جستجوی مدنیت دوران گذار در معماری معاصر ایران

برای یافتن راهکار تولید معماری متناسب با انقلاب، در ابتدا باید به مساله مدنیت در دوران گذار جامعه ایران توجه کرد که بیش از صد و پنجاه سال است ذهن ایرانیان را به خود مشغول کرده است.

خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی - محمد پورعلم : در میان مولفه های فرهنگی و هنری یک تمدن، تحول «معماری» و «زبان» بیش از سایر مولفه ها زمان بر است. این نکته بدان معناست که تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نمی تواند در کوتاه مدت زمینه گرایش های تازه در معماری و زبان یک ملت را فراهم کند. توجه به این مساله از آن جهت اهمیت دارد که ممکن است مظاهر هنری چون گرافیک، نقاشی و سینما خیلی زود به تحولات جامعه واکنش نشان دهند و گرایش هایی تازه خلق کنند. مثلا در تاریخ سده های گذشته به خوبی می توان تاثیر انقلاب ها و تحولات سیاسی-اجتماعی را در شکل گیری جریان های تازه هنری جستجو کرد اما این مهم درباره معماری و زبان مصداق ندارد.

 

 

شاید به همین علت باشد که وقتی مسئولان فرهنگی کشور دور یک میز می نشینند تا درباره معماری پس از انقلاب در ایران سخن بگویند همگی بر یک نکته متفق القول اند و آن «نمود ضعیف تحول انقلاب در معماری ایران» است. در جلسه اخیر شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی که در محل دبیرخانه این شورا برگزار شد، موضوع «معماری پس از انقلاب» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست که به ریاست سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برپا شد، از وزیر آموزش و پرورش و وزیر علوم گرفته تا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاون هنری وزارت ارشاد حضور داشتند. گزارش این نشست پیش از این با عنوان «جایگاه جهانی معماری ایران و بررسی کلیات جایزه ملی معماری انقلاب اسلامی» منتشر شده است.

 

 

برگزاری «جایزه ملی معماری انقلاب اسلامی» از جمله راهکارهایی است که در نشست فوق الذکر برای بهبود وضعیت معماری انقلاب پیشنهاد شده است. موضوعی که گرچه درباره اصل آن اتفاق نظر وجود دارد اما شاخصه های برگزاری چنین مسابقه ای محل اظهارنظرهای متفاوت است. مثلا «سیدعباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه معتقد است: «با اصل جایزه ملی معماری انقلاب اسلامی موافقت وجود دارد اما ضرورت دارد که اعتبارسنجی جایزه، در سطحی باشد که اثرگذار و جریان ساز شود. همچنین این جایزه باید در جامعه علمی جایگاه داشته باشد.»

 

 

یا مثلا می توان به سخنان «حجت الاسلام دکتر سعید رضا عاملی»، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد که : «صرفاً با این جایزه نمی‌توان وضعیت معماری موجود در کشور را اصلاح کرد و نیازمند یک برنامه جامع برای ساماندهی وضعیت موجود هستیم که مشارکت ذی‌نفعان و همه متفکران، محققان و دانشجویان حوزه معماری برای تدوین آن بسیار ضروری است.»

 

 

آن چه وزیر ارشاد و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بر ان تاکید می کنند لزوم «جامعیت» در برخورد با مقوله معماری در کشور است؛ چرا که به طور طبیعی نمی توان انتظار داشت با برگزاری یک مسابقه -حتی در سطح ملی- به راهکارهایی عمیق و در عین حال عملیاتی برای مشکلات معماری و شهرسازی امروز کشور دست یافت. از سوی دیگر فراهم کردن زمینه ای که بتواند پای چهره های شاخص معماری ایران و اساتید تاثیرگذار این رشته را به مسابقه بازکند، به هیج وجه ساده نیست. در سال های گذشته مهمترین مسابقات معماری در ایران از سوی بخش خصوصی یا نشریات پرمخاطب معماری برگزار شده است که توانسته گوشه هایی از توانمندی معماران ایرانی را به نمایش بگذارد. به همین خاطر ورود ساختارهای حاکمیتی به این عرصه بیش از هرچیز نیازمند اعتباربخشی به این حرکت است.

 

 

از لزوم برپایی «جایزه ملی معماری انقلاب اسلامی» و لوازم آن که بگذریم، شاید بهتر باشد اندکی ریشه ای تر به موضوع رابطه «معماری و هویت» بپردازیم. با نگاهی به فرهنگ ها و تمدن های تاثیرگذار جهانی، معمولا می توان الگوهای معماری خاص آن فرهنگ و تمدن را در طول تاریخ جستجو کرد. مثلا در ایران خودمان، چه پیش از اسلام و چه پس از ورود اسلام می توان نمود فرهنگ و تمدن ایرانی را در معماری دوره های مختلف یافت. از بناهای شاخص ادوار مختلف تاریخی تا شهرسازی این دوره ها همگی نشانی از رسوخ اندیشه و فرهنگ در معماری دارد که به عنوان نمونه می توان به تخت جمشید، مساجد جامع شهرها و شهرسازی مناطق کویری ایران اشاره کرد. اما این اتفاق هنوز درباره معماری پس از انقلاب در ایران رخ نداده است. موضوعی که عاملی نیر بر آن صحه می گذارد: «در همین دوره انقلاب اسلامی فرصت‌های طلایی برای باز تولید و نوآوری در ایجاد سبک‌های جدید معماری در پیوند با ریشه های تاریخ وجود داشت. به عنوان مثال ساختمان‌های مهم و پر تکرار مثل ساختمان ایستگاه‌های قطار شهری، بانک‌ها، ساختمان‎های اداری و همچنین مدارس و دانشگاه‌ها می‌توانست نشان از موجودیت هویتی ایران انقلاب اسلامی باشد که متأسفانه در آن کوتاهی شده است.»

 

 

اما چرا این گونه است؟ برای پاسخ به این پرسش می توان کمی در تاریخ به عقب حرکت کرد و نقطه قطع پیوستگی جریان معماری ایرانی اسلامی را جستجو کرد. به نظر می رسد دوره قاجار، زمانی که فرهنگ اروپا وارد ایران شد را باید نقطه آغاز تعلیق در روند به هم پیوسته معماری ایرانی اسلامی دانست. تقریبا از همان زمان است که دوران گذار جامعه ایران از سنت به مدرتیته آغاز می شود. وضعیتی که تا امروز نیز ادامه دارد و  نمود آن را می توان در بسیاری چالش های فکری جامعه ایران به خوبی مشاهده کرد. بنابراین شاید برای یافتن راهکاری برای تولید معماری متناسب با انقلاب، در ابتدا باید به «مساله مدنیت» در دوران گذار جامعه ایران توجه کرد که بیش از صد و پنجاه سال است ذهن ایرانیان را به خود مشغول کرده است.

 

 

گرچه باید به این نکته نیز اشاره کرد که جامعه ایران در دوره تاریخی ذکر شده، شاهد شکل گیری گرایش هایی نوین و خلاقانه با رنگ و بوی فرهنگ ایرانی اسلامی بوده است اما این گرایش ها معمولا در سطح طراحی و ساخت بناهای شاخص باقی مانده و به معماری عمومی در سطح شهرها تسری پیدا نکرده است.

 

 

به هرروی برپایی «جایزه ملی معماری انقلاب اسلامی» شاید بتواند زمینه ای برای توجه به مولفه های انقلاب در معماری ایران باشد اما جریان سازی در این عرصه قطعا نیازمند سناخت عمیق وضعیت موجود و دست یابی به راهکارهایی بلندمدت و پایدار است.  

کد خبر 1006997

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha