بالاترین هجمه جنگ نرم علیه نظام اسلامی روی ولایت فقیه است

رئیس نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران در ارتباط با فتنه 88 گفت: آنها احساس کردند که یک رخنه ای باز شده که از طریق آن می توانند آن عملیات روانی و مکانیزم های مختلف جنگ نرم را عملیاتی تر کنند.

اشاره: با ورود به هزاره سوم میلادی و پس از سالها آزمون و خطا؛ دنیای غرب به این نتیجه رسید که یکی از بهترین روشها وابزارها برای مقابله با برخی فرهنگ ها وملت ها که از توان نظامی و فرهنگی بالایی برخوردارند، هجوم به مبانی فکری و عقیدتی آنها در جهت شکست وبه تسلیم واداشتن آنهاست. چرا که وجود کشورها وفرهنگ هایی مستقل و پویا که می تواند با به نمایش گذاشتن ارزشها وقابلیت های بلند خود در برابر دیدگان جهانیان؛ بهشت برین ومدینه فاضله غرب را به چالش بکشد برای آنها غیر قابل تحمل بود.
در این بین شناسایی و هجوم به مراکز واقشاری که بیشتر در معرض آسیب هستند از اولین اقدامات وسنگرهایی است که توسط مهاجمان مورد حمله قرار می گیرد. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران سالها به عنوان جوان ترین کشور دنیا مطرح بود؛ حمله به مراکز دانشگاهی و حوزه های علمیه از یک سو و جامعه بانوان کشور به عنوان تربیت کنندگان اصلی نسل های انقلاب از اهم اولویت های این دشمنان زبون در عرصه جنگ نرم است.
غفلت از هشدارهای متعدد مقام معظم رهبری درباره شبیخون فرهنگی دشمن در دوره ای وخسارت های جبران ناپذیری که به این واسطه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد شد سبب شد؛ تا این بار دلسوزان انقلاب و اسلام؛ به واکاوی وروشن گری آن بپردازند. هرچند در این روند نمی توان فتنه بزرگ سال 88 و ریزش های ریز و درشت آن را هم از نظر دور داشت.
شبستان در همین رابطه و با توجه به نقشی که دانشگاه تهران در بین دانشگاه های کشور دارد، تصمیم گرفت در گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر «ابراهیم کلانتری»، رئیس نمایندگی ولی فقیه در این دانشگاه و عضو شورای نمایندگان نهاد رهبری در دانشگاه ها؛ به بررسی ابعاد و زوایای پیدا و پنهان این نوع از جنگ ها در عصر حاضر بپردازیم. در ادامه مشروح این گفتگوی خواندنی را می خوانید.


شبستان: آقای دکتر کلانتری با توجه به تعاریف متعددی که از جنگ نرم وجود دارد برای روشن شدن موضوع ابتدا جنگ نرم را تعریف و در ادامه علت روی آوردن کارشناسان یک کشور را به این نوع از جنگ را بفرمائید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
جنگ نرم به اعتقاد بنده واژه ای است که در مقابل جنگ سخت و جنگ نظامی به کار برده می شود و منظور از آن هم درگیری با باورها، ارزشها و سنتها و آرمان های یک ملت به منظور تخریب آنهاست، ارزشها؛ سنتها و آرمانهایی که در حقیقت، نظامهای سیاسی در کل دنیا بر همین ارزشها مبتنی هستند.
دشمنان برای اینکه بتوانند یک نظام سیاسی را ساقط کنند، وقتی که از طریق جنگ سخت نمی توانند موفق شوند و یا جنگ سخت هزینه بسیاری برایشان تحمیل می کند، وارد جنگ نرم می شوند تا آن پایه های نظام سیاسی را بزنند و یا آنها را متزلزل کنند. یعنی عملاً جنگ نرم و جنگ سخت هر دو می توانند یک هدف داشته باشند اما این شیوه های گوناگونی است که برای نیل به آن هدف انتخاب می شود،گاهی از جنگ نرم و گاهی از جنگ سخت استفاده می شود. دلیل اینکه چرا نوبت به جنگ نرم می رسد و چرا به سمت این نوع جنگ تمایل پیدا می کنند، ممکن است جنگ سخت واقعاً به شکست انجامیده باشد و چون ناکامی پیش آمده این تاکتیک تغییر کرده و به سمت جنگ نرم سوق پیدا می کند.
از یک سو چون جنگ سخت هزینه های بسیار زیادی هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی دارد، اما جنگ نرم این همه هزینه را تحمیل نمی کند و از سوی دیگر بعضی وقتها به تناسب ملتها، تاکتیک ها را انتخاب می کنند. بعضی از ملتها در مقابل جنگ سخت خیلی شجاعانه مقابله می کنند اما در مقابل جنگ نرم؛ نمی توانند سریع عکس العمل نشان دهند به همین خاطر جنگ نرم را در پیش می گیرند.
اینها به نظرم ادله ای است که باعث می شود جنگ نرم مطرح شد، و به عنوان یک تاکتیک زمانی و مکانی مورد استفاده قرار گیرد.
شبستان: ابعاد این جنگ چگونه است و چه بخش هایی را بیشتر مورد توجه قرار می دهد؟
جنگ نرم ابعاد خیلی گسترده ای داشته و می توان گفت که همه ی مبانی ارزشی، اخلاقی، سیاسی و ملی را هدف قرار می دهد تا زیرساخت های حاکمیت سیاسی که به همین ها وابسته است متزلزل شود. در ارتباط با ایران اسلامی از آن جهت که زیرساخت های حاکمیت دینی؛ دین، قرآن؛ ارزشها و باورهای الهی؛ سنت های پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) و همچنین اخلاق و معنویت است، من احساس می کنم جنگ نرمی که بر علیه نظام اسلامی طراحی شده، تمام این زیربناها را هدف قرار داده است.
اگر بخواهیم با یک نگاه دقیق حتی موردیابی کنیم، موارد متعددی درباره ی همه آنها دیده می شود. یعنی در مواردی اخلاق و فرهنگ را هدف قرار داده اند، در یک عرصه باورهای بسیار مهم را هدف قرار داده و در یک عرصه دیگر ارزشهای الهی را مورد هدف قرار می دهند، در یک فضایی دیده می شود که به خود قرآن و اهل بیت جسارت می شود. همه ی اینها نشان می دهدکه جنگ نرم بر علیه نظام اسلامی در همه ی ابعاد خود مدیریت می شود تا زیرساخت های نظام اسلامی زده شود.
شبستان: آقای دکتر در صورت امکان مثال های روشن تر و واضح تری بفرمایید. مثلاً پس از فتنه سال گذشته، قصد نفوذ و تخریب نیروهای انتظامی؛ سپاه و بسیج را از درون داشتند یا قشر جوان و زنان جامعه اسلامی را مورد هدف قرار داده اند؟
باید ببینیم ماهیت جنگ نرم بیشتر با کدام فضاها سازگارتر است. مطمئنا فضاهای دانشگاهی، زنان؛ که شکستن و از بین بردن ارزشهای اسلامی در بین زنان و سوق دادن آنان به سمت مبانی فمینیستی به صورت کاملا جدی دنبال می شود. بسیج، سپاه، ارتش یا قانون اساسی، از آن جهت که در حقیقت پشتوانه ی نظامی اسلامی هستند، همچنان که خود نیز گفته اند بشدت بدنبال تضعیف و ناتوان کردن آنها هستند. در این راستا بدنبال فرصت اند تا درموقع مناسب به سرعت وارد عمل شوند. مثلا مشاهده می شود که در چند سال گذشته، به ناگاه همه هجمه ها روی بسیج متمرکز می شود در حالی که بسیج در نظام اسلامی یک ارزش است، سپاه یک ارزش است و به فرموده امام (ره)اگر سپاه نبود؛ کشور نبود، یا ارتش به فرموده حضرت امام در نظام اسلامی الهی شده است.
اینها را به شدت تحت هجمه نرم خود قرار داده اند وهدف هم دقیقاً همین است که ابتدا آن زیرساختها و ارزشهای اصلی نظام اسلامی متزلزل شود؛ سپس بتوانند به خود نظام آسیب برسانند.
شبستان:شما در ابتدای گفتگو به این موضوع اشاره کردید که یکی از دلایل ورود به این نوع جنگ بواسطه افزایش هزینه های جنگ سخت می باشد، سؤال من این است که آیا این جنگ درگذشته هم به انحاء گوناگون وجود داشته است؟
بله؛ جنگ نرم در دنیا سابقه ی طولانی دارد. فکر می کنم جنگ سردی که حدود نیم قرن بین دو بلوک شرق و غرب جریان داشته به نوعی جنگ نرم محسوب می شده است که بعداً بعضی از تئوریسین های آمریکایی ادعا کردند که ما توانستیم با جنگ نرم؛ شوروی را از پا دربیاوریم. خود آنها اعتراف کرده و بعد هم پیشنهاد کردند که همین موضوع درباره ی ایران هم اجرا شود؟!
آیا می تواند موفق شود؟ البته که نظام اسلامی با نظام کمونیستی از زمین تا آسمان فرق دارد. آنها در تصورات باطل خود چنین محاسبه می کنند که می توانند موفق شوند. هر چند که این جنگ سابقه طولانی در سطح جهانی دارد، اما در شرایط فعلی و با ویژگی های جمهوری اسلامی که دشمن به شدت از جنگ سخت؛ پشیمان و ناکام است و می داند که دیگر مسیر بسته است و یا مثلا از طریق روش اعتقادی، بواسطه اینکه بارها تجربه کرده و می داند که به نتیجه نمی رسد. بنابراین امروزه تمرکز اصلی را روی جنگ نرم قرار داده و بخصوص طی یکی - دو دهه ی اخیر و به ویژه در دو سال گذشته این تمرکز خیلی جدی تر شده است.
در ارتباط با فتنه 88 ؛ آنها احساس کردند که یک رخنه ای باز شده که از طریق آن می توانند آن عملیات روانی و مکانیزم های مختلف جنگ نرم را عملیاتی تر کنند. اینکه خیلی مساله جدی تر شده و ابزارهای مختلفی به کار گرفته شد به این دلیل بود که احساس شان چنین بود که موقعیت زمانی اقتضا می کند که ضربه نهایی وارد شود. اگرچه طی دو دهه گذشته در کنار حربه های گوناگونی همچون تحریم اقتصادی و جنگ تحمیلی، تهاجم فرهنگی و فکری هم بوده، اما الان احساس شان این است که تمرکز اصلی باید بر روی این نوع جنگ باشد و همین است که می تواند آنها را امیدوار کند.
شبستان: مقام معظم رهبری از یک سو اخیرا در بیاناتشان بزرگترین گناه سران فتنه را امیدوار کردن دشمنان نسبت به آسیب رساندن به انقلاب اسلامی دانستند. در ذهن عده ای اینگونه تداعی می شود که این فتنه از قبل برنامه ریزی نشده بود و حتی این موضوعی داخلی بود که بد مدیریت شد و عوامل خارجی در آن دخالتی نداشتند، نظر شما دراین باره چیست؟
بدون تردید همچنان که مقام معظم رهبری فرمودند سران استکبار جهانی با این حرکت فتنه گران، نسبت به اهداف شوم خود درباره نظام اسلامی امیدوار شدند. شکی در این نیست که آنها انواع و اقسام حربه هارا بر علیه نظام اسلامی به کار گرفته بودند و دائماً با بن بست مواجه شده بودند و یک یاس فراگیر بر نظام استکبار حاکم شده بود. ضمن اینکه مقابله با نظام اسلامی تنها در چارچوب جمهوری اسلامی نیست آنها در بیروت، عراق، سودان، آذربایجان و حتی درآمریکای لاتین و آمریکای جنوبی و در گوشه گوشه جهان در حال مبارزه با نظام اسلامی هستند.
هر جا که جنگیده‌اند با شکست روبرو شده‌اند و به پیروزی نظام اسلامی منجر شده است و عملا نظام اسلامی به یک قدرت بلامنازع منطقه‌ای تبدیل شده که برخلاف خواست و منافع استکبار بوده است. در یک چنین شرایطی این فتنه‌انگیزی باعث می‌شود که دشمن جهت نیل به اهداف خودش بشدت امیدوار شده و در واقع یک راه برای او باز شود.
در شرایطی که دشمن یک لحظه هم از طراحی نقشه‌های شوم خود دست برنداشته و دنبال فرصت می‌گردد، فتنه 88 یک فرصت بی‌بدیل برای استکبار جهانی بود و از این جهت یک مواخذه جدی دارد. چرا که سران فتنه آب به آسیاب دشمن ریختند و این خیانتی بود که به خون شهدا و به آرمان‌های امام کردندو این خیانت به هیچ عنوان قابل گذشت نیست. به نظر من بزرگ‌ترین ضربه، این ضربه بوده است. البته این نکته را هم باید اضافه کنیم که این ملت بحمدالله آن قدر آگاه هستند که همین فتنه تاریخی را هم به یک فرصت برای نظام تبدیل کردند و امروز بحمدالله نظام با گام‌های استوارتری نسبت به دو سال پیش در عرصه‌های بین‌المللی حرکت می‌کند.

