خبرگزاری شبستان گیلان، نوشین کریمی؛ قرار بود اولین کنگره هشت هزار شهید استان گیلان اردیبهشت سال ۹۵ برگزار شود. خبرهایش رسانهای شد و فضای در نظر گرفته در نزدیکی محل کارم یعنی میدان شهدای ذهاب(میدان شهرداری رشت) حال و هوای عجیبی به خود گرفت.
نمایشگاههای خیابانی و برپایی چندین غرفه در پیاده راه فرهنگی شهرداری رشت و کمی آنطرفتر داربستهای بلند و چند صد صندلی و مهمتر از همه، رفت و آمدهای کنترل شده خبر از بزرگی و اهمیت مراسم برای برگزارکنندگان و مهمانانش داشت.
تا یکی دو روز مانده به برگزاری مراسم هنوز خبری از اسم مهمان ویژه و امنیتی نبود تا اینکه دلیل این همه حراست، حفاظت و گیتهای بازرسی مشخص شد و نام سردار حاج قاسم سلیمانی بر پیشانی کنگره درخشید. سرداری که همگان مدتی بود آوازهاش را در مبارزه با داعش و تکفیریها در آن سوی مرزهای ایران برای در امان نگاه داشتن ناموس وطن شنیده بودند.
خبرهای کنگره را با همکارانم در جایگاه مخصوص خبرنگاران پوشش دادیم و حالا دیگر سردار را بیشتر میشناختیم تا اینکه خبر شهادتش آمد....
«عباس بایرامی» که در آن سال معاون هماهنگ کننده سپاه گیلان بود حاج قاسم را اهل محبت و تواضع توصیف کرد و در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان به بیان خاطراتی از ایشان پرداخت و افزود: مسئول اجرایی اولین کنگره هشت هزار شهید استان گیلان بودم، سردار سلیمانی سخنران مراسم بود و بخاطر ارادت به خانواده شهدا یک شب زودتر به استان گیلان آمد، غروب روز سیزدهم اردیبهشت بود و من با لباس فرم پاسداری در میدان شهدای ذهاب با عدهای از دوستان سخت مشغول کار بودیم و سعی میکردیم نواقصی که وجود دارد یا مواردی را که گروه حفاظتی که با سردار آمده بودند، میگفتند برطرف کنیم، از شدت کار و هوای بسیار گرم و شرجی اردیبهشت در گیلان لباسم خیس عرق بود... سردار عبداللهپور گفت که ما با مهمان ویژه به مکان مورد نظر میرویم، به ایشان پیغام دادم که الان نمیتوانم بیاییم و بعد خودم به زیارت سردار میآیم، حوالی ساعت ۱۱شب بود که کارم تمام شد و با شوق، ذوق و نشاط خاصی با یک برادر دیگر خودمان را رساندیم مهمانسرایی که سردار با دوستان و بزرگان گیلان همچون سردار هامون محمدی، سردار حزنی و سردار عبدالله پور و... آنجا بودند.
* یک شخصیت تحلیلگر خوب بود
رییس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس کشور با بیان اينکه قبلاً در سخنرانیهای مختلف در سپاه، سردار سلیمانی را دیده بودم و از آرزوهایم بود که ایشان روزی در برنامههای گیلان هم شرکت کنند، گفت: البته آن زمان حاج قاسم آن قدر در جامعه شناخته شده نبود و شاید عدهای از باب اینکه یک شخصیت تحلیلگر خوب است، میشناختنش اما خداوند به واسطه جنگ داعش ایشان را به همه جهان معرفی کرد.
* همه این کارهایت را تقدیم به محضر شهدا کن
وی ادامه داد: به محض اینکه جلوی در رسیدم سردار عبدالله پور مرا به سردار سلیمانی معرفی کرد و گفت: ایشان مسئول میدان است و آن را برای مراسم فردا آماده میکند، در همان حالت که لباسم خیس بود و من خودم را عقب میکشیدم چون فقط آمده بودم چهره مبارک سردار را زیارت کنم و برگردم اما سردار سلیمانی با حالتی آمد به طرفم و من را در آغوش خود فشرد به حدی که خط خیسی لباسم به لباس ایشان افتاد، صورتم را گرفت و گفت: «کار بزرگی انجام می دهی و همه اینها را تقدیم به محضر شهدا کن و ما را دعا کن» با این حرف خیلی خجالت کشیدم، آخر کسی مثل برادر حاج قاسم سلیمانی به من بگوید که برایم دعا بکن!
گفتم: ما کی هستیم آخر! ولی ایشان گفت:« این کار بزرگ است، در مسیر و راه شهدا کار برای شهدا انجام میدهید.»
*خداوند به بهترین نحو سردار را در دنیا بزرگ کرد
بایرامی اذعان کرد: همین محبت و مردمی بودن سردار بود که باعث شد خداوند ایشان را به بهترین نحو در دنیا بزرگ کند بهطوری که حضرت آقا می فرمایند:«خداوند قلب ها را متوجه او کرد...»
وی با اشاره به اینکه این طبیعی نیست که تمام دنیا هنوز بعد از گذشت یک سال به گونهای است که گویا حاج قاسم همین دیروز به شهادت رسیده است، افزود: گرچه زمان آشنایی مردم با سردار تا زمان شهادتش خیلی کوتاه بود ولی مردم هنوز در سوز و گداز این مرد بزرگ داغشان تازه است.
بایرامی در ادامه با بیان خاطرهای دیگر گفت: بچههایی که در کنگره به عنوان خادم الشهدا و میداندار با ما کار میکردند عموماً دختران و پسران جوان بسیجی بودند که آنها را سازماندهی کرده و آموزش داده بودیم تا به چه نحو و چه کارهایی را در این کنگره انجام دهند، چون این کنگره آبروی ما بود.
وی بیان کرد: آن روز وقتی مراسم تمام شد من باز وسط میدان بودم، حاج قاسم باید بر میگشت تهران ولی قبل از آن یک دیدار با خانوادههای شهدای مدافع حرم و شهدای گیلان در سالن جلسات سپاه داشت، سردار عبدالله پور به من گفت که با ما بیا ولی من گفتم باید کمی وسایل را جمع کنیم، من بعد از کار به سالن جلسات میآیم. برنامه قبل از نماز ظهر بود، کارم را انجام دادم و داشتم میدان را ترک میکردم تا از میدان شهرداری به سمت سپاه بروم که دیدم این بچههای بسیجی دورم را گرفتند و گفتند ما این همه زحمت کشیدیم و برنامه را پوشش دادیم همه با حاج قاسم دیدار کردند ولی ما ایشان را از نزدیک ندیدیم.
همانجا با سردار عبدالله پور تماس گرفتم و ایشان گفتند که سردار وقت ندارند و بعد از دیدار باید سریع به تهران بروند. سپس با کمی تامل گفت: این بچهها را بیاور تا وقتی جلسه تمام شد و سردار از سالن خارج میشوند، بچهها را به ایشان معرفی کنید تا راضی شوند.
* عکس خیلی خودمانی خادمین شهدا با سردار
وی با اشاره به اینکه عکسهای این لحظات موجود است اضافه کرد: ما هم همین کار را کردیم و وقتی حاج قاسم از پلهها پایین میآمدند، شانه به شانه ایشان بودم و گفتم سردار این بچهها مدتی است که وسط میدان برگزاری این کنگره به عنوان خادم شهدا بودند و تعدادی هم الان نیستند و علاقه دارند که با شما عکس یادگاری بگیرند. باور کنید با توجه به اینکه همراهان به ایشان تذکر میدادند که باید سریعتر برویم تا پروازتان انجام شود اما سردار پایین آمد و با همه بچهها خوش و بش کرد و مثل دختر و پسرهای خودش، خیلی خودمانی و جمع و جور چندین عکس یادگاری با آنها گرفت.
وی گفت: حتی بعضی از این دختر و پسرها تکی و دونفری با سردار عکس گرفتند که اگر فراخوانی از این عکسها شود تا به نمایش گذاشته شود، سادگی، مهربانی و مردمی بودن را در رفتار سردار میبینید.
بایرامی تصریح کرد: سردار یکبار دیگر به گیلان آمد برای شرکت در مراسم چهلم یک سردار بزرگ و نابغه استان گیلان یعنی «مرتضی حسینپور شلمانی» معروف به «حسین قمی» که در رکاب ایشان در ابوکمال به شهادت رسیده بود و جزو فرماندهان قرارگاه سیدالشهدا عراق و بچههای حیدریون بود.
وی بیان کرد: در سال ۹۶ هم توفیق داشتم دقایقی در حضور حاج قاسم که خیلی خالص و راحت در لنگرود و شهر شلمان در محضر خانواده شهید صحبت میکردند، باشم.
* خبر پایان عمر داعش از گیلان اعلام شد
بایرامی یکی از افتخارهای گیلانیها را اعلام پایان عمر داعش از زبان حاجقاسم در این استان عنوان کرد و ادامه داد: این افتخار تا ابد برای ما باقی است.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری نیز در ستاد بزرگداشت سردار اذعان داشتند که حاج قاسم مردم دوست بودند، در واقع هرچه درجه ایشان بالاتر رفت و سرلشکری گرفت یا وقتی بزرگترین نشان فتح ایران یعنی نشان ذوالفقار را دریافت کرد که کسی در ایران آن را نگرفته است، ولی تواضع ایشان نسبت به مردم بیشتر شد و اینگونه رفتار هنر میخواهد.
*درجه ها و نشان ها در مقابل سردار زانو زدند
بایرامی اظهار کرد: به نظر من درجهها و این نشانها در مقابل شخصیت بزرگ سردار زانو زدند، این تواضع خیلی خوب است تا وقتی که انسان به درجات بالا میرسد، غرور کاذب نداشته باشد مخصوصاً در مقابل ضعیف باید تواضع داشته باشیم.
وی تاکید کرد: به نظرم بعد تواضع در کنار آن بعد اخلاص و خداباوری باعث شد تا حاج قاسم در اجتماع بسیار خوشنام و دلنشین شده و همه دلها را مجذوب خود کند.
نظر شما