قرض الحسنه پر سودترین معامله با خداوند است

حجت الاسلام نظری گفت: در قرض الحسنه خدا می فرماید: اگر به مؤمن قرض دادی، من ضامن! گویا به من قرض دادی و به معنای عامترش یعنی اگر از وسیله برشت یعنی مال، آبرو و اعتبار برای کار راه اندازی مؤمن استفاده کردی گویا کار من خدا را راه انداختی.

خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت/ قرض الحسنه یک عمل اخلاقی  است که اثرات فردی، اقتصادی، اجتماعی و اخروی دارد و شاید بتوان قرض الحسنه را نیز مانند انفاق  یک سنت به یادگار مانده اخلاقی از قرآن کریم و اهل بیت علیه السلام برشمرد، سنتی که می تواند در فرد و جامعه منشا بسیاری از آثار و برکات حسن باشد. به مناسبت روز ترویج فرهنگ قرض الحسنه خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام نوید نظری کارشناس دینی گفتگویی داشته که در ادامه تقدیم می شود:

 

با توجه به زمینه بیان قرض الحسنه در قرآن وسنت می توان گفت قرض الحسنه در نظام اخلاقی مکتب اسلام از جایگاه والایی برخوردار می باشد، ضرورت و اهمیت قرض الحسنه را تبیین فرمایید؟

 

قرض الحسنة یک کلمه قرآنی است. ۶ بار هم در قرآن تکرار شده است. یک بار در سوره بقره آیه 245 که خدا می فرماید: "مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّـهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُون، كيست آن كس كه به [بندگان‌] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟ و خداست كه [در معيشت بندگان‌] تنگى و گشايش پديد مى‌آورد؛ و به سوى او بازگردانده مى‌شويد" و دیگری در آیه 11 سوره حدید که خدا می فرماید: "مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ، كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجه‌اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد"؟


امام سجاد علیه السلام هنگامی که به مستمندی صدقه می داد دست خود را می بوسید. شخصی از آن حضرت راز این بوسیدن را پرسید، امام علیه السلام در پاسخ فرمودند:"صدقه مومن قبل از اینکه به دست فقیر و نیازمند برسد به دست خداوند میرسد" آنگاه حضرت برای تحلیل گفته خود آیه 104 سوره توبه را قرائت فرمودند: أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ  یعنی آیا نمی دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد و صدقات را می گیرد."


صدقه به معنای مرسوم یعنی پولی که به سائل می دهیم نیست. معنای عام تری دارد. صدقه از صدق می آید. یعنی نشانه راستی ایمانمان است، لذا به آن صدقه می گویند. می شود گفت: کارهای خیرمان اگر نفعش به دیگران برسد قرض الحسنه می شود. قرض حسن در مقابل قرض غیرحسن است. کار نیکی یا کمک به دیگران که دیگر حسن و نیکو نیست. خداوند می فرماید کارهای خوبتان را با منت و اذیت کردن باطل نکنید. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَى.

 

معنای عام قرض الحسنه


ابتدا در خصوص معنای عام قرض الحسنه توضیح می دهم، قرض در عربی به معنای بریدن و پاره کردن است. به ناخن گیر و قیچی در عربی مقراض می گویند. در واقع می شود گفت: معنای دقیقتر آیه "من ذا الذی یقرض الله قرضاً حسناً" یعنی کیست که به خدا قرض الحسنه بدهد این است که کیست که به خاطر خدا، از مقراض یعنی وسیله برشش استفاده کند.


اگر وسیله برش شما پول است، با پول کار مردم را راه بینداز. اگر وسیله برش شما اعتبار و آبرو است، به خاطر کار راه اندازی مؤمن از وسیله برشت استفاده کن. از آنجایی که عمده مشکلات مؤمنین مالی است، لذا به دادن پول، میگن قرض الحسنه. خداوند متعال که نیاز به قرض الحسنة ندارد . در آیه 15 سوره فاطر خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّـهِ ۖ وَاللَّـهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ  ای مردم، شما فقیر هستید و خدا غنی.


 خدا که نیاز به کمک ما نداره؟ مثلاً در آیه 40 سوره حج می فرماید: "وَلَيَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ  و خدا قطعاً حتماً حتماً یاری خواهد کرد، هر کسی را که خدا را یاری کند"، جالب اینجاست که در ادامه آیه میفرماید: "همانا خدا قوی عزیز است". پس اگر خدا قوی است پس کمک به خدا چه معنایی دارد؟ پاسخ این است که  کمک کردن به خدا یعنی کمک کردن به دین خدا. در این آیه هم همین طور است، قرض دادن به خدا، یعنی قرض دادن و کمک کردن به مؤمن.


به عبارتی خداوند متعال می فرماید: اگر به مؤمن قرض دادی، من ضامن! انگار به من قرض دادی. و به معنای عامترش یعنی اگر از وسیله برشت یعنی مال، آبرو، اعتبار و ... برای کار راه اندازی مؤمن استفاده کردی انگار کار من خدا را راه انداختی.

 

تفاوت قرض الحسنه و صدقه در چیست؟


اینکه در کاری با خدا طرف حساب باشیم در آیات دیگر هم داریم، پیامبر بنده خدا است اما هر کس با پیامبر بیعت کند انگار با خدا بیعت کرده است، لذا در این آیه قرض به خدا یعنی در واقع قرض به مؤمنین. در اینجا چند بار لفظ صدقه و قرض الحسنه را به کار بردیم از زاویه دیگری بخواهیم به این مبحث نگاه کنیم قرض الحسنه از صدقه بالاتر است و البته فرق اساسی در صدقه و قرض الحسنه است. روایت داریم که بر در بهشت نوشته شده است: «الصدقه بعشره و القرض بثمانیه عشر و صله الرحم بثلاثین»؛ اگر کسی به مستحقی صدقه بدهد، به او ده ثواب می‌دهند، اما اگر قرض بدهد هجده تا، حال اگر این قرض را به خویشان خود، خواهر یا برادرش بدهد، سی تا ثواب به او می‌دهند.


در قرآن هم آمده است که پاداش صدقه ده برابر ثواب است: «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها»؛ هر کس کار نیکی به جای آورد، ده برابر آن پاداش می‌گیرد ولی هر گاه کسی از تو قرض بخواهد به او قرض بدهی، هجده ثواب می‌بری.


 شخصی خدمت امام معصوم (ع) رسید و عرض کرد: «چرا صدقه ده ثواب دارد، ولی قرض هجده تا؟» امام (ع) فرمودند: «چون گاهی پیش می‌آید شما به کسانی صدقه می‌دهید که مستحق واقعی نیستند، ولی آن کسی که قرض می‌خواهد حتما نیاز دارد.»


 در قرض الحسنه وقتی در ادبیات اهل بیت علیه السلام با توجه به این دو آیه نگاه می کنیم «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا» به یک نکته ظریف تفسیری در این دو آیه می رسیم که اهل بیت علیه السلام به هر فردی که محتاج بود کمک می کردند و به دین و مذهب او کاری نداشتند.


در لفظ عرب مسکین و یتیم فقط متوجه می شویم که آن فرد مسکین و یتیم است و متوجه نمی شویم که پیر یا جوان است، بزرگ یا کوچک است، مسلمان یا غیر مسلمان است اما از لفظ اسیر یک مولفه بیشتر را متوجه می شویم و آن هم اسیر به فرد غیر مسلمانی که در جنگ یا مسلمانها اسیر شده است.


فردی که درب خانه علی علیه السلام آمد، ایشان از دین و مذهب آن فرد نپرسید و به او کمک کرد در ادبیات اسلامی ما این گونه است و در ادبیات انقلاب ما هم همین گونه است. ما به انسان بودن و انسانیت کار داریم حاج قاسم به یمنی هایی کمک می کرد، که برخی شبعه نبودند و یا در سوریه و عراق  بخشی مسیحی هستند و حاج قاسم برای آنها هم فداکاری کرد. وقتی ما میگوییم برادر و خواهر ابمانی منظور هر کسی که نیاز به کمک دارد این ادبیات قران است.

 

برخی معتقدند قرض الحسنه در جامعه ما به دلیل مشکلات اقتصادی و یا ضعف مردم کمرنگ شده، نظر شما چیست ؟


قبول است که بخشی از مردم فرهنگشان به خاطر فیلمها تغییر کرده. مثلاً یکی از دیالوگهایی که متأسفانه جزء ادبیات گفتاری بعضیها شده است و از فیلمها منتشر شده، این است که: اون دیگه مشکل خودته! یعنی به ما ربطی نداره.  و این غلط است. در صورتی که اسلام به ما یاد داده است که مشکل یک نفر، مشکل همه جامعه است و همه باید در جهت رفع آن مشکل کمک کنند. حدیث داریم: "مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِأمورِ المُسلِمین فَلَیسَ بِمُسلم هر کسی صبح کند (به عبارتی شب، سر راحت به زمین بگذارد) و به فکر درد مسلمین نباشد مسلمان نیست.


برخی از مردم فرهنگشان فرق کرده ولی عمده مؤمنین همچنان دنبال دستگیری از دیگران هستند. در جریان کرونا و سیل و زلزله دیدیم که همه مردم مواسات مؤمنانه به راه انداختند برای رفع نیاز مردم. خانم سرپرست خانواری که همه دارائیش یک چرخ خیاطی است، و آن را در اختیار دوخت ماسک قرار میدهد و کارهای خداپسندانه دیگر. و به قول مقام معظم رهبری، ایران در آزمون کرونا پیروز شد و غرب با آن همه ادعای حقوق بشری و تمدن بر سر دستمال توالت به جان یکدیگر افتادند.


اساساً دستگیری از دیگران نشانه عظمت روح است. همه دیدیم هر جا گرفتاری بود، شهید حاج قاسم سلیمان حاضر بود. در سوریه، عراق، لبنان، یمن و ... در سیل و زلزله و ... و دنبال دستگیری از مردم بود.

 

چگونه می توان روحیه قرض الحسنه را در مردم تقویت کرد؟


پاسخش این است که اگر به همان آیات با دقت نگاه کنیم، می بینیم که خداوند فرموده، یکِ شما را چندبرابر پاسخ می دهم. و اگر به وعده الهی ایمان داشته باشیم، راحت انفاق می کنیم، راحت صدقه می دهیم، راحت قرض الحسنه می دهیم.


نسبت به مشکل اقتصادی که آیا مشکل اقتصادی باعث می شود که مردم قرض ندهند؟ هم باید عرض کنیم که مردم صد درصد مشکل اقتصادی دارند و هیچ عاقلی منکر این قضیه نیست. و طبیعتاً گره گشایی از مردم توسط پول شاید کمتر شده باشد ولی قرض الحسنه به معنای عام استفاده از وسیله برش برای کار راه اندازی مؤمنین همچنان ادامه دارد.


اما به همین بهانه یک فرمولی که خدا در قرآن به مؤمنین نسبت به رفع فقر داده این است که هر موقع در تنگنای مالی قرار گرفتید انفاق کنید و این خیلی عجیب است و این آیه این است: " وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّـهُ / سوره طلاق آیه و هر کس که رزقش تنگ شده، پس از آنچه خدا به او عطا کرده، انفاق کند".


لذا وقتی گره فردی را باز کردی، خدا هم روزیت را زیاد می کند و بنده را از تنگنا خارج می کند. کسانی که به مردم کمک کنند، پیش خدا و خلق خدا محبوب هستند و کسانی که کار مؤمنین را راه نیندازند، امام از آنها راضی نیست.


در اینجا به داستانی در مورد علی بن یقطین وزیر هارون الرشید که از شیعیان امام موسی کاظم علیه السلام بودم اشاره می کنم : روزی ابراهیم جمّال، که مردی ساربان و از فرودستان بود به قصد ملاقات وزیر شیعه مذهب هارون الرشید، علی بن یقطین رفت، ولی وی ابراهیم را به حضور نپذیرفت. از قضا، همان سال علی بن یقطین، راهی سفر حج شد. در مدینه قصد تشرف به حضور امام موسی کاظم (ع) را نمود، اما حضرت اجازه ورود به او نداد. امام کاظم علیه السلام فرمودند: تا صفوان از تو راضی نشود، اجازه ورود نداری. با حیرت همراه با عرض پوزش عرض کرد، من در مدینه و صفوان در عراق! امام فرمودند: برو بقیع، شتری آماده است که تو را به درب خانه صفوان میبرد.

 

سوار بر شتر و بعد از چند قدم به درب خانه صفوان رفت. در را کوبید. صفوان گفت: کیستی؟ منم! علی بن یقطین. صفوان فکر کرده کسی دارد سر به سرش می گذارد. در را باز کرد و دید که وزیر خلیفه عباسی آمده است. علی بن یقطین از او عذر خواست و او پذیرفت. علی بن یقطین خم شد و صورت بر زمین گذاشت و گفت: برای اینکه کاملاً مطمئن شوم که مرا بخشیدی باید پای خود را بر صورتم بگذراری. صفوان با اصرار و معذرت خواهی از علی بن یقطین خواست که مولای من من تو را حلال کردم ولی فایده ای نداشت و وزیر آنقدر اصرار کرد که صفوان پا بر صورتش گذاشت و او را حلال کرد. بعد سوار شتر شد و بعد از چند قدم به مدینه و خدمت امام علیه السلام مشرف شد و امام او را پذیرفت.

 

همچنین امام حسین علیه السلام فرمود: إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللّه ِ عَلَيكُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ  نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد .اینکه مردم کارشان به شما می افتد لطف خدا به شماست. از نعمت خدا خسته نشوید. یعنی از کارراه اندازی مردم خسته نشوید. اصلاً خدا بدش می آید که مردم خساست به خرج دهند.
در سوره ماعون خدا گروهی از مردم را توبیخ فرموده است. فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ ﴿٤﴾ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾ وای به حال نمازگزارانی که نسبت به نماز سهل انگاری می کنند و ریا می کنند و از "ماعون" امتناع می کنند.

 

ماعون یعنی ظرف. مثلاً همسایه آمد و گفت ما فردا شب روضه داریم، می شود سماور بزرگتان را بدهید، و شما داشته باشی و ندهی، این یعنی "یمنعون الماعون"

 

در نهایت: وقتی فردی تقاضای قرض می کند،  من نسبت به نیاز آن طرف نمی توانم بی تفاوت باشم اگر نمی توانم از نظر مالی به آن فرد کمک کنم، با پیدا کردن افرادی که می توانند به آن فرد کمک کنند، به او کمک می کنم و این یعنی من نسبت به نیار شما بی تفاوت نیستم اما از اعتبار و آبرویم خرج کردم تا به آن فرد کمک کنم.

 

نامگذاری روز ترویج فرهنگ قرض الحسنه در تقویم نشان دهنده اهمیت این موضوع است، نظر شما چیست؟


درست است که در تقویم روزی را به عنوان روز قرض الحسنه نامگذاری شده است اما اگر حتی در تقویم این روز هم نیامده باشد ، ما باید نیاز مومنین را برآورده کنم و من نمی توانم نیازش را به این روز موکول کنم.
اهمیت قرض الحسنه را نامگذاری یا عدم نامگذاری در تقویم مشخص نمی کند، این نامگذاری نشان دهنده قرض الحسنه نیست بلکه نشان دهنده اهتمام افرادی است که این مناسبت ها را نام گذاری می کنند.

 

کد خبر 1033402

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha