«علی اصغر حيدری» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در شهرکرد اظهار داشت: زندگی نامه و بخشی از وصیت نامه شهید والامقام «حسین علم الهدی» توسط کانون فرهنگی هنری علم الهدی در راستای اجرای طرح «روح مقاومت» در بستر فضای مجازی باز روایی شد.
مدیر کانون فرهنگی هنری شهید علم الهدی مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شهر بن ادامه داد: دوران دفاع مقدس یکی از برهه های مهم در تاریخ کشور است که با خون شهدا به پیروزی رسید و در مقابل دشمنان اسلام و انقلاب ایستادگی کردند.
وی یادآور شد: انتقال این ارزش ها و آرمان های از مهمترین وظیفه های نهادهای فرهنگی همچون کانون های مساجد به نوجوانان و جوانان است که در قالب برنامه های همچون «سه شنبه های تکریم» و «روح مقاومت» صورت می گیرد.
حيدری گفت: سيد حسين علم الهدی مهر سال 1338 شمسی در خانواده مذهبی مرحوم آيت الله سيد مرتضی علم الهدی يكی از علمای مبارز خوزستان در شهر اهواز متولد شد و از همان دوران كودكی به يادگيری قرآن رو آورد و در سنين نوجوانی در ايجاد كتابخانه های مذهبی تلاش كرد و جلسات سخنرانی و تدريس قرآن را در مساجد اهواز آغاز كرد.
حسين، دانشگاه را سال 56 با رشته تاريخ دانشگاه فردوسی مشهد آغاز كرد. در آن دوران گروه های غير مذهبی و هواداران انديشه ماركسيست در دانشگاه خيلی فعاليت داشتند، شهيد علم الهدی در آن دوران با اين افراد مبارزه فكری می كرد و آن قدر مسلط به مبانی اسلامی بود و مطالعه داشت كه اساتيد طرفدار انديشه ماركسيست در حضور وی جرات حرف زدن نداشتند.
غيرت و تعصب ديني علم الهدی
غيرت و تعصب دينی حسين به گونهای بود كه هيچ رفتار غير اسلامی را برنمی تابيد. او با نصب اعلاميه ضد رژيم ستمشاهی و برگزاری تجمع اعتراضی در دانشگاه فردوسی مشهد نقش مهمی ايفا كرد.
حسين سال 56 پس از زلزله طبس در كمك به آسيبديدگان و بسيج کمک های عمومی نقش فعالی داشت و از آنجا كه با هوش سرشار خود از هر موقعيتی، فرصتی برای مبارزه می ساخت، به هنگام ورود شاه معدوم و همسرش به طبس، تجمع اعتراض آميزی عليه آنان به راه انداخت.
حسين در حوزه مسائل سياسی هم خيلی فعال بود و در دانشگاه يكی از نيروهای فعال مذهبی بود. آن زمان در دانشگاه ها فقط انجمن اسلامی دانشجويان به عنوان پايگاهی برای فعاليت دانشجويان مسلمان وجود داشت و حسين هم يک عضو ثابت و فعال انجمن های اسلامی بود و در اين تشكل ها حضوری چشمگير داشت.
علم الهدی در جنگ
حسين دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاريخ با شروع جنگ تحميلي همراه با گروهی از دانشجويان و نيروهای بسيجی، به سوی جبهههای دفاع حق عليه باطل شتافت.
در روزهای ابتدايی دوران دفاع مقدس، شرايط جنگ در منطقه هويزه خيلی سخت بود. بنی صدر اعتقادی به نيروهای مردمی نداشت و برای همين نه سلاح و نه آذوقه به آنها نمی رسيد، شهيد علم الهدی به عنوان فرمانده سپاه هويزه همواره تعدادی از دانشجويان و دانش آموزان و مردم مسلمان منطقه، سلاح و نيرو تهيه كرد و به جنگ دشمن بعثي تا دندان مسلح رفت.
حسين در هويزه با يارانش و با دست خالی در برابر لشگرهای مجهز عراقی محاصره شده بود در همان روز اول بيش از 800 عراقی را اسير كرد و به نيروهای خودی تحويل داد؛ اما در روز دوم، محاصره عراقی با شدت تمام تنگ تر شد و حسين و يارانش به شهادت رسيدند.
شهادت حسين و سقوط هويزه
حسين در 16 دی 1359 به همراه جمعی از يارانش در دفاع از اين مرز و بوم با شليک گلوله توپ مستقيم تانک عراقی ها به شهادت رسيد. بعد از شهادت حسين و ياران او منطقه هويزه سقوط كرد و تا 18 ماه از پيكر شهدا خبری نبود. بعد از اينكه منطقه آزاد شد مردم و رزمندگان به هويزه وارد شدند اما پيكرهای شهدا تشخيص داده نمی شدند. پيكر مطهر شهيد علم الهدی از قرآنی كه به همراه داشت شناسايی شد.
مراسم تشيع پيكر پاك شهيد علم الهدي با وجود موشکباران عراقیها با شكوه تمام برگزار شد و سپس در گلزار شهدای هويزه تدفين شد.
كتاب سه روايت از یک مرد به نوشته محمدرضا بايرامی از زندگی شهيد حسين علمالهدی، فرمانده عمليات «نصر» است كه در روايت اول از زبان شكنجهگر ساواک حسين پيش از انقلاب، روايت دوم از دوست و همرزم او تا لحظه شهادت و روايت سوم، از ملاقات يک قاچاقچی با علمالهدی است.
نظر شما