامی پروردگار و با نشانه اصلی خداوندی، نور و شید و روشنایی برساخته شده و در کنار آن نمادهای آفریننده در جهان هستی هم‌چون ستاره خورشید نماد روشنایی و دیگر سیاره‌های کهکشان راه شیری ویا نام پروردگار هستی شکل گرفته است و هم اکنون در گاهشمار ایرانی و میلادی کاربرد فراوان دارد؛

کیوان‌شید (شنبه) 

مهر شید (یک‌شنبه)

مه‌شید (دوشنبه)

بهرام‌شید (سه‌شنبه)

تیرشید (چهارشنبه)

اورمزد شید (پنج‌شنبه) 

آناهید شید (آدینه)

بخش دوم- نام‌های روزهای ماه‌های سال در گاهشمار ایران باستان:

نام‌های روزهای هر ماه ۳۰ روزه خورشیدی در ۳ دوره زبانی اوستایی کهن و پارسی پهلوی و فارسی کنونی دسته بندی شده است؛

همگی نام‌های روزهای ماه‌های سال خورشیدی در دوران باستانی، نشان از دین باوری و خداشناسی و هستی شناسی ایرانیان در جای جای جهان داشته و دارد که شایسته است گاهشمار باستانی با تقویم کنونی ملی ایرانی تلفیق شود و آیین‌های هفتگی و جشن‌های ماهانه ایرانی در گاهشمار ملی ایران احیاء شود؛

روزهای ماه‌های سی روزه ایرانی در گاهشمار باستانی

(به زبان اوستایی/ به زبان پارسی / به زبان فارسی کنونی):

۱- اهورامزداه = هرمزد = نام پروردگار (جشن نوروزگان / آغاز هفته نخست هر ماه)

۲- وُهومَنَه = بهمن = منش نیک (جشن بهمن‌گان)

۳- آشه‌وَهیشتَه = اردی‌بهشت = بهترین راستی (جشن اردی‌بهشت‌گان)

۴- خششرهَ‌وَئیریَه = شهریور = شهریاری والا (جشن شهریورگان)

۵- سپنتا آرمیتی = سپندارمذ = اسپند (اسفند)، فروتنی، عشق و گسترش (جشن اسپندگان / اسپندارمذگان)

۶- هَئوروَتات = خرداد = کمال ایزدی (جشن خردادگان)

۷- اَمرتات = اَمرداد = بی‌مرگی و نامیرایی (جشن اَمردادگان) 

[این ماه شوربختانه به اشتباه مرداد خوانده می‌شود که دقیقا متضاد معنی پیشین آن است که بهتر است همان اَمرداد ماه در گاهشمار رسمی کشور اصلاح شود.]

۸- آفریدگار = دی به آذر = آفریدگار (آغاز هفته دوم هر ماه / جشن دی‌گان نخست)

۹- آتَر = آذر = آتش؛ از عناصر چهارگانه پیدایش جهان (جشن آذرگان)

۱۰- آپُوُ = آبان = آب؛ از عناصر چهارگانه پیدایش جهان (جشن آبانگان) 

۱۱- خَورخشِیُتَه = خور = آفتاب و ستاره خورشید

۱۲- ماه = ماه = ماه

۱۳- تیشنریه = تیر = سیاره تیر و ایزد باران (جشن تیرگان)

۱۴- گو = ایزد گوش = جهان، هستی و زندگی

۱۵- آفریدگار = دی به مهر = آفریدگار (آغاز هفته سوم هر ماه / جشن دی‌گان دوم)

۱۶- میثره = مهر = نگهداشتن پیمان الهه وره‌مهر (جشن مهرگان)

۱۷- سرَوشَه = سروش = وخش ایزدی (الهام و وحی الهی)

۱۸- رشنو = رَشن = دادگری

۱۹- فروَشی‌ها = فروردین = فروهر و روان رفتگان

۲۰- وِرثرغَنَه = بهرام = سیاره بهرام و پیروزی

۲۱- رامَن = رام = رامش و آشتی (صلح)

۲۲- واتَه = باد = باد؛ از عناصر چهارگانه پیدایش جهان 

۲۳- آفریدگار = دی به دین = آفریدگار (آغاز هفته چهارم هر ماه / جشن دی‌گان سوم)

۲۴- دینا = دین = وجدان بینش درونی

۲۵- اَشی = اَرد = خوشبختی و دارایی

۲۶- اَرشتات = اشتاد = راستی

۲۷- اَسمَن = آسمان = آسمان

۲۸- زَم = زامیاد = زمین

۲۹- مَنثره سپنته = مهراسپند = گفتار نیک

۳۰- اَنغَرا رَرُچاه = اَنیران (اَنارام) = روشنایی بی‌پایان

 

کد خبر 1006342

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha