خبرگزاری شبستان، گروه قرآن و معارف: هر یک از فصلهای سال زیباییهای شگفتانگیز و اعجابآور مخصوص به خود را دارد، فقط باید قدری ایستاد و دقایقی را به زیباییها و طراحیهای شگفتانگیز خدای متعال در فصلهای سال با دید عبرت و زیبابینی نگریست و در آنها اندیشید. یکی از فصلهای شگفتانگیز خدای متعال فصل زیبای زمستان است. فصلی که مردم بیشتر آن را به برفهای سفید و بلورین و سرمای سوزانش میشناسند. فصلی که در عین زیبایی نوعی خاموشی معنادار و عبرتآموز را به همراه دارد. فصل زمستان سکانسی معنادار از حیات طبیعت است. طبیعتی که بعد از چندین ماه طراوت و شادابی و رشد و نمو این بار به ایستگاه توقف و خاموشی میرسد.
زمستان و درسهایی برای زندگی
1-زمستان تداعیگر یک واقعیت فراموش شده
یکی از پیامها و درسهایی که فصل زمستان همواره آن را برای اهل معرفت تداعی کرده و بازخوانی مینماید، یادآوری مرگ است. واقعیت زیبا و غیرقابلانکاری که هر ساله جلوهای از آن را خدای متعال در قالب فصلی از سال به رخ انسان میکشد تا اینکه به این موضوع مسلم و قطعی حیات بشری، آگاه و آشنا باشد و قدمی برای حیات واقعی و جاودان اخروی بردارد.
2-طراوت و شادابی زندگی همیشگی نیست
از دیگر درسها و پیامهایی که میتوان از فصل زمستان گرفت و از آن نام برد، پیام بیثباتی و ناپایداری حیات طبیعی دنیوی است. طبیعتی که تا چند ماه پیش سرزنده و شاداب و پرطراوت بود و دائماً انواع گیاهان و درختان آن درحال رشد و قد کشیدن بودند به یکباره با یک خزان سنگین و مرگبار و خاموش مواجه میشود. این موضوع میتواند حامل یک پیام تربیتی نیز باشد اینکه بهار دنیا و ثمرات پرزرق و برق دنیوی پایدار نیست. در کمتر زمانی، فصل زندگی طبیعت به ایستگاه پایانی میرسد و خاموشی معناداری تمام طبیعت را در برمیگیرد، خاموشی که منجر به از بینرفتن زخارف و زیباییهای مادی و دنیوی میشود، پیام تربیتی که این سکانس از فصل سال به همراه دارد این است که، کسانی که غرق در آبادانیهای بهار و تابستان شده بودند، نباید مرگ خاموشی که تمام زیباییهای مادی را از میان میبرد را از یاد ببرند.
3-مرگ پایان و ایستگاه آخر نیست
از جمله پیامها و درسهای دیگری که از فصل زمستان و پایان آن میتوان گرفت، درس معادشناسی است. طبیعتی که در مرگ فراگیر و گسترده غرق شده بود دوباره و با اراده و قدرت الهی بعد از گذر زمان مشخصی با نمایان شدن بارقههای بهار، روح حیات و سرزندگی را به خود میگیرد. «وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ؛[1] زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مىبينى، اما هنگامى كه آب باران بر آن فرو مىفرستيم، به حركت درمىآيد و مىرويد؛ و از هر نوع گياهان زيبا میروياند!». در فصل زمستان به زمين نگاه مىكنى، آن را خشك و مرده مىبينى، اما هنگامى كه قطرههاى حياتبخش باران را بر آن فرو فرستاديم و فصل بهار فرا رسيد حركت و جنبشى سراسر آن را فرا مىگيرد و نمو مىكند، و انواع گياهان زيبا را مىروياند.[2] در این بین نکته ی تربیتی که میتوان از زمستان و در نهایت پایان یافتن آن دریافت اینکه انسانهایی که دنیا را خط پایان زندگی میدانند، میتوانند با دقت در زمستان به این واقعیت دست پیدا میکنند که همانگونه که در زمستان غبار مرگ تمام طبیعت را در بر میگیرد، ماندگاری این حالت همیشگی نیست بلکه زمستان تنها توقفی کوتاه برای رسیدن به بهار است؛ حیات دنیوی برای انسان شروعی است برای رسیدن به زندگی ابدی و مرگ پل میان این دو حیات است، چرا که خدای متعال در حیات ابدی مردگان را زنده خواهد کرد تا اینکه زندگی در عالم دیگری را تجربه نمایند.
توشهای ماندگار از زمستان
نکته پایانی که خوب است به آن اشاره شود این است که اولیای خدا و هوشیاران عالم، عنایت و توجه خاصی به زمستان دارند؛ چراکه شبهای بلند و روزهای کوتاه زمستان آن برای آنها فرصتی طلایی برای برگرفتن توشههایی ماندگار برای حیات و زندگی ابدی است. کمااینکه در منابع روایی به نقل از امام صادق (علیه السلام) نیز این فرصت طلایی این چنین مورد توجه و عنایت قرار گرفته است: «الشِّتاءُ رَبِيعُ المُؤمِنِ، يَطُولُ فيهِ لَيلُهُ فَيَستَعِينُ بهِ على قِيامِهِ، ويَقصُرُ فيهِ نَهارُهُ فَيَستَعِينُ بهِ على صِيامِه؛[3] زمستان بهار مؤمن است، شبش بلند است و كمك عبادتست، روزش كوتاه است و كمك روزه است».
نویسنده: حجت الاسلام علی بیرانوند، کارشناس سطح عالی حوزه علمیه قم
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه حج، آیه 5.
[2]. تفسير نمونه، ج14، ص19 .
[3]. الأمالي( للصدوق)، النص، ص237، ح2.
نظر شما