شبستان: نقش و جایگاه دانشگاه‌ها و مراکز علمی در این نوع از جنگ چیست و بخصوص در این بین دانشگاه‌ تهران چه نقشی دارد؟
مقابله با جنگ نرم در گروی معرفت‌افزایی و بالا بردن شناخت‌ها و معرفت‌های دینی و ملی است، یعنی اینکه ابزار در اینجا به کلی با جنگ سخت متفاوت است. اینجا بصیرت نقش ایفا می‌کند؛ علم و آگاهی و شناخت؛ نقش ایفا می‌کند و به تبع این نقش؛ مراکز علمی و آموزشی تبدیل به خط اول مبارزه بر علیه جنگ دشمن می‌شوند، یعنی حوزه هاو دانشگاه‌ها تبدیل به اصلی‌ترین مراکزی می شوند که باید نقش ایفا کنند.
بر این اساس در مقابل جنگ نرم؛ تولید نرم‌افزارهای مؤثر و متناسب با سطوح مختلف مخاطب، کار اصلی را انجام می‌دهد، چه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها باید این نرم‌افزارها را تولید کنند. دیدیدم که مقام معظم رهبری خیلی شفاف فرمودند که دانشجویان به عنوان افسران و اساتید به عنوان فرماندهان مقابله با جنگ نرم شناخته می‌شوند و باید نقش خود را به خوبی ایفا کنند.
از آنجا که به تعبیر مقام معظم رهبری؛ دانشگاه تهران به عنوان نماد و قله آموزش‌های عالی کشور است، در این میدان هم نقش منحصر به فردی دارد و باید این نقش قله بودن خودش را به خوبی ایفا کند. بنابراین شما مشاهده می کنید وقتی که دانشگاه تهران پا در این عرصه می‌گذارد، به سرعت مورد الگوگیری قرار می‌گیرد همچنان که در عرصه‌های علمی، هنری و سایر مسائل هم همین‌طور است.

در عرصه مقابله با جنگ نرم هم دانشگاه تهران وقتی که وارد می‌شود، ظرف چند ماه و حداکثر یک سال در کل کشور یک روند ایجاد می‌شود، به همین خاطر به نظر من جایگاه دانشگاه تهران در عرصه مقابله با جنگ نرم یک جایگاه منحصر به فرد و ویژه می‌باشد.
شبستان: آقای دکتر با توجه به اینکه شما عضو شورای انقلاب فرهنگی هم هستید، شیوه‌های مقابله با این جنگ را به چه طریقی می بینید و آیا مراکز مختلف به وظایف خود در این راستا به خوبی عمل کرده‌اند؟
در این باره، شیوه ها وروش های متفاوتی وجود دارد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
اول اینکه باید تحقیق ومطالعه کنیم تا ابزارهای دشمن را دقیق بشناسیم و بدانیم که دشمن از چه ابزارها و روش‌هایی استفاده می‌کند و بعد بتوانیم راه‌های مقابله با آن را به خوبی بشناسیم.
دوم بعد تبیین ارزش ها و آرمان‌های زیربنایی نظام جمهوری اسلامی با سبک‌ها و روش‌های جدید و جذاب است، چرا که مخاطب امروز ما نسل جدید است و ارزش‌ها و آرمان‌ها هم باید دقیق تبیین شود و هم جذاب و همه‌جانبه باشد.
سوم باید تلاش کنیم تا فضای عمومی کشور را به سمت تعمیق شناخت و معرفت ببریم. دشمن در جنگ نرم از جهل به صورت جدی استفاده می‌کند و یا سعی می‌کند فضا را آن قدر برای ما ظلمانی کند که ما واقعیت را نبینیم، ما باید عکس این رفتار عمل کنیم.
چهارم برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی و مناظره و به چالش کشیدن مبانی معرفتی غرب چرا که همه ما باید به این یقین و باوربرسیم که نظام استکباری جهان که اینگونه به جنگ نظام اسلامی می‌آید، زیرساخت‌های معرفتی‌ خود این نظام به شدت متزلزل است و ما باید این را برای نسل جوان دقیق تبیین کنیم. نظام لیبرال دموکراسی غرب برحسب مشکلات بزرگی که دارد – و بسیاری از متفکران غربی هم آن را بیان کرده و در این باره کتاب نوشته‌اند- در بسیاری از فضاهای جهانی، ناکارآمدی خود را نشان داده و ما نباید در بیان اینها کوتاه بیاییم. غربی‌ها با همین نظام به شدت متزلزل، مدینه فاضله ای را به جوانان ما نشان می‌دهند و ما نشسته‌ایم و اینها را تماشا می‌کنیم در حالی که باید همه اینها را به چالش بکشیم.
پنجم ایجاد فضای امید و روشن نگه داشتن افق آینده کشور، این می‌تواند نسل جوان ما را در مسیر پایمردی‌های خودش و استمرار نظام اسلامی تقویت و استوار کند.
ششم تولید نرم‌افزارهای لازم و فیلم ها و سریال های گوناگون برای سطوح مختلف است.
هفتم بهره‌گیری از نهضت رسانه ای اعم از صوتی، تصویری، مکتوب و مجازی است. ما باید از همه اینها خوب استفاده کنیم، دشمن از همه اینها به خوبی استفاده می‌کند و اینها ابزارهایی هستند که ما هم می‌توانیم به خوبی از آنها استفاده کنیم.
هشتم تبیین هر چه بیشتر کارآمدی نظام اسلامی و کارنامه گران‌سنگ آن در عصر حاضر است. اینها همه باعث می‌شود که دشمن با دیدن دستاوردهای نظام اسلامی؛ در لاک خود فرو برود و دوستان نظام امیدوار و نسبت به آینده خوشبین باشند، این یک نوع مقابله با جنگ نرم است.

