به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، در ابتدای این نشست میلاد گودرزی با بررسی مسائل و راهکارهای تعالی «مسئولیتپذیری» در نظام حکمرانی امور خیر در ایران اظهار کرد: یکی از اصول حاکمیت این است که مردم باید حق انتخاب آگاهانه داشته باشند، اصل بعدی عدالتمحوری است، در این مقاله ما به دنبال برشمردن اصول عدالت اجتماعی هستیم، اصلی که بر ضد تبعیض بودن حاکم است.
وی ادامه داد: ما برای خیلی از امور قانونی به لایههای حکومتی رفته و برای آنها قانون تصویب کردهایم اما متاسفانه اتفاقی رخ نمیدهد، امام راحل در این راستا میفرمایند«روحانیت شغلی مهمتر قبل از ورود به حکومت دارد و آن این است که باید آرمانها را بشناسد و حامعه را به سمت تعالی به پیش ببرد»، از نظر بنده حتی رسانه باید این شان را داشته باشد نه اینکه روابط عمومی مسئولین باشد.
این محقق یادآور شد: سازمانها، اتحادیهها و انجیوها نیز باید در پی این باشند که هویت اصلی خود را حفظ کنند، احیای نهضت مراکز خیریه به این معنا است که هویت بیرونی خود را حفظ کرده و کار نظارتی نیز داشته باشد، این به معنای آلوده نشدن و ذینفع نبودن در حکومت است، مثل داور یک بازی که تنها بازی را سوت میزند و در مواقعی به جریان بازی ورود پیدا میکند اما ذینفع نیست و طرفداری تیم خاصی را نمیکند.
مشکینی استاد دانشگاه نیز در ادامه با بررسی مسائل و راهکارهای تعالی «عدالت» در نظام حکمرانی امور خیر در ایران با بیان اینکه حکومت برای رعایت حقوق و ضوابط زندگی انسان است، خاطرنشان کرد: در دوران پهلوی اول دربار در یک سوی کشور و مردم در سمت دیگر قرار داشتند، اما در دوره پهلوی دوم کشور به سمت یک زندگی مدرن حرکت کرد، به این معنا که دولت و ادارات وابسته آن به مجموعه زندگی مردم ورود کردند.
وی ادامه داد: در این نظام جدید بودجه از طریق فروش نفت خام تامین میشد و نظام اداری نیز در این میان شکل گرفت، به دنبال آن قوانین وضع شد و جامعه به سمت عقب رانده شد، این اتفاق تا جایی پیش رفت که حکومت تمام زندگی مردم را در برگرفت و در این شرایط به خاطر آنکه تمام قدرت در دست دولت بود شاهد رانت و فساد در آن هستیم، در واقع در چنین سیستمی رانت شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: جامعه تا جایی این فشار را میپذیرد سپس شاهد جنبشها و انقلابها خواهیم بود، به طور کلی حکومت یا حکمرانی موفق است که شرایط بروز استعداد را برای مردم فراهم و در عین حال موانع را از سر راه مردم برای شکوفایی استعدادها بردارد.
مشکینی تصریح کرد: در یک حکمرانی مطلوب تمام امور باید توسط مردم اداره شود، به این معنا که تشکلهای مردم نهاد باید شکل بگیرد تا از طریق آنها امور را نظم بدهند، درواقع سازمانهای مردم نهاد باید به عنوان یک دیدهبان به امور حکمرانی نظارت کنند، اما همیشه این سوال وجود دارد که سازمانهای مردم نهاد قدرت این را دارند که به تخلفات رسیدگی کرده یا بازوی اجرایی داشته باشند.
وی افزود: سازمانهای مردم نهاد در شرایط فعلی تلاش خود برای رفع مشکلات مردم را میکنند اما نمیتوان تمام مشکلات را حل کرد، برای مثال در یک شهر بخشی از مشکلات یک شهرستان را حل میکنند اما وقتی شهرستانی که در نزدیکی آنها است مشکلاتش حل نشود با خود مهاجرت و تعارض فرهنگی را به همراه خواهد داشت.
این استاد دانشگاه بیان کرد: دیدهبان بودن زمانی امکانپذیر است که اهرم فشار وجود داشته باشد، بنابراین سازمانهای مردم نهاد باید در کنار مراکز خدماتی دولتی که در حال نظم دادن به جامعه و امور خیر هستند قرار بگیرند و همپوشانی داشته باشند.
مشکینی اضافه کرد: دولت و حاکمیت هم باید موفقیت سازمانهای خیریه را ببینند، در مسیر موفقیت آنها کمک کنند و از این طریق بسیاری از موانع را از سر راه آنها بر دارند، در همین جهت ایدههای نو باید شکافته شود تا ببینیم قابل تعمیم به جامعه است یا خیر و اگر امکانپذیر است از آن بهره ببریم.
در بخش پایانی اشکان تقیپور با بررسی مسائل و راهکارهای تعالی «عملکرد» در نظام حکمرانی امور خیر در ایران افزود: در گذشته ایران به عنوان 10 کشور اول دنیا در کمک به مردم خود بوده است، این در حالی است که آن ده کشور دارای درآمد ناخالص بالا هستند، بعد از اینکه اسلام به ایران وارد شد فرهنگ صدقه، خمس، زکات و... به مجموعه زندگی اجتماعی مردم اضافه شد و تنها ساختار درستی را نداشت، این امر تا به امروز هم ادامه پیدا کرده و مردم هم به آنها اهتمام دارند و لی ساختار مناسبی برای آن ایجاد نکردهیم در حالی که پتانسلی خوبی را هم در این زمینه داریم.
وی ادامه داد: اینکه ایدههای نو را چگونه مدلسازی و هدفمند کنیم موضوع امروز ما است، اگر همه چیز در جامعه سر جای خودش باشد این بزرگترین نفع را برای جامعه به همراه دارد، همچنین شناسایی استعداها و پشتیبانی از آنها نیز یک کار خیر محسوب میشود.
تقیپور ابراز کرد: ممکن است یک کشور صدها اولویت را داشته باشد اما همانند کشور ژاپن که وقتی تخریب شد همه چیز برایشان در اولویت بود باید از میان همان اولویتها مهمترین آنها را مدنظر قرار داد، همچنین این شیوه باید یک شالوده برای برنامه توسعهای باشد.
این محقق در پایان گفت: توسعه اجتماعی در ایران مقدم بر تمام توسعهها است، اما متاسفانه خیلی از برنامههای توسعهای ما در واقع برنامههای توسعهمحور نیست، اگر مردم ایران از نظر تفکر از آن چیزی که هستند یک پله بالاتر بیایند آن وقت میتوانند به مسئولی که نمیتواند کار آنها را انجام دهد انتقاد کنند.
نظر شما