به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، شیوع ویروس کرونا در سبک زندگی مردم تاثیرات زیادی گذاشت. شکل برگزاری آیین و مناسبت ها تغییر کرد، مناسبت های ملی تعطیل یا محدود شدند، مراسم عروسی و عزاداری در محدود ترین شکل ممکن برگزار شد، رفت و آمدها محدود با دلهره و نگرانی شد. ماسک همراه همیشگی صورت ها شد. آموزش ها در مدارس و دانشگاه ها مجازی شد و کیفیت آن نسبت به آموزش های حضوری پایین آمد.
مسابقات ورزشی بدون تماشاچی برگزار شد و برگزاری المپیک هم در هاله از ابهام است. کنسرت های موسیقی لغو و در برخی از موارد آنلاین شد. فیلم دیدن در سینماها محدود و کم رونق شد. مسافرت ها محدود و گران شد.
هزینه های کالاهای بهداشتی و مراقبتی به سبد کالای مردم اضافه شد. برخی از کسب و کارها از رونق افتاد. در کنار همه این مسایل استرس ابتلا به بیماری کرونا به دلیل مسافرت، غذا خوردن، جابه جایی با حمل و نقل عمومی و مهمانی رفتن جزیی اجتناب پذیر در زندگی مردم شد.
شیوع ویروس کرونا نقش زیادی در زندگی اجتماعی مردم دارد و پرسشی که به ذهن خطور می کند این است برای پسا کرونا چه باید کرد؟ مردمی که عزیزانشان را از دست دادند و نتوانستند غم هایشان را با دیگران شریک شوند و در خلوت و تنهایی عزیز خود را به خاک سپردند. برای مردمی که استرس، نگرانی و ترس از دست دادن در جان آنان نشسته است چه برنامه هایی باید اندیشید؟
برای پسا کرونا چه باید کرد تا کمی از شرایطی که در کرونا به مردم تحمیل شد دور بمانند؟
در این ارتباط با صاحب نظران مسایل اجتماعی به گفتگو پرداختیم که آن ها معتقدند باید اتاق فکری با حضور روانشناسان، جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی تشکیل شود و با کالبد شکافی این شرایط برنامه هایی متناسب با شرایط مردم داده شود تا کمی از درد و هراس آن ها کاسته و مردم به سبک زندگی گذشته خود بازگردند.
تقویت نشاط، امیدبه بقا، همکاری داشتن و همدلی در پسا کرونا
«محمد رضا ایمانی» جامعه شناس معتقد است: پاندمی کووید ۱۹ همانند یک جنگ جهانی بدون هیچ شلیک و ویرانی خانه ها تمام دنیا را درگیر خود کرد و محتویات درون خانه مردم را کامل بهم ریخت. همه پیامدهای جنگ همچون ترس، فرار و خشم را به همراه آورده است.
سه مسئله مهم از لحاظ روانشناسی در این شرایط با آن رو به رو هستیم و تنها برای کشور ما نیست و دنیا نیز در گیر آن شده است، ترس، افسردگی و وسواس است که کرونا همراه خود آورده است. همه اینها نتیجه فراگیری موضوع و ناراحتی هایی است که برای افراد جامعه پدیدار شد.
آیا برای مدل مواجه شدن اجتماعی برنامه ریزی داریم. آیا فرزندان این گونه به مدرسه خواهند رفت که باز نظام آموزش و پرورش می خواهد چه هزینه هایی را به خانواده ها تحمیل کند. شاهد بودیم با مجازی شدن آموزش ها هزینه ها نیز افزایش یافت.
این پدیده موجب شد المپیک های ورزشی و کنسرت ها، سینما که بخشی از تفریحات و هیجان و نشاط مردم بودند، محدود شود و قرار است در پسا کرونا با چه محتوایی مردم را همراهی کنند. آیا مردم را شاد می کنند یا به رخدادها و پیامدهای منفی خواهند پرداخت. در صنعت سینما و ورزش چگونه می خواهیم اقدام کنیم، تولیدات رسانه چگونه خواهد شد؟ چون تاثیر گذاری این بیماری زیاد بود.عبور کردن از این اتفاقات تلخ سخت است باید بحث مطالعات اجتماعی با روانشناسان اجتماعی و سلامت و جامعه شناسان پیش بریم و تکنیک هایی را به کار ببریم تا به نشاط، امیدبه بقا، همکاری داشتن و همدلی در جامعه کمک کنیم تا از این شرایط عبور کنیم و از نگاه منفعت طلبانه عبور کنیم.
دولت ها باید کمک کنند روال طبیعی زندگی مردم پدیدار شود. یک بحث اشتغالزایی است. چون می تواند بخشی از مشغله های ذهنی افراد را حل کند چون فرد می تواند با کار کردن از خانواده خود حمایت کند و در جایگاه بهتر و مناسبتر قرار دهد.
باید یک بازنگری در محتوایان تعاملات درون خانواده شکل گیرد.کرونا در برخی از مواقع مشاجرات و درگیری ها در درون خانواده به دلیل اینکه آدم ها زبان همدیگر را به درستی نمی فهمند یا آن ها سکوت می کنند و چیزی بازگو نمی کنند. زبان گفتگو و گوشی برای شنیدن بین والدین با فرزندان، فرزندان با همدیگر و زوج ها گسستی شکل گرفته است باید کمک کنیم خانواده ها با بحث مشاوره که در برنامه رسانه ای ندیده ام و بیشتر به اصل موضوع کووید 19 توجه کنیم اما به عوارض که خشم، تنبیه، مشاجره و فرار فرزندان و طلاق عاطفی بوده پرداخته نشده است. معظلات جدی است که زیر ساخت های جامعه ما را دچار گسست و تلخ کامی می کند. باید به خانواده ها روش زندگی، تعامل و مشکلاتی که فرزندانمان در مسایل تربیتی و آموزشی دارند به درستی درک کنند و با تعامل بهتر بر پایه صمیمت و دوستی ایجاد کنیم که کیفیت زندگی مردم بالا می رود.
تولید محتوای غنی دوری از غم های کرونا در پسا کرونا
«جعفر بای جامعه شناس» نیز در این باره می گوید: آثار و عوارض این سبک و سیاق مدل زندگی نوین که ارمغان کرونا در جامعه بوده، باقی می ماند و برای مدت ها جامعه میراث دار ویژگی های زندگی دوران کرونایی خواهد بود. این یک امر طبیعی است که شاهد ویژگی های متفاوت از زندگی کرونایی باشیم. تغییرات در آداب و رسوم، تغییرات در ارتباط بین فردی، خانوادگی و بین خویشاوندی، اقوام و بستگان به وجود می آید، بنابراین دوره گذاری را خواهیم داشت.
با عبور از کرونا باید به دوره پیش از کرونا بازگردیم که البته این امر زمان می برد و به فوریت انجام نمی شود، همچنین دستخوش تغییرات جدید می شود. بازگشت چنان موفقیت آمیز و بدون هیچ کم و کاستی به دوران پیش از کرونا نخواهد بود که تاثیر تغییرات فرهنگی عصر کرونا بوده است.
ما شاهد یک نوع کاهش چشمگیر در رفت و آمد پسا کرونایی خواهیم بود البته یک پیش بینی دیگر دارم چون ما جامعه ای هستیم که افراط و تفریط نیز داریم ممکن است اگر عمر دوران کرونا کوتاه باشد، یعنی تغییرات نهادینه نشده باشند ما دچار یک رفت و آمد اغراق آمیز و افراطی شویم و امکان دارد دید و بازدیدهای زیادی را با هدف جبران دوران کرونا داشته باشیم.
پسا کرونا عصر غیبت کثیری از افراد جامعه خواهد بود. هر خانواده عزادار نزدیکان خود شده است و یک غایبی در خانواده خواهد داشت و چون نتوانستند در دوران کرونا مناسک و آیین تشییع و عزاداری را به جا آورند، امکان دارد دوباره به برگزاری مراسمات عزاداری بپردازند.
جا دارد مسئولان و اهالی رسانه ها با تولید محتوای غنی کاهش غم فقدان ناشی از غم نزدیکان را فراهم کنند و اجازه ندهند جامعه به دنبال برگزاری مناسک باشند. چون موج غمناکی در کشور حاکم می شود که یادآور گذشته است و این دمل چرکین که در دوران کرونا اجازه فریاد نداشت اکنون بسترهایی برای آن هم فراهم می شود.
نمی توان گفت مراسم ها را برگزار نکنند اما باید غم دوران کرونا را با انجام مراسمات شادی و محتواهای غنی و سرگرم کننده به معنای واقعی در جامعه جبران کرد والبته به مسایل شادی و نشاط سطحی نگاه نکنیم چون مردم در آن زمان برای ازکمرنگ شدن استرس، اضطراب و غم نیاز به شادی واقعی دارند.
خیلی از مردم در پسا کرونا به دنبال تداعی غم دوران کرونا خواهند بود و موج غم جدیدی به جامعه تحمیل می شود که به یادآوری غم های گذشته است که زیبنده جامعه نخواهد بود.
رسالت برنامه سازان و هنرمندان در پسا کرونا سنگین می شود. باید مراقب باشیم تا انقطاع فرهنگی ایجاد نشود و فرهنگ گذشته بی کم و کاست احیا شود که این مستلزم زحمات هنرمندان، اندیشمندان، متفکران و برنامه سازان است. اصحاب اهل قلم باید به بازگشت پیش از کرونا به مردم کمک کنند تا جامعه یادآور غصه نباشد. حواس جامعه را باید به سمت نشاط و شادمانی پرت کنیم که جبران غم، غصه و تنهایی باشد.
می توانیم در پسا کرونا فردگرایی و فردمداری را نیز کاهش دهیم و به دنبال جبران ارتباطات بین فردی در جامعه و خانواده باشیم و گفت و گوهای خانوادگی و دورهمی ها احیا شود و اصحاب رسانه به خوبی باید غباری که بر روی آیین و آداب است را غبارزدایی کنند.
آموزش مهارت های زندگی برای ادامه زندگی بدون دغدغه
«مجید ابهری» آسیب شناس اجتماعی نیز معتقد است: اکنون زمان انباشت غم ها و مشکلات است، از آنجا که به خاطر حفظ بهداشت و سلامتی مردم، اصول و پروتکل های بهداشتی، در جامعه باید رعایت شوند.
بعد از پایان این دوران تاسف آور که به پسا کرونا معروف است با کمرنگ شدن مسایل عاطفی و روابط اجتماعی به خاطر رعایت اصول بهداشتی، انباشت غم ها و عدم تخلیه آن ها به دلیل اینکه افراد اجازه شرکت در تقسیم و سوگواری عزیزان خود را نداشته اند رو به رو می شویم.
زندگی با ترس و دلهره از بازگشت کرونا و وسواس فکری که برخی از افراد دچار شده اند تا سال ها باعث آزار آن ها می شود.
سازمان ها و نهاد های بهداشتی و بهزیستی باید با آماده سازی تیم ها یا گروه های مددکاران، روانشناسان روانپزشکان به کمک خانواده ها مخصوصا مصیبت دیده گان بشتابند و اقدام به تخلیه اندوه آن ها کنند.
آموزش مهارت های زندگی برای ادامه زندگی بدون دغدغه و همچنین آماده سازی روند زندگی عادی تنها راه کمک به مردم بعد از سپری کردن این دوران سخت است. افزایش سطح نشاط اجتماعی، تولید و ارایه برنامه های شاد برای تغییر ذائقه احساسی مردم یکی از گام های ضروری و مناسب خواهد بود.
به هر حال سازمان ها و نهادهای دولتی و تشکل های مردمی باید به فکر دوران پسا کرونا باشند که دیگر بهانه غافلگیری به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
به هر روی، بازگشت به سبک زندگی پیش از کرونا سخت است اما شدنی است. باید تدابیر ویژه برای رهایی مردم از ترس، استرس و نگرانی اندیشید. باید سطح نشاط اجتماعی بالا رود و در کنار آن هم وضعیت اقتصادی مردم سامانی داده شود تا به تدریج مردم به روال زندگی عادی بازگردند.
نظر شما