شبستان: به نقاط ضعف اشاره نکردید، به نظر شما در کدام بخش‌ها توان مقابله را باید بیش از پیش ارتقا دهیم؟
زیرساخت‌های معرفتی و فکری و عشق به اسلام ناب محمدی (ص)؛ اساس ساختار نظام اسلامی را تشکیل می‌دهد. با توجه به اینکه هدف نهایی جنگ نرم دشمن هم تخریب همین زیرساخت‌هاست، اگر ما بخواهیم آن مرکز اصلی مقابله با جنگ نرم دشمن را پیدا کنیم، تمرکز بر همین نقطه است. این زیرساخت معرفتی و عشق به اسلام ناب محمدی (ص) و عشق به ارزش‌های الهی در عرصه‌های اجتماعی هیچ بروز و ظهوری پیدا نمی‌کند بلکه در قالب حاکمیت دین خدا و ولایت فقیه ظهور پیدا می‌کند یعنی مقصود همه زحمات انبیاء الهی و ائمه معصومین و همه مبانی تئوریک؛ در راستای اسلام ناب محمدی تدوین و تبیین شده است. نتیجه و ثمره همه اینها در عرصه‌ اجتماعی نظام ولایت فقیه می‌شود که معنی آنهم قرار گرفتن عالم‌ترین، عادل‌ترین و مدیرترین فرد به دین خدا در رأس جامعه اسلامی است که بر این اساس شخص ولایت فقیه به معنی تداوم حرکت انبیاء و اولیاست.
همچنان که گفته شد وقتی که ما به دقت به جنگ نرم می نگریم، می‌بینیم که همه هجمه‌هایی که صورت می‌گیرد به این نقطه ختم می‌شود که می‌گویند آن را باید از قانون اساسی‌تان حذف کنید، این فقیه نباید در رأس جامعه باشد ویا اصل دین باید از عرصه‌های اجتماع کنار برود!
به نظر می رسد که برای مقابله با جنگ نرم باید این بخش‌ها بخصوص بخش معرفتی را تقویت کنیم، ابزارهای لازم تهیه شوند البته اینها همه در گروی تسلط بر ابزارها و فضای مجازی است. اگر آنها نباشد آنها جواب نمی‌دهد یعنی این تبیین و آماده کردن همه یک طرف، تزریق این هم به مخاطب داخلی و خارجی هم یک طرف، تزریق آن به وسیله فضای مجازی، کتاب، فیلم، سریال و چیزهای دیگر اتفاق می‌افتد، تمرکز باید روی این چیزها باشد.

شبستان: به عنوان آخرین سؤال اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران هم از این حربه بر علیه دشمنان خود استفاده می‌کند؟ اگر جواب مثبت است در صورت امکان چند مصداق و نمونه را هم ذکر بفرمائید؟
یقینا ما هم از تاکتیک جنگ نرم به وفور استفاده می‌کنیم. مثلا فرض کنید رسانه‌های برون‌مرزی جمهوری اسلامی؛ آنها هم دارند مبانی خود مارا به مخاطبان بیرونی عرضه کرده و به شدت مبانی جعلی استکبار را زیر سؤال می‌برند که این خود نوعی جنگ نرم است. در ضمن از سایت‌های اینترنتی هم که مرز نمی شناسد تلاش هایی صورت می گیرد اما امکانات کافی و برابر نیست، آنها یک جنگ احزاب راه انداخته‌اند، ده‌ها کشور قدرتمند و سرمایه‌دار هستند در حالی که ما آن قدرت و سرمایه را نداریم با این وجود تلاش خود را کرده وبسیار هم امیدواریم.
شبستان: آقای دکتر کلانتری با تشکر از شماکه علیرغم مشغله زیاد وقت خود را در خدمت این خبرگزاری قرار دادید.
پایان پیام/

کد خبر 10335

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha