خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- مریم داوری: «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» در حمله پهباد آمریکایی به فرودگاه بغداد در بامدارد روز جمعه 13 دی به شهادت رسید. حاج قاسم سلیمانی 20 اسفند 1335در روستایی از توابع کرمان متولد شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد پیوست. حاج قاسم به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران فعالیت می کرد و نقش برجسته ای در جنگ افغانستان، شکل دهی به فضای سیاسی عراق بعد از سرنگونی صدام و مقابله با داعش داشت. حال بعد از گذشت یک سال از شهادت این سردار والامقام در زمینه کتابهایی که در مورد ایشان منتشر شده است با «اکبر صحرایی» از نویسندگان نام آشنای حوزه دفاع مقدس گفتگویی ترتیب دادیم که بدین شرح است:
بعد از گذشت یک سال از شهادت حاج قاسم سلیمانی هنرمندان چقدر در معرفی ایشان موفق بودند؟
موفق بودن یعنی نتیجه کار. از هنرمندان بر اساس تعیین وضعیت، بودجه و ساختار چه در خواستی در مورد معرفی حاج قاسم سلیمانی داشتیم؟ آیا نقشه استراتژیک داشتیم و به هنرمندان ارائه کردیم؟ در طول این یک سال اخیر در این موارد چه کردیم؟ آیا فضایی ایجاد کردیم که حال بخواهیم بازده را بررسی کنیم؟ چه برنامه هایی تدارک دیدیم؟ چه ساختاری از هنرمندان تشکیل دادیم که حالا بخواهیم نتیجه گیری کنیم؟ ساختار و استراتژیکی نداشتیم که حال توقع برداشت داشته باشیم. در واقع ما زمینی آماده نکردیم و دانه ای نکاشتیم که حالا بخواهیم ثمره آن را بررسی کنیم . چون ساختار و استراتژیک در مورد معرفی حاج قاسم سلیمانی نداشتیم، اکنون نیز هیچ برداشتی نمی توانیم از کار هنرمندان داشته باشیم. متاسفانه به دلیل نداشتن برنامه ریزی و بعضی سوء تعبیرها، آفت هایی در این حوزه داریم.
اشاره کردید آفت هایی در این حوزه داریم. آن آفت ها چیست؟
وقتی برنامه ای در یک حوزه مشخص نداشته باشیم کسانی وارد میدان می شوند که به منافع خود می اندیشند. در مورد معرفی حاج قاسم سلیمانی چون ساختار و استراتژیک تعریف نکردیم، نتیجه خروج کتاب هایی به اسم ایشان شد. مردم هم که علاقه مند بودند و این کتاب ها را خریدند غافل از اینکه کتاب ها از کیفیت خوبی برخوردار نیست. نمی خواهم بدبینانه نگاه کنم اما کسانی وارد میدان شدند که دنبال منافع مالی بودند. از این تعداد کتابی که در مورد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در طول یک سال نوشته شده است، کدام یک کیفی و اثرگذار است؟
کتاب هایی که در یک سال اخیر در مورد حاج قاسم سلیمانی نوشته شده است را از نظر کمی و کیفی چگونه ارزیابی می کنید؟
در طول این یک سال کتاب های زیادی در مورد شهید حاج قاسم سلیمانی نوشته شد اما متاسفانه به کیفیت اصلا توجه نشد. یک عده دلسوزانی بودند که برای معرفی این شهید بزرگوار دست به کار شدند. عکس شهید بر روی جلد کتاب ها قرار گرفت و محتوا کلیشه ای بود. بنده در یک کتاب فروشی حدود هشت کتاب در مورد حاج قاسم سلیمانی دیدم و تورق کردم. این کتاب ها به چاپ های متعدد هم رسیده بود اما به اعتقاد بنده تمام آنها کلیشه ای و تکراری بود. در تعبیر خوش بینانه دوستانی به دلیل علاقه اما بدون برنامه ریزی برای معرفی شهید حاج قاسم سلیمانی سرمایه گذاری کردند اما چون از راه حرفه ای وارد نشدند نتیجه، کارهای کلیشه ای بود. تعبیر دوم هم این است که یک عده به دنبال منافع مالی خود بودند. وقتی 10 کتاب در عرض چند ماه بیرون می آید، آیا ادبیات تولید شده است؟ قطعا کار بازاری و کلیشه ای و در قالب زندگی نامه و خاطره است. بدین ترتیب وقتی استراتژیک و برنامه ریزی نباشد، کتاب های زیادی چاپ می شود که هیچ یک کیفی نیست.
به نظر شما راه حل چیست؟
برای هر کاری باید استراتژی و برنامه و ساختار تعریف کنیم. در طول یک سال اخیر چند فراخوان و برنامه ریزی برای بکارگیری هنرمندان و نویسندگان حرفه ای در زمینه معرفی شهید سلیمانی اعلام شده است؟ به نظرم برای معرفی شهید سلیمانی باید یک ساختار و حتی یک موسسه تشکیل شود تا کارهای هنری و ادبی مختلف در قالب های متنوع برای معرفی این شهید والامقام صورت گیرد. نیاز است که نویسندگان حرفه ای و امتحان پس داده دعوت به همکاری شوند، ایده و طرح ارایه شود و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت برای تولید کتاب در قالب های مختلف و سایر آثار هنری صورت گیرد.
آیا کتاب های بازاری و سطحی در حوزه شهدا و دفاع مقدس مانند سایر کتابهای بازاری در حوزه های دیگر آسیب زاست؟
به نظر بنده آسیب کتاب های بازاری در حوزه دفاع مقدس و شهدا از نبود این کتاب ها بیشتر است. وقتی کتابی در مورد شهید، قهرمان ملی و اسوه منتشر می شود، مردم به خاطر عشق و علاقه کتاب را خریداری می کنند اما متوجه می شوند که کتاب کلیشه ای و سطحی است؛ بدین ترتیب این کتاب ها یک سیرابی کاذب در این حوزه ها ایجاد می کنند، ضمن اینکه ذوق و شوق مردم فروکش می کند. وقتی اثر خوبی منتشر شود، مردم گمان می کنند که این اثر نیز مانند بقیه آثارقبلی سطحی است و از آن استقبال نمی کنند. بدین ترتیب کارهای بازاری باعث می شوند جنس خوب دیده نشود، مردم زده می شوند و با دید قبلی به آثار خوب نگاه می کنند؛ بدین ترتیب این آثار با وجود کیفیت خوب به فروش نمی رود.
نظر شما