تلاش های یک روحانی "ما می توانیم" را در سیستان و بلوچستان عملی کرد

حجت الاسلام گزمه فقط یک روحانی نیست ، تلاش های او در منطقه سیستان و بلوچستان با ایجاد اشتغال آفرینی امید را به مردم منطقه بازگرداند و ما می توانیم را عملی کرد.

خبرگزاری شبستان_ گروه اقتصاد مقاومتی_فرزانه تهجا: اشتغال به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه در هر کشوری محسوب می شود که در این میان مناطق محروم با توجه به نوع اقلیم و امکانات موجود در جغرافیایی آن منطقه با مشکلات زیادی برای ایجاد اشتغال مواجه هستند. آب به عنوان عامل موثر در مشاغلی مانند کشاورزی ، دامداری و باغداری محسوب می شود و استان سیستان و بلوچستان با توجه به اقلیم خشک و بیابانی کمترین بهره را از این نعمت الهی دارد و همین عامل به عنوان یکی از عوامل اصلی در کشاورزی و دامداری محسوب می شود حجت الاسلام «ابراهیم گزمه» یکی از روحانیون پرتلاش در کسوت امام جمعه شهرستان هیرمند است که توانسته با پشتکار و تلاش فراوان تا حد زیادی مشکل کم آبی در این منطقه را حل کند با حفره چاهک های کوچک 15تا 25 متر زمینه کشاورزی و دامپروری و حتی پروش ماهی را بوجود آورد در همین رابطه گفتگویی با وی به شرح زیر ارایه می شود.

 

هدف  از بوجود آوردن این همه زیر ساخت و کسب و کار در سیستان و بلوچستان  چیست؟

همه این کارها (کشاورزی، دامپروری، باغداری) برای این است که برای مردم الگوسازی کنیم. می‌خواهیم به مردم نشان دهیم که می‌شود. می ‌خواهیم بگوییم ما می‌توانیم با کم آبی هم کشاورزی کنیم. این یعنی یک شخص هم می‌تواند کار شخصی خودش را که شاید کار دیگری باشد انجام بدهد و هم رزق و روزی اش را خودش تامین کند، این برای مردم الگوسازی می‌شود. در این زمینه طلبه‌ها و ائمه جمعه ما اگر خودشان فضا داشته باشند هم برای زندگی خودشان غذایی درست و سالم تأمین کنند و هم برای مردم نیز الگو می شوند. اگر ما این کار را انجام بدهیم وقتی جایی می‌رویم که عده ای می‌گویند این‌طور کارها سودی ندارد چون ما می‌دانیم و اطلاع داریم این حرف ها را رد می‌کنیم. در نتیجه هم می‌توانیم به مردم مشاوره و راهنمایی دهیم و هم می توانیم ناامیدی را از بین ببریم. چون طبق فرمایش رهبر انقلاب ناامیدی دردی است که به جان جامعه ما افتاده است و باید آن را در مناطق خود و کل کشور رفع کنیم.

  

اطلاعات و ایده های این اقدامات را از کجا بدست آوردید؟

هم مطالعه می‌کنم و هم از مشاوره دوستان متخصص و صاحب تجربه استفاده می‌کنم. بنده در کارهای دیگری هم تخصص دارم. مثل برق‌کشی، جوشکاری، لوله کشی، نقشه‌کشی و... . مثلا نقشه‌کشی خیلی از مساجد و خانه‌های عالم را خودم انجام داده‌ام. به این کارها علاقه داشتم و از همان سنین تحصیل در دوره راهنمایی خیلی از این کارها را یاد گرفتم. مثلا برای ارزان‌تر ساخته‌شدن خانه‌های عالم چون لوله کشی بلد بودم خودم ابزار گرفتم و شروع به ساخت خانه عالم کردم. همه این‌ها را به خاطر علاقه‌ای که داشتم از همان سنین تحصیل در مقطع راهنمایی و قبل از ورود به حوزه یاد گرفتم.

ما در منطقه محروم هستیم. وقتی وسط بیابان هستیم باید چاره کار را پیدا کنیم. اعتقاد ما این است که یا راهی پیدا می کنیم یا راهی را می سازیم. ما «می‌توانیم» را باید معنا کنیم. چون در شهر امکاناتی وجود ندارد طبیعتا نباید دست روی دست گذاشت. باید دنبال راه حل رفت. سعی کردیم نیاز خودمان را یا با پیدا کردن متخصص حل کنیم یا خودمان راه حل را پیدا کنیم. این یعنی چالش‌ها را تبدیل به فرصتی برای یادگیری حل مشکل کرده‌ایم.

 

آیا این کارها را به کسی یاد داده اید تا راه را ادامه بدهند و کمک حال شما باشند؟

بله. به برخی از دوستان یاد داده‌ام. هر وقت هم مشکلی پیش بیاید خودم می‌روم و کار راه می‌اندازم.

 

  تا چه میزان این اقدامات  شما را به پیشبرد اهدافتان نزدیکتر کرده است؟

خدا را شکر خیلی کار جلو می رود. خدا توفیق داده و تاکنون حدود 50 مسجد و خانه عالم را با هزینه خیلی کمی ساختیم که این هزینه ها را بانیان محترم تقبل کرده‌اند. همه این‌ها با حدود یک سوم قیمت ساخته شده و دلیل این موضوع آن است که برای خیلی از کارها مثل لوله کشی، برقکاری، جوشکاری، نقشه کشی و... هزینه پرداخت نمی‌کنیم و خودمان به همراه دوستان انجام می دهیم.

 

 در مورد اقداماتی که در حوزه برق انجام دادید اگر خاطره ای از این موضوع دارید بفرمایید؟

بله. در موضوع برقکاری چون مقداری وارد هستم تاکنون مشکلات زیادی را به صورت تصادفی در مکانی هایی که بعضاً از آن‌جا عبور می کرده‌ام برطرف نموده‌ام. مثلا یکبار سیستم آب شهری مشکل پیدا کرده بود. گفته شد برق موتور پمپاژ کننده آب ضعیف است. بنده دستگاه اندازه گیری ولتاژ داشتم. سریع رفتم و مشکل را بررسی کردم. دیدم مشکل ولتاژ نداریم. وقتی بیشتر بررسی کردم دیدم سیم های موتور هنگام بسته شدن اشتباه بسته شده است. آن را اصلاح کردم و مشکل آب حل شد.

یک خاطره دیگر اینکه طرح آبرسانی به 46 هزار هکتار از زمین های استان سیستان و بلوچستان با عنایت رهبر انقلاب قرار بود راه اندازی شود. ایرادات مربوط به آن رفع شد و کار نهایی شد. وقتی خواستند آب را وارد منطقه بکنند دوباره مشکلاتی ایجاد شد. دوباره قرار شد برخی از لوله ها را با روشی که هزینه‌بردار بود و کار را به تاخیر می‌انداخت آزمایش و عیب یابی کنند. بنده زودتر از اقدام مجریان طرح یک شب رفتم و خط اصلی را بررسی کردم. متوجه شدیم یکی از شیرهای خط لوله اصلی مشکل دارد. ساعت ده شب به مهندسی که زحمت کارهای طرح را می کشید تماس گرفتم و گفتم مشکل از فلان جا است. صبح آمدند و رفع عیب کردند. دقیقا اشکال از همانجا بود و وقتی که خط آب‌دار شد متوجه موضوع شدند. برخی از مردم حتی تصور هم نمی کردند که خط لوله به آن ها آب برساند. وقتی این اتفاق افتاد همه دعا می‌کردند و تشکر می کردند که این کار با کمک دوستان انجام شد. این بازخورد کار خوب در جامعه است.

یک مورد دیگر مشکل پیدا کردن یک دستگاه آب شیرین کن در منطقه بود که تعمیر آن سی میلیون تومان هزینه داشت ولی به لطف خدا با هزینه یک میلیون تومان آن را رفع عیب کردیم.

 

  عکس العمل مردم چیست؟

 بگذارید به عنوان نمونه خاطره ای دیگر برای شما تعریف کنم. دو سال پیش در منطقه  اردیبهشت ماه بود که سیل آمد. امکانات زیادی مثل بیل مکانیکی، بولدزر، کمپرسی و... را پای کار آوردند. حدود 48 ساعت کار کردند ولی کسی نتوانست کاری را پیش ببرد. ما از همان اول گفتیم با گروه جهادیمان 6000 گونی آماده کرده‌ایم. بیایید برای ما خاک بیاورید تا ما با روشی آب را مهار می کنیم. دوست عزیزی که مسئول رفع بحران بود گفت: نه حاج آقا! ما می بندیم.

بعد کانتینرهای بزرگ، تانکر و ... آوردند و گروه‌های مختلف آمدند ولی کاری از پیش نبردند. بنده تجربیاتی در این زمینه داشتم. با اره برقی که از قبل برای برخی از کارها تهیه کرده بودم طوری که محیط زیست خراب نشود با برخی از دوستان درختان گز موجود در منطقه را پاشت کردیم و با استفاده از چوب حاصله سعی کردیم جلوی مسیر آب را ببنیدم. گفتند: نمی شود! ما تجربه کرده بودیم که مقداری چوب گز را اگر جلوی مسیر آب قرار دهیم، سرعت آب کم می شود و آب از آن کمتر عبور می کند. بعد از آن وقتی خاک بریزیم مشکل حل می شود و دیگر آبی رد نمی شود. اینها  که می گویم تجربیات اجدادمان است که از آن استفاده کردیم. در نهایت به کمک بچه های سپاه و امکاناتشان در حدود یک ساعت یک دهانه ورود آب را بستیم. حتی اگر ماشینی در گل و لای گیر می کرد با همین چوب های گز و قراردادنشان زیر لاستیک خودروها، آن ها را نجات می‌دادیم. سردار عزیزی که آن جا بود به من گفت: کاری که تو کردی صد تا بولدوزر هم نمی‌کرد! این ها را گفتم که عرض کنم پس از این کار برای کمک به یکی از روستاهای اهل سنت که رفتیم یکی از مردم به من گفت: حاج آقا کاری که شما برای ما کردی هیچ‌کس از خودمان هم برایمان نکرد. اگر شما نبودی آب ما را با خودش می برد. معتقدم اگر بتوانیم کاری برای مردم بکنیم، گاهی بیشتر از صدتا منبر بر روی مردم تاثیر دارد. اگر بتوانم مشکل آب و برق روستایی را حل کنم همین خوب است. مثال دیگر اینکه چند روز پیش در حوزه علمیه که حضور داشتم دیدم برق رفته‌است. متوجه شدم مشکل از فیوز است. با تعویض فیوز مشکل حل شد و دیگر نیاز هم به برقکار نشد. بازتاب این کارها خیلی خوب است.

 

آیا انجام دادن این اقدامات  به نظر شما برای  یک امام جمعه اشکالی ندارد؟

 این کارها برای من ننگ و عار نیست. وقتی جوانان می‌بینند امام جمعه گاو می‌دوشد دیگر نمی گویند این کار مال خانم‌هاست. وقتی هزینه‌ها، درامدها و سود کارها را می‌فهمند به کار تشویق می شوند. می‌فهمند که می‌شود، اگر هم من حرفی زدم پیش خودشان نمی‌گویند حاج آقا یک حرفی زد؛ می‌دانند که می شود، با این کارها عزت ما هم پیش مردم حفظ می‌شود و در واقع ما در خدمت مردم هستیم.

 

الگوگیری مردم از این اقدامات در عرصه عمل چه اتفاقاتی را رقم زده است؟

مردم به ما مراجعه می‌کنند و برای موضوعات مختلف هم طلب کمک و هم مشورت می‌کنند. حتی برخی برای تعمیر خانه خودشان به ما مراجعه می‌کنند و صلاح و مشورت می‌کنند. گاهی اوقات هم دوستانی که هم صاحب سرمایه هستند هم برای اشتغالزایی یا راه انداختن شغل شخصی خودشان مراجعه می‌کنند و می پرسند چه کاری را شروع کنیم. ما هم تجربیات خودمان را چه قبل از شروع کار و چه در حین کار در اختیار این عزیزان قرار می دهیم.

 

در صورت بروز مشکل در مشاغل و تولیدات منطقه تا چه اندازه می توانید مشکلات را حل کنید؟

مثلا آقایی بود که پرورش بلدرچین راه اندازی کرده بود ، 2، 3 هفته پیش یک شب به من مراجعه کرد و گفت که بلدرچین هایش در حال تلف شدن است. وقتی پیش بلدرچین‌ها رفتم و شرایط را دیدم سریعا اقداماتی را انجام دادم که به لطف خود مشکل حل شد. ما الان امکانی را فراهم کردیم که مثلا تعدادی بلدرچین را به صورت آماده به همراه امکانات مورد نیازش به او تحویل می دهیم و بلدرچین رشد کرده را تحویل می گیریم. با این کار دستمزد او را می دهیم که هم شخص سود کرده باشد و هم اشتغالزایی صورت گرفته باشد. وقتی دوره اول 200 تا بلدرچین گرفت و سود کرد تعداد جوجه بلدرچین دوره دوم را ناخوداگاه بیشتر از دفعه قبل تقاضا می کند. از طرف دیگر با این کار مردم ما به کار عادت می کنند و از ابتلا به تنبلی و سستی های احتمالی ایمن می شوند.

 

کد خبر 1028460

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha