به گزارش خبرگزاری شبستان، «نادر مشایخی»، آهنگساز، پداگوژیست و رهبر ارکستر در ابتدای گفتوگو در پاسخ به پرسش «رضا مهدوی»، کارشناس و دبیر بخش پژوهش جشنواره درباره سن مناسب برای آموزش موسیقی به کودکان گفت: کودک از شش، هفت ماهگی امکان این را دارد که یاد بگیرد بشنود. ابتدا کودک باید یاد بگیرد که موسیقی را بشنود. دقت در شنیدن از شش ماهگی قابل آموزش است. مسلماً شکی نیست که کودک پیش از تولد هم میشنود. به نظر من کودکان ایرانی فردیتشان را کشف کردهاند و زمان خودشان را دارند.
در ادامه «مونا طاهریان» مدرس و نوازنده فلوت هنرستان موسیقی دختران عنوان کرد: واقعاً بسیار زود میتوان با کودکان موسیقی را کار کرد و این کار را باید مادر شروع کند و باور داشته باشد که کودک یاد میگیرد. ما باید به کودکان باور داشته باشیم. خوشبختانه بعضی از کلاسها به مادر و کودک آموزش میدهند. انسان بهترین هدیهای که میتواند داشته باشد این است که خوب بشنود. واقعاً از دو سال و نیم به بعد میتوان به آموزش مستقیم موسیقی به کودک وارد شد.
مشایخی با اشاره به اهمیت بحث آموزش، مطرح کرد: حدود ۶۰-۷۰ سال پیش آموزش موسیقی در ایران بسیار خوب بود. دقیقاً همان چیزی بود که باید میبود. یعنی شاگرد به دنبال استاد میرفت. همه چیز حساب شده بود. شاگرد از همان اول حق نداشت که ساز را بردارد و بنوازد. از طرفی هم استاد به شاگرد یاد میداد که در برابر موسیقی افتادگی داشته باشد. استادان زیادی از همین نوع آموزش دیدن بیرون آمدند. اشتباه بزرگی که الآن در همه جای دنیا وجود دارد این است که موسیقی دانشگاهی شده است. موسیقی یک پدیده دانشگاهی و تولید انبوه نیست. از هارمونی فست فود درست کردهاند. یعنی دارند سعی میکنند تولید انبوه ایجاد کنند. حالا ما تمام کتابهای هارمونی آمریکایی را به کودکان یاد میدهیم ولی این چیزها تأثیری در دید کودکان نسبت به موسیقی ندارد. بنابراین فقط دنبال مدرک گرفتن هستند.
مشایخی با اشاره به تحصیل خود در دانشگاه موسیقی وین، گفت: اتفاقاً دانشگاه موسیقی وین یکی ازجاهایی است که این منطق را فهمیده است. آنها حتی معتقدند که دانشگاه نیستند، بلکه آکادمی هستند و فقط اسم آن را دانشگاه گذاشتهاند، نوع تدریس آنها دانشگاهی نیست. سیستم دانشگاهی باعث میشود که کسی چیزی یاد نگیرد.
طاهریان نیز در تأیید صحبتهای مشایخی گفت: موسیقی سیستم مکتبی دارد و نه دانشگاهی. دانشگاه در واقع یک سری تکنسین تربیت میکند و نه هنرمند. در واقع تفکر، خلاقیت و انگیزش درونی دارد در کودکان از بین میرود و در نتیجه همه خودشان را برای امتحان آماده میکنند و نه موسیقی. نوازنده یعنی کسی که تفکر و یک هنر اجرایی دارد. در حال حاضر تعداد آهنگسازانی که قلب ما را تکان بدهند کم است ولی دانشگاهها در طول سال آهنگسازان و نوازندگان زیادی را بیرون میدهند. بنابراین یک جای کار حتماً اشکال دارد.
مشایخی که سالها رهبر ارکستر بوده است، اظهار داشت: ارکستر سمفونیک یک نهاد قرن ۱۹ میلادی است. یعنی ما داریم سعی میکنیم در یک دنیایی که بسیاری از مطالب آن دموکراتیک است کار کنیم. مردم ایران گوششان بیشتر با موسیقی کلاسیک ضبط شده عادت دارد، در صورتی که صدای موسیقی زنده فرق میکند. یک عده از موسیقی روحوضی انتقاد میکنند ولی به نظرم آنها حواسشان خیلی جمع بوده است. حوض یک حفره خالی است و آنها روی چوب مینشستند و صدایشان تقویت میشده است.
او با اشاره به اینکه نقیصه سیستم آموزشی ما به فرهنگ شنیداری برمیگردد، ادامه داد: لازم است که کودکان توانایی این را داشته باشند که کیفیت صدا را درک کنند و خودشان یک جنبه عاطفی در آن کشف کنند. یک کودک باید این توانایی را داشته باشد. ما در موسیقی باید از یکی از روش هایی که از اواخر قرن قبل شروع شده و ما در ایران آن را به نام شناخت شناسی میشناسیم و به درستی آن را تدریس میکنند، اسفاده کنیم. این روش سعی میکند یک فضای دو جانبه به وجود آورد. یعنی اینطور نیست که شاگرد فقط باید کاری را انجام بدهد که استاد انجام میدهد. این روش در واقع چگونه شنیدن را به کودک یاد میدهد.
در ادامه این گفتوگو طاهریان اذعان کرد: باید از همان کودکی، کودکان را با موسیقی آشنا کنیم. اروپاییها کودکانشان را از همان کودکی در کارتونها با موسیقی کلاسیک آشنا میکنند. متأسفانه در حال حاضر اشراف نداشتن به موسیقی در بین نوازندگان وجود دارد. مثلاً اگر نوازنده فلوت هستیم حس میکنیم که نباید به سازهای دیگر توجه کنیم. از همان کودکی باید برای کودکان یک فضایی را ایجاد کنیم که کودک فکر کند خودش در ماجرای خلق موسیقی سهیم است.
مشایخی درباره ارکستر سمفونیک تهران گفت: میخواهم امید این را بدهم که ارکستر سمفونیک در یک سال آینده بسیار خوب خواهد شد. شورا تمام هم و غمش این است که سعی کند ارکستر سمفونیک این امکان را پیدا کند که در برابر موسیقیای قرار بگیرد که ارزشش را دارد. موسیقیای که نه تنها زیباست، بلکه در زندگی الهامبخش است. یعنی آن مخاطبی که بلند میشود و بعد از کنسرت به بیرون میرود یک تغییری کرده باشد. در آن صورت است که میتوانیم بگوییم موسیقی آن کاری که باید را انجام داده است. نوازندگان ارکستر سمفونیک تواناییهای بالایی دارند، منتها باید تجربه نوازندگیشان را بالا ببرند.
طاهریان در رابطه آموزش موسیقی به کودکان بیان کرد: ما باید برای کوکان یک انگیزشی را ایجاد کنیم. در دوران بتهوون، انگیزش برای شنیدن موسیقی در بین افراد زیاد بود و همه تشنه شنیدن موسیقی بودند، اما این اتفاق در عصر ما به خاطر تکنولوژی کم شده است. ای کاش بدانیم که آموزش موسیقی به کودکان تا یک حد متوسط کمک میکند و از آن به بعد ورکشاپهای موسیقی و دیدن نوازندهها هستند که میتوانند به آنها کمک کند.
وی ادامه داد: چرا ما در هنرستان نباید ماهی یک نوازنده خوب را بیاوریم که اجرا کند تا هنرجوها بفهمند نوازندگی چیست؟ محیطهای آموزشی را نباید بسته نگه داریم. معلم باید در حضور هنرجو موسیقی بنوازد. موسیقی یک هنر بی رحم است، کاش ما این بی رحم بودن موسیقی را هم به هنرجو یاد بدهیم. به هر حال ما از آسمان نیامدیم که اشتباه نداشته باشیم. معلم هم ممکن است یک جاهایی اشتباه کند ولی شاگرد باید یاد بگیرد که اگر یک اشتباهی در هنگام اجرا پیش آمد چطور آن را کنترل کند.
مشایخی در پایان خاطرنشان کرد: شونبرگ میگوید معلم خوب معلمی نیست که هر چیزی را که میداند به شاگرد یاد بدهد، بلکه معلم خوب معلمی است که هر چیزی را که شاگرد نمیداند به او یاد بدهد. یعنی معلم خوب باید شاگرد را بشناسد. از لحاظ روانی هر فردی ویژگی هایی دارد.
طاهریان نیز در پایان در مقایسه آموزش موسیقی در آموزشگاههای دولتی و خصوصی گفت: چیزی که در هنرستان موسیقی دیدم این است که از جانب استادان و هنرستان دارد تلاش صورت میگیرد ولی از جانب هنرجو تلاشی نمیبینیم. احساس میکنم هنرجوها آن انگیزش اصلی را ندارند. احساس میکنم شاید در پذیرش هنرجویان برای ورود به هنرستان دقت بیشتری لازم است.
در ادامه این نشستها روز جمعه (اول اسفندماه)، گفتوگوی فرهنگی «رادیو گفتوگو» با حضور سیدعلیرضا میرعلینقی به«تاریخنگاری موسیقی و خطر روایت مسلط»میپردازد.
نشستهای بخش پژوهش این دوره از جشنواره به دبیری رضا مهدوی، پژوهشگر موسیقی با همکاری رادیو گفتگوبرگزارمیشود و هر نشست در برنامه گفتگوی فرهنگی رادیوگفتگوساعت ۲۰ تا ۲۱ پخش میشود.
نظر شما